اندیشه ها و نکاتی برای ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

هدف از ایجاد این وبلاگ نشر راهکار ها و اندیشه هایی است برای افزایش آگاهی و بصیرت سیاسی و ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

اندیشه ها و نکاتی برای ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

هدف از ایجاد این وبلاگ نشر راهکار ها و اندیشه هایی است برای افزایش آگاهی و بصیرت سیاسی و ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

 

 

 

https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=56567

 

https://khl.ink/f/56567

۱۴۰۳/۰۳/۱۰

نامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های ایالات متحده آمریکا

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی، در نامه‌ای خطاب به دانشجویان باوجدان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا، ضمن ابراز همدلی و همبستگی با اعتراضات ضدصهیونیستی این دانشجویان، آنان را بخشی از جبهه مقاومت دانستند و بر تغییر وضعیت و سرنوشت منطقه حساس غرب آسیا تأکید کردند.

متن نامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزّه برانگیخته است.

 

جوانان عزیز دانشجو در ایالات متّحده‌ی آمریکا! این، پیام همدلی و همبستگی ما با شما است. شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستاده‌اید.

 

شما اکنون بخشی از جبهه‌ی مقاومت را تشکیل داده‌اید، و در زیر فشارِ بی‌رحمانه‌ی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بی‌رحم صهیونیست دفاع میکند ــ مبارزه‌ای شرافتمندانه را آغاز کرده‌اید.

 

جبهه‌ی بزرگ مقاومت در نقطه‌ای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالها است مبارزه میکند. هدف این مبارزه، توقّفِ ظلمِ آشکاری است که یک شبکه‌ی تروریست و بی‌رحم به نام «صهیونیست‌ها»، از سالها پیش بر ملّت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرّف کشورشان، آنها را زیر سخت‌ترین فشارها و شکنجه‌ها گذاشته است. نسل‌کشیِ امروز رژیم آپارتاید صهیونیست، ادامه‌ی رفتار بشدّت ظالمانه در ده‌ها سال گذشته است.

 

فلسطین یک سرزمین مستقل است با ملّتی متشکّل از مسلمان و مسیحی و یهودی، و با سابقه‌ی تاریخی طولانی. سرمایه‌داران شبکه‌ی صهیونیستی پس از جنگ جهانی، با کمک دولت انگلیس، چند هزار تروریست را بتدریج وارد این سرزمین کردند؛ به شهرها و روستاهای آن هجوم بردند؛ ده‌ها هزار نفر را کشتند یا به کشورهای همسایه راندند؛ خانه‌ها و بازارها و مزرعه‌ها را از دست آنان بیرون کشیدند، و در سرزمین غصب‌شده‌ی فلسطین، دولتی به نام اسرائیل تشکیل دادند.

 

بزرگترین حامی این رژیم غاصب، پس از نخستین کمکهای انگلیسی، دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا است که پشتیبانی‌های سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی از آن رژیم را یکسره ادامه داده و حتّی با بی‌احتیاطی غیر قابل بخشش، راه برای تولید سلاح هسته‌ای را به روی او گشوده و به او در این راه کمک کرده است.

 

رژیم صهیونیست از روز اوّل، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بی‌دفاع فلسطین به کار گرفت و بی‌اعتنا به همه‌ی ارزشهای وجدانی و انسانی و دینی، روزبه‌روز بر بی‌رحمی و ترور و سرکوبگری افزود.

 

دولت آمریکا و شرکایش، حتّی از یک اخم در برابر این تروریسم دولتی و ظلم مستمر، دریغ کردند. امروز هم برخی اظهارات دولت ایالات متّحده در قبال جنایت هولناک غزّه بیش از آنچه واقعی باشد، ریاکارانه است.

 

«جبهه‌ی مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأس‌آلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد.

 

سردمداران صهیونیسم بین‌المللی که بیشترین بنگاه‌های رسانه‌ای در آمریکا و اروپا متعلّق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوه‌ی آنها است، این مقاومتِ انسانی و شجاعانه را تروریسم معرّفی کردند! آیا ملّتی که در سرزمین متعلّق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملّت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟

 

سردمداران سلطه‌ی قهرآمیز جهانی، حتّی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند. رژیم تروریست و بی‌رحم اسرائیل را دفاع‌کننده از خود وانمود میکنند، و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیّت و حقّ تعیین سرنوشت خود دفاع میکند، «تروریست» مینامند!

 

من میخواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیّت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقه‌ی حسّاس غرب آسیا است. بسیاری از وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبهه‌ی مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد. تاریخ هم در حال ورق خوردن است.

 

بجز شما دانشجویانِ ده‌ها دانشگاه در ایالات متّحده، در کشورهای دیگر هم دانشگاه‌ها و مردم به پا خاسته‌اند. همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از شما دانشجویان حادثه‌ی مهم و اثرگذاری است. این میتواند در قبال شدّت عمل پلیسیِ دولت و فشارهایی که بر شما وارد میکنند، تا اندازه‌ای آرامش‌بخش باشد. من نیز با شما جوانان احساس همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم.

 

درس قرآن به ما مسلمانان و به همه‌ی مردم جهان، ایستادگی در راه حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت؛(۱) و درس قرآن درباره‌ی ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون.(۲) جبهه‌ی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله.

 

توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید.

 

سیّدعلی خامنه‌ای

۱۴۰۳/۳/۵   

 

(۱ سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۱۱۲؛ «پس همان‌گونه که دستور یافته‌ای ایستادگی کن ...»

(۲ سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۷۹

  • اکبر فیجانی

Ayatollah Khamenei's (Iran supreme leader) letter addressed to American university

اکبر فیجانی | پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۳۴ ق.ظ

 

 

https://english.khamenei.ir/news/10823/As-the-page-of-history-is-turning-you-are-standing-on-the-right

May 30, 2024

Ayatollah Khamenei's (Iran supreme leader) letter addressed to American university students following their courageous defense of the Palestinian people

 

The following is Imam Khamenei's letter addressed to American university students following their courageous defense of the Palestinian people:

 

In the Name of God, the Compassionate, the Merciful

 

I am writing this letter to the young people whose awakened conscience has moved them to defend the oppressed women and children of Gaza.

 

Dear university students in the United States of America!

This message is an expression of our empathy and solidarity with you. As the page of history is turning, you are standing on the right side of it.

 

You have now formed a branch of the Resistance Front and have begun an honorable struggle in the face of your government's ruthless pressure—a government which openly supports the usurper and brutal Zionist regime.

 

The greater Resistance Front which shares the same understandings and feelings that you have today, has been engaged in the same struggle for many years in a place far from you. The goal of this struggle is to put an end to the blatant oppression that the brutal Zionist terrorist network has inflicted on the Palestinian nation for many years. After seizing their country, the Zionist regime has subjected them to the harshest of pressures and tortures.

 

The apartheid Zionist regime's genocide today is the continuation of extreme oppressive behavior which has been going on for decades. Palestine is an independent land with a long history. It is a nation comprised of Muslims, Christians, and Jews. 

 

After the World War, the capitalist Zionist network gradually imported several thousand terrorists into this land with the help of the British government. These terrorists attacked cities and villages, murdered tens of thousands of people and pushed out multitudes into neighboring countries. They seized their homes, businesses and farmlands, formed a government in the usurped land of Palestine and called it Israel.

 

After England's initial help, the United States became the greatest supporter of this usurper regime, ceaselessly providing it with political, economic and military support. In an act of unforgivable recklessness, the United States even opened the way and provided assistance for the regime's production of nuclear weapons.

 

The Zionist regime used an iron-fist policy against the defenseless people of Palestine from the very beginning and has, day by day, intensified its brutality, terror and repression in complete disregard of all moral, human and religious values.

 

The United States government and its allies refused to even frown upon this state terrorism and ongoing oppression. And today, some remarks by the US government regarding the horrific crimes taking place in Gaza are more hypocritical than real.

 

The Resistance Front emerged from this dark environment of despair, and the establishment of the government of the Islamic Republic of Iran expanded and fortified it.

 

The global Zionist elite – who owns most US and European media corporations or influences them through funding and bribery – has labeled this courageous, humane resistance movement as "terrorism".

 

Can one call a people a terrorist nation for defending themselves on their own land against the crimes of the occupying Zionists? And is helping such a nation and strengthening it, an act of terrorism?

 

The oppressive leaders of global hegemony mercilessly distort even the most basic human concepts. They portray the ruthless, terrorist Israeli regime as acting in self-defense ­– yet they portray the Palestinian Resistance which defends its freedom, security and the right to self-determination, as terrorists!

 

I would like to assure you that today the circumstances are changing. A different fate awaits the important region of West Asia. The people's conscience has awakened on a global scale, and the truth is coming to light.

 

Moreover, the Resistance Front has grown in strength and will become even stronger.

 

And history is turning a page.

 

Besides you students from dozens of American universities, there have also been uprisings in other countries among academics and the general public.

 

The support and solidarity of your professors is a significant and consequential development. This can offer some measure of comfort in the face of your government's police brutality and the pressures it is exerting on you. I too am among those who empathize with you young people, and value your perseverance.

 

The Quran's lesson for us Muslims and all of humanity, is to stand up for that which is right: "So be steadfast as you have been commanded" (11:112).

 

The Quran's lesson for human relations is: "Do not oppress and do not be oppressed" (2:279).

 

The Resistance Front advances by a comprehensive understanding and the practice of these and hundreds of other such commands – and will attain victory with the permission of God.

 

My advice to you is to become familiar with the Quran.

 

 

 

Sayyid Ali Khamenei

May 25, 2024

 

  • اکبر فیجانی

گزیده مطالب در باره دولت سیزدهم (کابینه شهید آیت‌الله رئیسی)

اکبر فیجانی | سه شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۴۷ ق.ظ

 

 

 

گزیده مطالب در باره دولت سیزدهم (کابینه شهید آیت‌الله رئیسی)

*****************************************************

 

 

 

یادداشت/

کارنامه درخشان سیاست خارجی دولت سیزدهم

 

دولت سیزدهم به جای تمرکز ومعطوف کردن توان و ظرفیت دستگاه سیاست خارجی بر مذاکره و گفتگوی بی نتیجه با غرب، سیاست خارجی متوازن مبتنی بر همگرایی و چندجانبه‌گرایی را در دستور کار خود قرار داد.

 

به گزارش مشرق، دکتر علیرضا اسماعیلی مازگر استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل سیاست خارجی و روابط بین الملل در یادداشتی اختصاصی درباره ابعاد سیاست خارجی دولت سیزدهم نوشت:

 

در آغازین سالهای گام دوم انقلاب کبیر و شکوهمند اسلامی ایران، دولت سیزدهم با رویکرد تحولی و با شعارهای انقلابی بر سرکار آمد. دولت مردمی شهید آیت الله رئیسی درکمتر از سه سال خدمتگزاری، نور ایمان و بارقهی امید را در دل ملت بزرگ ایران و مستضعفین جهان پرفروغتر از همیشه نمود. یقیناً یکی از جلوه ها و دستاوردهای افتخارآفرین دولت مردمی و انقلابی، حوزه «سیاست خارجی» است که این مهم در سایهی اتکال به خداوند متعال، تکیه بر مردم، ولایتمداری و حرکت در چارچوب اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی حاصل گردید.

 

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا بر اصول و مبانی محکم انقلاب اسلامی ازجمله سه اصل: عزت، حکمت و مصلحت بنیان نهاده شده است. دولت سیزدهم طی عمر کوتاه خود، چه در کلام و چه در رفتار، تلاش نمود به سه اصل عزت، حکمت و مصلحت پایبند باشد. «پرهیز از چشم دوختن به حرف و تصمیم مقامات کشورهای دیگر»، «نداشتن اعتماد بی جا به طرف های مقابل»، «رفتار و گفتار خردمندانه، اندیشیده و محاسبه شده» و «داشتن انعطاف در موارد لازم»، ترجمان سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در کلام مقام معظم رهبری هستند که در سیاست خارجی دولت آیت الله رئیسی تبلور داشتند.

 

عزت آفرینی و نتیجه بخش بودن پایبندی به اصول سیاست خارجی نظام مقدس اسلامی، از سنت های تغییرناپذیر الهی است که در این برهه و در برهه هایی از عمر بابرکت جمهوری اسلامی شاهد آن بوده ایم. علیرغم کوتاه بودن دوران خدمت دولت انقلابی و با وجود درگیرشدن در پیچیده ترین جنگ ترکیبیِ امنیتی، رسانه ای، شناختی علیه کشورمان در پاییز و زمستان ۱۴۰۲ و همچنین با وجود تشدید تحریم های ظالمانه نظام سلطه علیه ایران اسلامی، توفیقات و دستاوردهای دولت آیت الله رئیسی در همه بخش ها بسیار شامخ، گسترده، افتخارآمیز و امیدآفرین است. در این مجال کوتاه برخی از نتایج و دستاوردهای حوزه سیاست خارجی دولت سیزدهم مورد اشاره قرار می گیرد:

 

کارنامه درخشان سیاست خارجی دولت سیزدهم

 

تقویت محور مقاومت و توسعهی عمق راهبردی کشور: یکی از نتایج درخشان سیاست خارجی دولت سیزدهم، تقویت محور مقاومت و افزایش انسجام و هماهنگی درونی بین اعضای محور مقاومت است که اوج این سیاست را می توان بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ مشاهده کرد. وزیرِ شهید دکتر امیرعبدالهیان، بعد از ۷ اکتبر با سفرهای متعدد به کشورهای منطقه، حضور فعال و اثرگذار در مجامع منطقه ای و بین المللی مانند اجلاس جده، مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل و با مواضع قاطع، شفاف، مدبرانه و شجاعانه خود در حمایت از جبهه مقاومت و در دفاع از مردم، زنان و کودکان مظلوم غزه، نقشی محوری و سازنده در تقویت محور مقاومت و انسجام بخشی بین اعضای جبهه مقاومت داشت. عملیات غرورآفرین وعده صادق، درسایهی هماهنگی کامل بین دیپلماسی و میدان و انسجام ایجاد شده بین اعضای محورمقاومت موفق گردید.

 

بدون شک، این عملیات درخشان ترین قدرت نمایی جبهه مظلومان و مستضعفان جهان علیه صهیونیسم و استکبار جهانی بود. تحقق وعده صادق، قدرت فرامنطقه ای جمهوری اسلامی ایران را تثبیت و نظام سلطه را مجبور به اعتراف و پذیرش آن نمود.

 

امروز به برکت سیاست خارجی عزت مدارانه دولت سیزدهم، شاهد تقویت، تحکیم و اعتلای جبهه مقاومت، افزایش روحیه مبارزه علیه صهیونیسم در کشورهای منطقه و جهان، وحدت و انسجام بالا در میدان نبرد، افزایش کنشگری و ابتکار عمل جبهه مقاومت از یمن تا لبنان، گسترش بیش از پیش اعتبار و مقبولیت منطقه ای و جهانی گفتمان مقاومت، افزایش چشمگیر قدرت بازدارندگی و توسعه عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران هستیم.

 

تقویت سیاست همسایگی: دولت سیزدهم طی عمر کوتاه خود، سیاست همسایگی را نه در حرف و شعار، بلکه در عمل پیش برد. برخی از مصادیق اجرای سیاست همسایگی دولت آیت الله رئیسی عبارتند از: انجام ۱۴ سفر رئیس جمهور به کشورهای همسایهی روسیه (۲ بار)، تاجیکستان (۲ بار)، ترکمنستان (۲ بار)، ازبکستان (۲ بار)، قزاقستان، عمان، قطر، ترکیه، عربستان و پاکستان، سفر روسای جمهور و امرای کشورهای روسیه، ترکیه، عراق، ترکمنستان، قزاقستان، ارمنستان، ازبکستان، عمان، قطر و کردستان عراق به ایران، امضای بیش از ۱۱۰ سند همکاری با کشورهای همسایه در سفر رئیس جمهور ایران و میزبانی از روسای جمهور کشورهای همسایه، امضاء موافقتنامه جامع همکاری ۲۰ ساله با روسیه، نهایی سازی موافقتنامه همکاری های جامع با عراق و ترکیه، احیای روابط با عربستان سعودی و بازگشایی سفارت خانه های دو کشور.

 

اقدامات موفقیت آمیز در احیای روابط با بحرین، بهبود و توسعه روابط با امارات متحده، مدیریت تنش های سیاسی با طالبان و آذربایجان، افزایش چشمگیر روابط اقتصادی و رشد مدوام تجارت خارجی با ۱۵ کشور همسایه (رشد ۴۳ درصدی در سال ۱۴۰۰، رشد ۱۴/۴ درصدی در ۱۴۰۱ و رشد ۱/۳۵ درصدی در ۱۴۰۲)، افتتاح نخستین بازارچه مرزی مشترک ایران و پاکستان با حضور روسای جمهور دو کشور، افتتاح سد مشترک «قیز قلعه سی» بر روی روخانه ارس با حضور روسای جمهور ایران و آذربایجان و ...

 

فعال شدن دیپلماسی اقتصادی: از مهم ترین دلایل موفقیت سیاست خارجی دولت سیزدهم، توفیقات و دستاوردهای حاصل شده در حوزه دیپلماسی اقتصادی است. با توجه به آمار موجود، اغراق نیست اگر بگوییم در کمتر از سه سال دولت سیزدهم بیش از هشت سال دولت های یازدهم و دوازدهم در حوزه دیپلماسی اقتصادی فعالیت صورت گرفته است. برخی از دستاوردهای فعال شدن دیپلماسی اقتصادی در دولت سیزدهم عبارتند از: برگزاری ۴۲ اجلاس کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی با کشورهای مختلف، افزایش تجارت خارجی و دستیابی به رکورد ۱۵۳ میلیارد دلار (۸۶/۹ میلیارد دلار صادرات و ۶۶/۳ میلیارد دلار واردات)، امضای موافقتنامه تجارت آزاد بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، افزایش ۴۰۰ درصدی صادرات خدمات فنی و مهندسی، تکمیل و افتتاح مگاپروژه انتقال آب، سد و نیروگاه سریلانکا (به عنوان بزرگترین صادرات خدمات فنی و مهندسی تاریخ کشورمان به میزان ۵۳۰ میلیون دلار).

 

افزایش ۲۰ درصدی صادرات محصولات صنعتی، رشد مداوم ترانزیت خارجی از ایران (رشد ۶۸ درصدی در نیمه دوم سال ۱۴۰۰، رشد ۲۲ درصدی در سال ۱۴۰۱، رشد ۳۶/۵ درصدی در سال ۱۴۰۲ و رشد ۵۶/۵ درصدی در دو ماهه اول ۱۴۰۳)، راه اندای کریدور شمال- جنوب از روسیه تا هند پس از ۲۲ سال، ساخت و بهره برداری از راه آهن زاهدان- خاش بطول ۱۵۵ کیلومتر به عنوان بخش مهمی از کریدور شمال- جنوب، امضاء موافقتنامه احداث راه آهن رشت- آستارا بین ایران و روسیه، آغاز عملیات اجرایی راه آهن شلمچه- بصره با همکاری و سرمایه گذاری مشترک با عراق، آزادسازی ۱۸/۴ میلیارد دلار از منابع ارزی بلوکه شده ایران در عراق، کره جنوبی، ژاپن و ...، وصول طلب ۳۹۰ میلیون پوندی (۵۳۰ میلیون دلاری) ایران از انگلیس بعد از نیم قرن، تسویهی بدهی ۱/۶ میلیارد دلاری ترکمنستان، افزایش تولید نفت خام و بازپس گیری جایگاه سوم ایران در اوپک، جهش صادرات نفت خام و دستیابی به رکورد بالاترین میزان صادرات طی ۶ سال اخیر (۱ میلیون ۵۶۰ هزار بشکه در روز بطور متوسط در سه ماهه اول ۲۰۲۴).

 

 

رشد ۸۶ درصدی صادرات گاز مایع و دستیابی به ۶/۸ میلیارد دلار صادرات، افزایش ۱۲۵ درصدی صادرات گاز طبیعی به کشورهای همسایه، آغاز ساخت خط لوله انتقال گاز ایران از سوی پاکستان پس از ده سال وقفه، آغاز امضای تفاهم‌نامه ۴۰ میلیارد دلاری با شرکت گازپروم روسیه، انعقاد تفاهم‌نامه همکاری با کشور عمان برای صادرات گاز، سواپ گازی ترکمنستان، ایران و آذربایجان پس از ۵ سال توقف.

 

سهامداری ایران در پالایشگاه‌های فراسرزمینی آمریکای لاتین، ثبت رکورد حمل نفت خام و فرآورده با حجم ۹۴ میلیون تن توسط ناوگان شرکت ملی نفتکش ایران به عنوان یکی از ۵ ناوگان بزرگ جهان، تقویت ناوگان هوایی کشور با خرید و بکارگیری ۶۰ فروند هواپیمای مسافربری، اتصال شبکه برق ایران به پاکستان و توافق برای صادرات ۲۰۰ مگاوات برق در گام نخست، ساخت و تحویل دو نفتکش عظیم به ونزوئلا و امضاء قرارداد ساخت دو نفتکش دیگر، برقراری خط کشتیرانی با قاره آفریقا و آمریکای لاتین، افزایش امنیت غذایی و تامین پایدار ذخایر راهبردی کشور، کاهش وابستگی تجارت خارجی کشور به دلار از ۳۰ درصد سال ۱۴۰۰ به ۱۰ درصد در سال ۱۴۰۲، جذب سرمایه خارجی ۱۱/۹ میلیارد دلاری در کمتر از سه سال و ثبت رکورد بالاترین میزان جذب سرمایه خارجی در ۱۶ سال گذشته (در دو دولت یازدهم و دوازدهم مجموع سرمایه خارجی جذب شده ۹/۷ میلیارد دلار بود)، خروج نام ایران از لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و ...

 

سیاست خارجی متوازن و توسعهی چندجانبه گرایی: دولت سیزدهم به جای تمرکز ومعطوف کردن توان و ظرفیت دستگاه سیاست خارجی بر مذاکره و گفتگوی بی نتیجه با غرب، سیاست خارجی متوازن مبتنی بر همگرایی و چندجانبه‌گرایی را در دستور کار خود قرار داد. برخی از نتایج ارزشمند این رویکرد عبارتند از: خروج ایران از انزوای جهانی، عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای پس از ۱۵ سال عضویت ناظر، عضویت رسمی ایران در گروه بریکس، حضور و سخنرانی رئیس جمهور در جمع سران سازمان همکاری شانگهای، سران کشورهای گروه بریکس، اجلاس سران سازمان همکاری اقتصادی (اکو) و اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز، سفر رئیس جمهور به چین و اجرایی شدن سند جامع همکاری ۲۵ ساله دو کشور و امضاء ۲۰ سند همکاری.

 

سفر رئیس جمهور به اندونزی و امضاء ۱۱ سند همکاری، سفر رئیس جمهور به سه کشور ونزوئلا، نیکاراگوئه وکوبا و امضاء ۳۵ سند همکاری، سفر رئیس جمهور به کشورهای آفریقایی کنیا، اوگاندا، زیمبابوه و آفریقای جنوبی و امضای ۲۱ سند همکاری، سفر رئیس جمهور به سوریه و امضای ۱۴ سند همکاری، سفر رئیس جمهور به سریلانکا و امضای ۵ سند همکاری، حضور فعال وزیر خارجه در اجلاس بریکس پلاس، داووس، اتحادیه کشورهای حاشیه اقیانوس هند و ...

 

فعال شدن در مجامع بین المللی و پویایی پیگیری های حقوقی: در عمر کمتر از سه سال دولت سیزدهم، شاهد فعال شدن دستگاه سیاست خارجی کشورمان در مجامع بین المللی و پویایی اقدامات حقوقی در تامین منافع ملی کشورمان بودیم. برخی از مصادیق این رویکرد تحولی در سیاست خارجی عبارتند از: سفر رئیس جمهور به نیویورک و سخنرانی تبیینی، کنشگرانه و اثرگذار در هفتاد و هفتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل بویژه به نمایش گذاشتن عکس سردار دلها شهید سلیمانی و تکریم روحیهی شجاعت و مقاومت، سفر دوم رئیس جمهور به نیویورک و سخنرانی تاریخی در مجمع عمومی سازمان ملل در دفاع از قرآن و نقد غرب و آمریکا، انتخاب ایران به عنوان نایب رئیس مجمع عمومی سازمان ملل.

 

انتخاب ایران به عنوان رئیس‌نوزدهمین اجلاس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر، انتخاب ایران به عنوان ریاست اجلاس خلع سلاح سازمان ملل، انتخاب ایران به عنوان رئیس منطقه ای آسیا و اقیانوسیه در سازمان بین المللی کار، انتخاب ایران به عنوان ریاست مجمع گفتگوی آسیا (ACD)، انتخاب ایران به عنوان ریاست سازمان همکاری اقتصادی (ECO)، صدور رای دادگاه بین المللی لاهه به نفع ایران و علیه آمریکا درخصوص اقدامات واشنگتن در ضبط و مصادره غیرقانونی اموال بانک مرکزی و شرکت ها و موسسات ایرانی، آزادی بیش از یکصد زندانی ایرانی و انتقال به داخل کشور ازجمله آزادی اسدالله اسدی؛ دیپلمات اسیر شده در بلژیک پس از ۵۸ ماه اسارت و ...

 

 

آنچه در این مجال اندک بیان شد، بررسی و تبیین اجمالی نتایج، آثار و برکات عزت مداری و ولایت پذیری در سیاست خارجی دولت سیزدهم بود که صدها، بلکه هزاران دستاورد غرور آفرین و امید بخش را در کوتاه مدت به ارمغان آورد و آینده ای درخشان را برای ایران عزیز نوید داد، حال اینکه ملت بزرگ ایران هنوز آثار و نتایج خسارت بار دیپلماسی التماسی و غیر انقلابی در سال های قبل را بیاد دارند.

 

مردم فهیم و قدرشناس ایران اسلامی با حضور میلیونی خود در بدرقه پیکر شهدای خدمت، تلاش ها و مجاهدت های خالصانه رئیس جمهورِ شهید؛ آیت الله سید ابراهیم رئیسی، وزیر انقلابی؛ شهید امیرعبدالهیان و دیگر شهدای خدمت را ارج نهادند و یاد و خاطره شان را تا ابد در دفتر افتخار و عزت تاریخ ایران ماندگار کردند.ان‌شاء الله به فضل پروردگار، مردم با بصیرت ایران با انتخاب فردی صالح با بیشترین قرابت فکری و رفتاری به شهید جمهور، حرکت و پیشرفت شتابان آغاز شده توسط دولت سیزدهم درگام دوم انقلاب را استمرار و تداوم خواهند بخشید.

منبع:

https://www.mashreghnews.ir/news/1609862/

 

کد خبر 1609862تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۰

 

 

 

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/

نگاهی به ۲۹ سفر خارجی شهید رئیسی/ دیپلماسی فعال دولت

۰۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۳ اخبار سیاسی اخبار مجلس و دولت ایران

شهید آیت‌الله رئیسی رئیس‌جمهور در مجموع ۳۳ ماه دوران ریاست‌جمهوریِ خود، ۲۹ سفر خارجی داشت؛ در این گزارش با جزئیات برنامه‌های این سفرها آشنا می‌شوید.

گروه دولت خبرگزاری تسنیم: عصر روز یکشنبه 30 اردیبهشت‌ماه بود که بالگرد حامل آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور دولت سیزدهم که حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، آیت‌الله سیدمحمدعلی آل‌هاشم امام جمعه تبریز، مالک رحمتی استاندار آرزبایجان شرقی و سایر همراهان در آن حضور داشتند، دچار سانحه شد. این حادثه بعد از افتتاح سد قیز قلعه‌سی محصول مشترک ایران و جمهوری آذربایجان، در حالی که آقای رئیسی برای افتتاح پالایشگاه تبریز عازم این شهر بود، رخ داد.

 

 

 

در این گزارش، نگاهی به 29 سفر خارجی رئیس‌جمهورِ شهید خواهیم انداخت:

 

دستاورد اولین سفر؛ عضویت دائمی ایران در شانگهای

 

آیت‌الله رئیسی 25 شهریور 1400 در اولین سفر خارجی خود عازم «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان شد. سخنرانی در اجلاس سران سازمان همکاری‌های شانگهای، دیدار با رؤسای جمهور تاجیکستان، ازبکستان، بلاروس، قزاقستان و ترکمنستان و نخست‌وزیران پاکستان، ارمنستان و تاجیکستان اهم برنامه‌های رئیسی بود. امضای 8 سند همکاری در بخش‌های مختلف میان ایران و تاجیکستان و هم‌چنین حضور و سخنرانی در جمع مردم کولاب از دیگر برنامه‌های این سفر بود.

 

دولت سیزدهم , رئیس جمهوری اسلامی ایران , سید ابراهیم رئیسی , حادثه بالگرد رئیس جمهور ,

 

در اجلاس سران سازمان همکاری‌های شانگهای با عضویت دائمی ایران در این سازمان موافقت شد. بر اساس این گزارش، ایران از سال 2005 که به عنوان عضو ناظر در سازمان شانگهای پذیرفته شده بود، درخواست تبدیل عضویت داشت و این مهم در این سفر انجام گرفت.

 

رئیس‌جمهورِ شهید در حاشیه نشست سران شانگهای، در اجلاس پیمان امنیت دسته‌جمعی با موضوع افغانستان دیدگاه‌های ایران را تبیین کرد.

 

دیدار با سران «اکو» و انعقاد قرارداد سوآپ گازی در عشق‌آباد

 

ترکمنستان دومین مقصد خارجی رئیس‌جمهور کشورمان بود؛ شهید رئیسی 6 آذر 1400 در سفری دو روزه به‌منظور شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری‌های اقتصادی اکو به عشق‌آباد رفت.

 

سخنرانی در اجلاس اکو، دیدار با رؤسای جمهور ترکمنستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه، ازبکستان و آذربایجان و گفت‌وگو با تجار و بازرگانان ایرانی در ترکمنستان توسط رئیسی در این سفر انجام گرفت.

 

رئیسی در دیدار با مقامات منطقه‌ای گفت که ایران جایگاه ویژه‌ای برای همسایگان قائل است و توسعه روابط منطقه‌ای را دنبال می‌کند.

 

از موارد مهم این سفر، انعقاد قرارداد سوآپ گازی بین ایران، ترکمنستان و آذربایجان بود. طبق این قرارداد که در حضور رئیسی و علی‌اف به امضا رسید، مقرر شد سالانه یک و نیم تا 2 میلیارد متر مکعب گاز از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از خاک کشورمان منتقل شود.

 

سومین سفر خارجی؛ دیدار با پوتین در مسکو

 

رئیس‌جمهور کشورمان 29 دی 1400 با هدف دیدار همتای روس خود تهران را به مقصد مسکو ترک کرد؛ سفری که در رسانه‌های جهانی بازتاب متعددی داشت. رئیسی در دیدار با پوتین گفته بود هیچ محدودیتی برای توسعه روابط با روسیه نداریم و روابط ممتاز تهران-مسکو در تراز مناسبات راهبردی است و ارتقا نیز خواهد یافت.

 

 

سخنرانی در مجلس دومای روسیه و دیدار با رئیس شورای مسلمانان روسیه، فعالان اقتصادی روسیه، ایرانیان مقیم و هم‌چنین گفت‌وگو و سخنرانی در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه ملی مسکو از برنامه‌های رئیس‌جمهور بود. در جریان حضور رئیسی در دانشگاه ملی مسکو، دکترای افتخاری این دانشگاه به آیت‌الله رئیسی اعطا شد.

 

سفر به قطر بعد از 11 سال

 

رئیسی 2 اسفند 1400 عازم دوحه شد؛ سفری که بعد از 11 سال در قامت ریاست جمهوری اسلامی ایران به قطر انجام می‌گرفت. امیر قطر در اقدامی معنادار، شخصا در فرودگاه حاضر شد و به استقبال رئیس‌جمهور ایران رفت؛ این اقدام از اهمیت ویژه به میهمان حکایت می‌کند.

 

 

دیدار با امیر و نخست‌وزیر قطر و ترینیداد و توباگو، حضور و سخنرانی در مجمع اوپک گازی، امضای 14 سند همکاری بین دو کشور، دیدار با ایرانیان مقیم، نشست تخصصی با تجار و فعالان اقتصادی قطری و ایرانی، امضای تفاهم‌نامه با ونزوئلا، ملاقات با همتای الجزایری و گینه استوایی و موزامبیک از برنامه‌های این سفر دو روزه بود.

 

شهید رئیسی در ششمین مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) یا اوپک گازی حضور یافت و سخنرانی کرد. «مجمع کشورهای صادرکننده گاز با پیشنهاد ایران و در سال 1387 تأسیس شد و ایران، روسیه، گینه استوایی، قطر، امارات متحده عربی، ونزوئلا، نیجریه، مصر، الجزایر، بولیوی و ترینیداد و توباگو در آن عضویت دارند

 

استقبال از رئیسی در قصر العلم مسقط

 

رئیسی 2 خرداد 1401 سفری یک‌روزه به عمان داشت؛ دیدار و گفت‌وگو با سلطان عمان، معاون نخست‌وزیر عمان، تجار و فعالان اقتصادی و ایرانیان مقیم عمان از برنامه‌های سفر رئیس‌جمهور به عمان بود.

 

 

در جریان این سفر 12 سند همکاری در حوزه‌های انرژی، سیاسی، حمل و نقل، همکاری‌های دیپلماتیک، روابط تجاری و اقتصادی، علمی، محیط زیست و ورزشی میان مقامات دو کشور به امضا رسید.

 

حضور دوباره در ترکمنستان؛ سخنرانی اجلاس سران کشورهای ساحلی خزر

 

رئیسی 9 تیر 1401 در اجلاس سران کشورهای ساحلی خزر در ترکمنستان شرکت کرد و در دیدار با همتای ترکمنستانی خود گفت روابط تهران و عشق‌آباد بر اساس اعتماد متقابل به سرعت در حال گسترش است و آمادگی داریم ظرفیت سواپ گاز ترکمنستان به آذربایجان را از مسیر کشورمان افزایش دهیم.

 

سخنرانی در اجلاس شانگهای و امضای 17 سند همکاری با ازبکستان

 

رئیسی 24 شهریورماه 1401 برای حضور در اجلاس سران شانگهای به ازبکستان رفت؛ رئیس‌جمهور در حاشیه بیست و دومین نشست سران سازمان همکاری شانگهای همچنین با مقامات عالی ازبکستان، قزقیزستان، تاجیکستان، پاکستان، روسیه، بلاروس، چین، هند، ترکیه و دبیرکل این سازمان گفت‌وگو کرد.

 

 

از نکات قابل توجه این سفر امضای 17 سند میان ایران و ازبکستان در موضوعات افزایش همکاری در عرصه‌های کشاورزی، انرژی، گمرک، ورزشی، علمی، فناوری و نوآوری، تبادلات فرهنگی، همکاری بهداشت و درمان، عملیاتی‌سازی حمل و نقل بین‌المللی از طریق بندر چابهار، همکاری‌های محیط زیستی، توسعه صنعت گردشگری و تسهیل صدور روادید برای تجار، اعضای محافل علمی و گروه‌های توریستی بود.

 

سفر به نیویورک و  حضور متفاوت در سازمان ملل متحد

 

شهید رئیسی 28 شهریور 1401 به‌منظور شرکت در هفتاد و هفتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد عازم نیویورک شد. دیدار با رؤسای جمهور فرانسه، بولیوی، سوییس، فنلاند، صربستان، زیمبابوه و نخست‌وزیران پاکستان، عراق، لبنان، ژاپن و ارمنستان از برنامه‌های وی بود. شهید رئیسی هم‌چنین با دبیرکل سازمان ملل، رئیس شورای اروپا، رهبران ادیان الهی، متخصصان و کارشناسان سیاست خارجی آمریکایی، مدیران ارشد رسانه‌های آمریکایی و ایرانیان مقیم گفت‌وگو داشت.

 

یکی از اقداماتی که در رسانه‌های جهان با واکنش‌های زیادی مواجه شد، بالا بردن تصویر شهید قاسم سلیمانی در جریان سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل توسط شهید رئیسی بود.

 

 

او در صحن سازمان ملل به ترور سردار سلیمانی اشاره کرد و گفت جنایت رئیس جمهور سابق آمریکا در ترور فرمانده مبارزه با تروریسم را از طریق دادگاه عادلانه دنبال خواهیم کرد.

 

حضور در اجلاس سیکا

 

رئیس‌جمهور 20 مهرماه 1401 به آستانه پایتخت قزاقستان سفر کرد تا در اجلاس سران کشورهای عضو کنفرانس سیکا شرکت کند.

 

رئیسی ضمن سخنرانی در این اجلاس، با امیر قطر و رئیس جمهور آذربایجان دیدار داشت.

 

دهمین سفر؛ حضور در چین

 

رئیس‌جمهور کشورمان دوشنبه 24 بهمن 1401 در سفری دوروزه به چین سفر کرد و در کاخ کنگره ملی این کشور توسط شی‌جین‌پینگ مورد استقبال رسمی قرار گرفت. چینی‌ها به‌افتخار حضور رئیسی 21 گلوله توپ شلیک کردند.

 

دیدار با نخست‌وزیر و رئیس کنگره ملی چین، حضور و سخنرانی در دانشگاه پکن، ملاقات با نمایندگان ابرشرکت‌های چینی، کفت گفت‌وگو با اندیشمندان و فرهیختگان از جمله برنامه‌های این سفر بود.

 

 

شهید رئیسی در پکن آمادگی ایران برای طرح کمربند-راه را اعلام کرد و گفت ایران و چین دوستان در دوران سختی هستند.

 

رئیس‌جمهور چین به همتای ایرانی خود گفت به توسعه روابط با شما قاطعانه معتقد هستیم. در جریان حضور رئیس‌جمهور شهید کشورمان در دانشگاه پکن، عنوان استاد افتخاری این دانشگاه به وی اعطا شد.

 

در جریان آن سفر، 20 سند همکاری در زمینه‌های مدیریت بحران، گردشگری، ارتباطات و فناوری اطلاعات، محیط زیست، تجارت بین‌المللی، مالکیت معنوی، کشاورزی، صادرات، بهداشت و درمان، رسانه، ورزش و میراث فرهنگی میان مقامات عالی ایران و چین به امضا رسید.

 

دمشق؛ مقصد بعدی سفر آیت‌الله رئیسی

 

رئیس‌جمهور شهید 13 اردیبهشت 1402 عازم سوریه شد؛ سفری دوروزه که بعد از 13 سال و بعد از جنگ داعش و تروریست‌ها در منطقه، در کسوت مقام رئیس‌جمهورِ ایران به این کشور انجام می‌پذیرفت.

 

دولت سیزدهم , رئیس جمهوری اسلامی ایران , سید ابراهیم رئیسی , حادثه بالگرد رئیس جمهور ,

 

دیدار با بشار اسد، امضای برنامه جامع همکاری‌های راهبردی و بلندمدت به‌همراه 14 سند، گفت‌وگو با فرماندهان مقاومت، ملاقات با نخست‌وزیر سوریه، زیارت و سخنرانی در حرم حضرت زینب(س)، زیارت حرم حضرت رقیه(س) و دیدار با ایرانیان مقیم  از جمله دیدارهای این سفر بود.

 

سفر به اندونزی؛

 

آیت‌الله رئیسی 2 خرداد 1402 به اندونزی سفر کرد. اندونزی‌ها به افتخار رئیس‌جمهور ایران 21 توپ شلیک کردند. در این سفر 11 سند همکاری از سوی طرفین به امضا رسید. مقام عالی کشورمان با رئیس‌جمهور اندونزی، رئیس مجلس مشورتی این کشور و علمای اندونزیایی دیدار کرده و در اجتماع مسلمان این کشور به سخنرانی پرداخت.

 

سفر منطقه‌ای پنج‌روزه به آمریکای لاتین

 

شهید رئیسی 22 خرداد سال گذشته بود که سفری مهم و پنج‌روزه به آمریکای لاتین داشت. ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا مقاصد این سفر بود. وی پیش از ترک تهران گفت موضع مشترک جمهوری اسلامی ایران و 3 کشور ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا، ایستادگی در مقابل نظام سلطه و مقابله با یکجانبه‌گرایی است.

 

کاراکاس پایتخت ونزوئلا اولین مقصد رئیسی بود؛ در این سفر 19 سند همکاری بین دو کشور به امضا رسید. مادورو رئیس‌جمهور این کشور نشان افتخار ملی ونزوئلا را به آیت‌الله رئیسی تقدیم کرد.

 

دولت سیزدهم , رئیس جمهوری اسلامی ایران , سید ابراهیم رئیسی , حادثه بالگرد رئیس جمهور , دولت سیزدهم , رئیس جمهوری اسلامی ایران , سید ابراهیم رئیسی , حادثه بالگرد رئیس جمهور ,

 

حضور در نشست هیئت‌های عالی دو کشور، نشست هیئت‌های بازرگانی، بازدید از نمایشگاه علم و فناوری دستاوردهای ایرانی در پایتخت ونزوئلا، احیای خط تولید دو محصول از خودروسازان ایرانی در این کشور، ملاقات با رئیس و روسای کمسیون‌های ملی مجلس ونزوئلا، دیدار با علمای مسلمان مقیم این کشور و سخنرانی در جمع دانشجویان وئزوئلایی از برنامه‌های سفر فشرده‌ی رئیس‌جمهور کشورمان بود.

 

هیئت‌عالی ایرانی سپس به نیکاراگوئه سفر کرد. مقامات عالی نیکاراگوئه و مردم این کشور در مراسم استقبال از شهید رئیسی حضور یافتند.

 

 

گفت‌وگوی دوجانبه با رئیس‌جمهور نیکاراگوئه، ملاقات با رئیس مجلس ملی و جمع نمایندگان مجلس این کشور و امضای 3 سند همکاری فیمابین از جمله برنامه‌های این سفر بود.

 

ورود به کوبا؛ شهید رئیسی در آخرین مقصد از سفر منطقه‌ای خود وارد هاوانا پایتخت کوبا شد. این سفر هم 6 سند همکاری داشت که از سوی مقامات دو کشور به امضا رسید.

 

رئیس‌جمهور کوبا از شهید رئیسی استقبال رسمی به‌عمل آورد و بعد از مذاکرات خصوصی، نشست مشترک تجار و بازرگانان ایرانی و کوبایی با حضور رئیس‌جمهور برگزار شد. همتای کوباییِ رئیس‌جمهورِ ایران در این دیدار گفت کشورهای مقصد سفر منطقه‌ای شما رابطه معناداری با انقلاب ایران دارند.

 

 

هم‌چنین روسای جمهور با تشکیل کارگروه همکاری‌های فناورانه در زمینه‌های نانو و بایوتکنولوژی میان ایران و کوبا موافقت کردند. شهید رئیسی هم‌چنین از خط تولید محصولات مرکز CIGB بازدید کرد.

 

رئیس جمهورِ فقید بعد از بازگشت این سفر منطقه‌ای طی سخنانی اظهار داشت روابط ایران با کشورهای منطقه آمریکای لاتین پس از پیروزی انقلاب اسلامی به طور عمومی گسترش یافته، اما در یک دهه گذشته بنا به دلایلی با مشکل مواجه شده بود. لازم بود یک بازنگری در روابط با کشورهای آمریکای لاتین به عنوان یک مرکز مهم و راهبردی در جهان داشته باشیم و موانع فعال شدن و گسترش روابط را برطرف کنیم.

 

** سفرهای منطقه‌ای به قاره آفریقا

 

20 تیرماه 1402 بود که رئیس‌جمهورِ شهید سفربه سه کشور آفریقاییِ کنیا، اوگاندا و زیمباوه را آغاز کرد.

 

کنیا اولین مقصد هیئت ایرانی بود؛ در این سفر هم ابتدا 5 سند همکاری فی ما بین به امضای دو طرف رسید.

 

شهید رئیسی در گفت‌وگو با همتای کنیایی خود گفت نگاه ما در جمهوری اسلامی ایران به آفریقا نگاه به کشورهای دارای استعداد، ظرفیت، نیروهای انسانی با استعداد، ذخایر مادی و معنوی، منابع طبیعی و معدنی است.

 

 

هم‌چنین بازدید از خانه نوآوری و فناوری ایران در کنیا و برگزاری نشست‌های عالی‌رتبه دو کشور از برنامه‌های آیت‌الله رئیسی بود.

 

وی در ادامه، وارد اوگاندا شد و مورد استقبال رسمی مقامات عالی این کشور قرار گرفت. رئیس‌جمهور فقید بعد از دیداربا همتای خود، با مزرعه کشت فراسرزمینی کشورمان بازدید به‌عمل آورد. رئیس جمهور شهید بر آمادگی ایران برای انتقال تجربیات و تبادل دستاوردها با اوگاندا تأکید کرد.

 

رئیس‌جمهور فقید 22 تیرماه 1402 وارد زیمباوه شد و در نشست با فعالان تجاری دو کشور گفت میزان فعلی تبادلات تجاری و اقتصادی ایران و اوگاندا برای هیچ کدام از دو کشور قابل قبول نیست و این در حالی است که به راحتی می‌توان میزان تجارت میان دو کشور را به 10 برابر حجم فعلی افزایش داد.

 

این سفر هم از اسناد همکاری بی‌بهره نبود و 12 سند همکاری فی مابین به امضا رسید. وی هم‌چنین در مسجد ملی زیمباوه در نشست بین‌الادیانی سخنرانی کرد و سپس به تهران بازگشت.

 

شهید رئیسی پس از بازگشت، در فرودگاه مهرآباد گفت گسترش ارتباط با کشورهای قاره آفریقا از اهداف این سفر بود چرا که آفریقا قاره فرصت‌های ارزشمند، منابع سرشار طبیعی، معادن و زمینه‌ها و استعدادهای فراوان است.

 

عضویت ایران در بریکس؛ سوغات سفر رئیسی

 

بیستمین سفر خارجه آیت‌الله شهید رئیسی، به آفریقای جنوبی 2 شهریور 1402 صورت پذیرفت که آورده‌ی مناسبی را برای ملت ایران با خود همراه داشت.

 

در اجلاس سران گروه بریکس که در پایتخت آفریقای جنوبی برگزار شد، با عضویت ایران موافقت شد و ایران به بریکس پیوست.

 

 

ایده ایجاد گروه بریکس با نزدیکی 4 قدرت اقتصادی در حال ظهور جهان شامل برزیل، روسیه، چین و هند در دوران اوج یکجانبه‌گرایی آمریکا در اواسط دهه 1990 میلادی شکل گرفت. سابقه شکل‌گیری این گروه به حضور 4 عضو موسس، به سال 2001 باز می‌گردد و نهایتا «گروه بریک» در 16 ژوئن 2009 رسما تاسیس شد. آفریقای جنوبی نیز در 21 سپتامبر 2010 به این گروه اضافه شد و نام آن پس از پیوستن این کشور از «بریک» به «بریکس» تغییر یافت.

 

این گروه بیشترین سهم از تولید ناخالص داخلی جهانی (31.5 درصد) را در مقایسه با سایر بلوک‌های اقتصادی از جمله گروه 7 (30.7 درصد) به خود اختصاص داده است. 46 درصد از نیروی کار دنیا، یک چهارم مساحت خشکی زمین، حدود 40 درصد از جمعیت جهان (3 میلیارد و 187 میلیون نفر در سال 2021) به اعضای فعلی این گروه تعلق دارد.

 

ملاقات و گفت‌وگو با سران چین، هند، برزیل، بنگلادش، سنگال، تانزانیا و آفریقای جنوبی از جمله برنامه‌های رئیس‌جمهور ایران در حاشیه‌ی اجلاس بریکس بود.

 

شهید رئیسی پس از پایان سفر، درباره‌ی این دستاورد گفت ارتباط با ساختارهای موثر بین‌المللی موجب تقویت قدرت سیاسی ایران نیز می‌شود؛ عضویت ما در گروه بریکس به صورت اتفاقی رخ نداده بلکه یک سیاست انتخابی از سوی دولت در جهت تامین منافع کشور و مردم بوده است و امیدواریم بتوانیم از این رویداد قابل توجه نهایت بهره‌برداری را در عرصه‌های مختلف داشته باشیم.

 

بر دست گرفتن قرآن در مجمع عمومی سازمان ملل

 

27 شهریور 1402 یکی از مهم‌ترین سفرهای آیت‌الله رئیسی انجام شد؛ رئیس‌جمهور و هیات همراه عازم نیویورک شدند تا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کنند. در این سفر، قابی از سید ابراهیم رئیسی به تصویر کشیده شد که همیشه ماندگار خواهد ماند.

 

در تابستان 1402 چندین مورد اهانت به قرآن از سوی برخی متخاصمینِ با اسلام، با حمایتِ بعضی رژیم صهیونیستی و چندین دولت غربی صورت می‌گرفت که خشم مسلمانان را برانگیخته بود. آیت‌الله رئیسی در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل، آیه‌ای از قرآن کریم را قرائت کرد و خطاب به جهانیان گفت "مفاهیم وحدت بخش و تعالیم متعالی، الهام‌بخش، انسا‌ن‌ساز، جامعه‌ساز و تمدن‌ساز انبیا برای جوامع بشری، ابدی‌اند و هرگز نمی‌سوزند. آتش توهین و تحریف، هرگز حریف «حقیقت» نخواهد شد."

 

وی حین سخنرانی یک مصحف قرآن کریم را بر دست گرفت و به همگان نشان داد. این قاب از رئیس‌جمهورِ شهید، ماندگار شده است.

 

رئیس‌جمهورِ فقید در این سفر هم‌چنین با مدیران رسانه‌های آمریکایی، جمعی از اندیشمندان سیاست خارجی آمریکایی، هیئت امنای جامعه شیعیان آمریکا، جمعی از رهبران ادیان الهی، ایرانیان مقیم و رئیس فیفا دیدار و گفت‌وگو داشت.

 

شهید رئیسی هم‌چنین در دیدار با گوترش دبیرکل سازمان ملل گفت ایران آماده مشارکت برای گسترش صلح و امنیت در جهان و جلوگیری از ظلم به ملت‌هاست.

 

 

رئیس‌جمهور در این سفرِ چهار روزه، با سران و مقامات کرواسی، قزاقستان، الجزایر، قرقیزستان، تاجیکستان، ژاپن، سریلانکا، پاکستان، عراق، مالزی دیدار دوجانبه داشت.

 

بر اساس این گزارش، این سفر یک سوغات هم داشت؛ بعد از پیگیری‌های دوساله دولت از طریق دادگاه لاهه، الواح هخامنشی مصادره شده از سوی دولت آمریکا به کشور مسترد شد و رئیسی این اقلام را با خود به ایران آورد. این اموال تاریخی و فرهنگی ایران شامل 3506 لوح در پنجمین مرحله استرداد در 9 صندوق بود.

 

دو سفر منطقه‌ایِ دیگر

 

17 آبان 1402 بود که رئیس‌جمهورِ فقید عازم دو سفر منطقه‌ای شد تا ضمن دیدار و گفت‌وگو با همسایگان شمالی، در اجلاس سازمان اکو هم حاضر شود. آیت‌الله رئیسی ابتدا سفری یک‌روزه به تاجیکستان داشت و ضمن دیدار با امامعلی رحمان همتای تاجیک خود، 18 سند همکاری را به امضا رساند.

 

 

این سفر بعد از وقوع عملیات طوفان الاقصی و جنایات شدید و بی‌رحمانه‌ی رژیم صهیونیستی صورت می‌گرفت و شهید رئیسی در هر دیدار و سفر خارجی‌ای به این موضوع و لزوم جلوگیری از حملات اسرائیل علیه مردم مظلوم غزه سخن می‌گفت و ظرفیت‌های کشور را بر این مسئله بسیج می‌کرد. وی در ابتدای سفر نیز گفته بود که پیگیری موضوع فلسطین و غزه مهم‌ترین محور این سفر است.

 

شرکت در انجمن تجاری دو کشور و دیدار با رئیس مجلس نمایندگان این کشور از سایر برنامه‌های این سفر یک‌روزه بود.

 

شهید رئیسی دوشنبه را به مقصد تاشکند ترک کرد تا در اجلاس اکو حضور یابد. وی در حاشیه‌ی این اجلاس با سران ترکیه، ازبکستان و آذربایجان دیدار کرد و بر لزوم توقف حملات علیه غزه تأکید کرد.

 

 

رئیس‌جمهور ایران در سخنرانی خود، موضوع غزه را مورد توجه قرار داد و در اثنای ایراد سخن، متوقف شد و سکوت کرد و از سران برای قرائت فاتحه برای شهدای غزه درخواست کرد.

 

سفر به عربستان برای احقاق حقوق فلسطینیان

 

بیست و چهارمین سفر آقای رئیسی، سفر مهمی بود؛ رئیس‌جمهورِ شهید برای حضور در نشست اضطراری سازمان همکاری اسلامی عازم عربستان سعودی شد. وی پیش از سفر گفت رسیدن به یک تصمیم کاملاً عملیاتی و اجرایی درباره غزه خواست و انتظار همه مردم جهان بویژه امت اسلامی از این اجلاس است.

 

محمد بن‌سلمان ولیعهد عربستان شخصاً برای استقبال از رئیس‌جمهور ایران حاضر شد و با آقای رئیسی گفت‌وگو کرد.

 

 

وی در این سفر که بعد از احیای روابط دوجانبه در دولت سیزدهم صورت گرفت، با سران نیجریه، موریتانی، لبنان، مالزی، سوریه، مصر، سودان، قطر و عربستان دیدار و ملاقات دوجانبه داشت. این سفرِ فشرده در یک‌روز و ملاقات‌ها هم پرفشرده و بلاانقطاع بود.

 

شهید رئیسی در نشست مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب درباره غزه طی سخنانی اظهار داشته بود امروز ماجرای غزه رویارویی محور شرافت در برابر محور شرارت است و همه باید مشخص کنند که در کدام صف قرارگرفته‌اند، دولت آمریکا را آمر و شریک اصلی جنایات صهیونیستها در 5 هفته اخیر علیه مردم مظلوم غزه معرفی کرد.

 

 

رئیس‌جمهورِ شهید تصریح کرد اکنون که مجامع بین‌المللی تحت نفوذ آمریکا دچار بی‌هویتی و بی‌تصمیمی و بی‌خاصیتی شده‌اند، ما باید میدان را به دست بگیریم.

 

وی پس از سفر، در تشریح این سفر عنوان کرد جمهوری اسلامی ایران همواره نظر روشنی درباره حقوق فلسطینیان و هویت رژیم صهیونیستی داشته است.

 

سفر دوباره به روسیه

 

بیست‌وپنجمین سفر خارجی رئیسیِ شهید، به روسیه صورت گرفت. وی 16 آذر 1402 عازم مسکو شد تا با همتای روس خود دیدار کند و پیش از سفر گفت درباره افزایش روابط دوجانبه گفت‌وگو می‌کنیم و موضوع فلسطین هم از جمله موارد مد نظر خواهد بود.

 

 

رئیسی در دیداربا پوتین با اشاره به همکاری‌های خوب ایران و روسیه در بخش‌های انرژی، کشاورزی و شرکت‌های دانش‌بنیان، بر فراهم بودن زمینه برای برداشتن گام‌هایی موثرتر در توسعه همکاری‌ها در راستای منافع دو کشور و دو ملت تأکید کرد.

 

سفر یک‌روزه به همسایه شمال‌غربی

 

آیت‌الله رئیسی چهارم بهمن‌ماه 1402 در صدر هیئت عالیرتبه ایرانی به ترکیه رفت. وی در دیدار با همتای ترکیه‌ای خود گفت اراده مسئولان دو کشور بر ارتقا و جهش در روابط به‌ویژه در بخش تجاری و اقتصادی است.

 

الجزایر، میزبان رئیس‌جمهورِ ایران

 

شهید رئیسی 12 اسفند سال گذشته برای حضور در اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز به الجزایر رفت. وی در سخنرانیِ این اجلاس گفت آمادگی تبدیل شدن به هاب انرژی و همچنین مسیری امن برای توزیع و ترانزیتِ گاز بین تولیدکنندگان و بازارهای مصرف را داریم.

 

رئیس‌جمهور در این سفر نیز با سران الجزایر، تونس، موزامبیک، عراق، قطر، بولیوی دیدار و گفت‌وگو داشت. هم‌چنین در مسجد جامع این کشور نیز سخنرانی و بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران نسبت به گسترش ارتباطات فرهنگی میان دو کشور ایران و الجزایر با محوریت مساجد و در راستای معرفت‌افزایی، علم‌افزایی و ایجاد وحدت و انسجام در جهان اسلام تاکید کرد.

 

آخرین سفر خارجیِ شهید رئیسی

 

شهید آیت‌الله رئیسی 3 اردیبهشت 1403 آخرین سفر خارجی خود را انجام داد؛ سفری به پاکستان و سریلانکا. وی پیش از عزیمت، گفته بود توسعه روابط ایران و پاکستان با اتکا به سابقه دیرینه تاریخی و تمدنی مورد تاکید مقامات عالی دو کشور است.

 

رئیس‌جمهورِ فقید مورد استقبال شهباز شریف نخست‌وزیر این کشور قرار گرفت و به‌نشانه‌ی دوستی میان دو کشور، یک نهال غرس کرد. این سفر بعد از هشت‌سال در مقام رئیس‌جمهورِ ایران به کشور صورت می‌پذیرفت.

 

وزیرخارجه‌ی پاکستان به دیدار رئیس‌جمهورِ شهید آمد و اولین دیدار رسمی انجام شد؛ آقای رئیسی در این دیدار گفت با وجود آنکه تقویت روابط ایران و پاکستان مطلوب برخی بیگانگان نیست، اما با توجه به ظرفیت‌های متنوع، متعدد و متقابل موجود روابط دو کشور اسلامی باید ناظر بر تأمین منافع دو ملت بیش از پیش گسترش یابد.

 

رئیسی پس از دیدار با شهباز شریف نخست‌وزیر پاکستان طی سخنانی ضمن تأکید بر لزوم ارتقای روابط دو کشور در تمامی سطوح و رسیدن حجم تبادلات تجاری به 10 میلیارد دلار در گام اول، مواضع دولت و ملت پاکستان در محکومیت رژیم صهیونیستی و جنایاتش را ستود و عنوان کرد منافع ایران و پاکستان در جهت منافع دو کشور تعریف می‌شود.

 

اسناد همکاری در این سفر هم بین مقامات دو کشور به امضا رسید؛ اسنادی با موضوعات «ایجاد مناطق آزاد تجاری در گذرگاه‌های مرزی مشترک»، «همکاری در بخش سیما و رسانه»، «همکاری در بخش بهداشت دامی»، «همکاری‌های امنیتی»، «همکاری در بخش تعاون و رفاه اجتماعی»، «همکاری در بخش استاندارد» و «همکاری در بخش حقوقی و معاضدت قضایی در امور مدنی و تجاری».

 

در حاشیه دیدار رئیسی و شهباز شریف، یکی از خیابان‌های مهم اسلام‌آباد که از ساختمان پارلمان این کشور آغاز می‌شود به اسم ایران نامگذاری شد.

 

رئیسی در دیدار با آصف‌علی‌زرداری همتای پاکستانی خود تأکید کرد اشتراکات فرهنگی و مذهبی میان دو ملت ایران و پاکستان موجب تحکیم پیوندها و زمینه‌ساز تعمیق روابط دو کشور است.

 

زرداری با تاکید بر علاقه‌مندی کشورش به توسعه و ارتقای روابط با جمهوری اسلامی ایران در همه زمینه‌ها، بر اراده مسئولان پاکستان برای گشودن فصل جدیدی از روابط با ایران در این راستا تاکید کرد.

 

دیدار با روسای مجالس ملی و سنای پاکستان، فرمانده‌کل ارتش این کشور و هم‌چنین سخنرانی در جمع نخبگان پاکستانی از دیگر برنامه‌های هیئت عالی ایرانی بود.

 

رئیس‌جمهورِ ایران بعد از اسلام‌آباد، به لاهور رفت و ابتدا به مزار اقبال لاهوری ادای احترام کرد. خانم «مریم نواز شریف» سروزیر ایالت پنجاب نیز به دیدار آقای رئیسی آمد و گفت تمام تلاش خود را برای گسترش بیش از پیش روابط ایران و پاکستان به کار خواهد گرفت. رئیسی سپس در در دانشگاه «جی‌سی‌یو» لاهور سخنرانی انجام داد. پاکستانی‌ها در این سفر، استقبال کاملی از رئیس‌جمهورِ ایران انجام دادند.

 

پس از سفر به ایالت پنجاب و شهر لاهور، به کراچی مرکز ایالت سند نیز سفر کرد و در بدو ورود با حضور در آرامگاه محمدعلی جناح «قائد اعظم» و پدر استقلال این کشور، با تقدیم تاج گل و قرائت فاتحه به مقام وی ادای احترام کرد. سپس رئیس‌جمهور کشورمان به دانشگاه کراچی قلب اقتصادی پاکستان رفت و طی مراسمی با حضور جمعی از مقامات ایالت سند، نمایندگان مجلس ایالتی و تعدادی از اعضای هیئت علمی دانشگاه، مدرک دکترای افتخاری این دانشگاه را به سید ابراهیم رئیسی اهدا کردند. آخرین برنامه شهید رئیسی در پاکستان، سخنرانی در اجتماع نخبگان، فعالان اقتصادی و علمای مذهبی کراچی بود و سپس عازم سریلانکا شد.

 

رئیس‌جمهورِ شهید چهارشنبه 5 اردیبهشت‌ماه 1403 از سفری دوروزه و فشرده به پاکستان و برنامه‌ها و دیدارهای متعدد، به سریلانکا کشوری در اقیانوس هند سفری یک‌روزه داشت. آخرین بار رئیس‌جمهورِ این کشور سال 1397 به تهران سفر کرده بود و سفر رئیس جمهورِ ایران بعد از چندین سال صورت می‌پذیرفت.

 

شهید رئیسی در رأس هیأتی عالی به منظور دیدار دوجانبه، افتتاح ابرپروژه اومااویا و دیگر برنامه‌ها با استقبال نخست‌وزیر این کشور، وارد سریلانکا شد.

 

آقای رئیسی در بدو ورود به سریلانکا، به محل اجرای ابرپروژه سد و نیروگاه «اومااویا» در 230 کیلومتری شرق پایتخت این کشور رفت و به همراه رئیس جمهور سریلانکا، یکی از بزرگترین پروژه‌های صادرات خدمات فنی-مهندسی ایرانی را افتتاح کرد.

 

ابرپروژه «اومااویا» شامل دو سد به نام‌های «دایرابا» و «پوهولپولا»، نیروگاه آبی 120 مگاواتی زیرزمینی، 28 کیلومتر تونل‌های انتقال آب و دسترسی، سه شفت عمودی جمعاً به طول 850 متر و 23 کیلومتر خط انتقال برق است. پروژه‌ای که فرآیند ساخت، نظارت و مشاوره آن تماماً توسط شرکت ایرانی انجام شده و هزینه ساخت آن به ارزش 500 میلیون دلار توسط دولت سریلانکا تأمین شده بود.

 

رئیس‌جمهورِ شهید در مراسم افتتاح این پروژه بزرگ، ضمن تأکید بر افزایش روابط ایران و سریلانکا، اعلام کرد ایران اسلامی با تکیه بر دانش خود در 20 کشور طرح‌های بزرگ را اجرا می‌کند.

 

 

رئیس‌جمهور سریلانکا هم طی سخنانی با قدردانی از همکاری و تلاش پیمانکاران و همکاری دولت ایران در اجرای این پروژه بیان کرد بدون تکنولوژی و فناوری ایرانی، اجرای این پروژه برای ما ممکن نبود؛ شما توانستید برای آینده سریلانکا کار بزرگی انجام دهید.

 

بعد از افتتاح این ابرپروژه، مراسم استقبال رسمی در کاخ ریاست جمهوری سریلانکا برگزار شد. طرفین بعد از دیدار دوجانبه، 5 سند همکاری در حوزه‌های مختلف به امضا رساندند.

 

شهید آیت‌الله رئیسی از این فرصت برای بیان مظلومیت فلسطینیان استفاده کرد و گفت آنچه امروز از جنایات مستمر و هولناک در غزه می‌گذرد موجب نگرانی و حیرت همه مردم دنیا شده و سوال‌شان این است که چرا سازمان‌های بین‌‌المللی و حقوق بشری به وظایف خود در این زمینه عمل نمی‌کنند؟

 

وی  در ادامه برنامه‌های خود، با حضور در مسجد جامع «کالپیتی» شهر کلمبو، ضمن دیدار و گفتگو با نمازگزاران، نماز مغرب را نیز در این مسجد اقامه کرد. حضور در مساجد کشورهایی که شهید رئیسی به آن سفر می‌کرد، تقریباً جزو برنامه‌های همیشگی وی قرار گرفته بود.

 

این سفر بعد از انجام عملیات تنبیهیِ ایران به‌نام وعده‌ی صادق انجام گرفت؛ شهید رئیسی پس از بازگشت، در فرودگاه گفت سفر به پاکستان و سریلانکا از قبل برنامه‌ریزی شده بود اما برگزاری سفر در این مقطع این پیام را به منطقه و جهان داد که جمهوری اسلامی ایران کشور قدرتمندی است که هم می‌تواند از جایگاه اقتدار و عزت سخن خود را با دشمنان بیان کند و هم ارتباط خود را با دوستان تداوم و تحکیم بخشد.

 

بر اساس این گزارش، این آخرین سفر (بیست‌ونهمین سفر) خارجی شهید سید ابراهیم رئیسی هشتمین رئیس‌جمهورِ ایران بود. البته قرار بود آقای رئیسی امروز (8خردادماه 1403) به عراق هم سفر داشته باشد که با شهادت وی، این امکان فراهم نشد.

 

انتهای پیام/

 

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

 

https://basirat.ir/fa/news/359956/

 

شهید آیت‌الله رئیسی رکورددار حضور در دانشگاه‌ها

تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۴  ، کد خبر : ۳۵۹۹۵۶

 

عملکرد آقای رئیسی در حوزه آموزش عالی کشور طی مدت کمتر از ۳ سال ریاست‌جمهوری به واسطه اقداماتی که در عرصه علم و آموزش کشور داشت، به نحوی است که شاید بتوان او را نزدیک‌ترین رئیس جمهور به بدنه دانشگاهی دانست.

پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ زینب امیدی

ایران حالا 5 روز عزادار شهیدِ جمهور خود است. باورش اگرچه سخت، اما پس از انتشار خبر سانحه هوایی بالگرد آقای رئیسی همه امید‌ها برای زنده ماندن هشتمین رئیس جمهور ایران و همراهان او صبح روز گذشته ناامید شد و ما رئیس جمهور خود را از دست دادیم.

او بارها به دلایل مختلف در سال‌های ریاست خود میهمان دانشگاه‌های کشور شد. از مراسم آغاز سال نو تحصیلی هر سال و مراسم روز دانشجو گرفته تا حضور در نشست اجلاس روسای دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، موسسات آموزش عالی و پارک‌ها، بازدید از پارک‌های علم و فناوری، شرکت در دو جلسه شورای عالی عتف در دو سال متوالی و حضور در آیین‌ اختتامیه جشنواره‌های خوارزمی و فارابی برای قدردانی از دانشمندان مختلف؛ تنها بخش کوچکی از اقدامات و همراهی رییس‌جمهور با دانشگاهیان کشور است.

دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران , سید ابراهیم رئیسی ,

 

رئیسی رکورددار حضور در دانشگاه‌ها

 

رئیسی از سال 1400 تا کنون چیزی حدود 23 بار حضور در مراکز آموزش عالی و یا میزبانی دانشگاهیان را در دفتر کاری خود، در کارنامه کاری‌اش به ثبت رساند که در اینجا مروری بر مهمترین آنها خواهیم داشت.

 

پیش از این دانشجویان سال‌ها بود که به حضور کم رنگ رئیس جمهور یا مسئولین دولتی در دانشگاه‌ها عادت کرده بودند و البته گله‌مند! اما پس از روی کار آمدن آقای رئیسی و بخصوص پس از پایان دوران کرونا، ما شاهد حضور پررنگ مسئولین کشور در دانشگاه‌ها برای روز دانشجو و یا ایام انتخابات مجلس بودیم که برای دانشگاه‌ها چیزی شبیه دمیدن یک نفسِ تازه برای انجام فعالیت‌‌های سیاسی، فرهنگی و علمی دانشگاهی شد.

 

19 مهر 1400 دانشگاه تهران، آغاز سال تحصیلی

 

اولین حضور رسمی آیت‌الله رئیسی بعد از دریافت حکم ریاست جمهوری، در دانشگاه تهران برای شرکت در مراسم آغاز سال تحصیلی 1401-1400 دانشگاه‌ها، مراکز آموزش عالی، پژوهشی و فناوری کشور در تاریخ 19 مهر ماه بود.

 

سه ماه بعد دانشگاه شریف، روز دانشجو

 

آیت‌الله رئیسی پس از دانشگاه تهران کمتر از سه ماه دومین حضور خود را در دانشگاه صنعتی شریف و برای گرامیداشت روز دانشجو ثبت کرد. این مراسم پس از محدودیت‌های دوران کرونا به شکل حضوری و با استقبال دانشجویان برگزار شد. نشستی چالشی، شفاف و پر سوال‌ با رئیس جمهور که موجب شد رئیس دولت سیزدهم پای حرف‌ها و گلایه‌های دانشجویان‌ و تشکل‌های دانشجویی بنشیند و به سوالاتشان پاسخ دهد.

 

دو ماه بعد جشنواره خوارزمی، تقدیر از برگزیدگان

 

پس از این دو حضور، اسفند 1400 سالن اجلاس سران میزبان آیین اختتامیه سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی خوارزمی با حضور آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی بود. رییس‌جمهورِ شهید در این مراسم از 8 طرح برگزیده بیست و سومین جشنواره جوان خوارزمی در بخش‌های تخصصی عمران، فناوری‌های نانو، مکانیک، فناوری‌های شیمیایی و محیط زیست با اهدای لوح و تندیس جشنواره تقدیر کرد و در این مراسم از اینکه جشنواره خوارزمی محل کشف استعدادها و جایگاه ارائه طرح‌های برتر به جامعه است و می‌تواند امید برای اندیشمندان و به ویژه جوانان باشد صحبت کرد.

 

توجه به حوزه علم و دانش در سفرهای استانی

 

آیت الله رئیسی در دو سفر خود به خراسان رضوی و اصفهان در سال 1401 به نمایشگاه دستاوردهای شرکت‌های دانش‌بنیان استان خراسان رضوی و شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان که به عنوان اولین سازمان موسس مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری در کشور با هدف حمایت از ایجاد و توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان و تولید ثروت از علم راه‌اندازی شده است سر زد و با کارشناسان و متخصصان آنها چهره به چهره صحبت کرد.

 

دانشگاه علم و صنعت هم حضور رئیسی را تجربه کرد

 

دانشگاه علم و صنعت 13 تیر 1401 میزبان رییس‌جمهور و بیست و نهمین دوره آیین معرفی و تجلیل از اعضای هیات علمی و دانشجویان نمونه کشوری بود. در این مراسم 36 عضو هیات علمی و 18 دانشجوی نمونه کشوری در رشته های مختلف با حضور رییس جمهور معرفی و تجلیل شدند.

 

در این مراسم بود که رئیس جمهور از دانشگاه‌‌ها به عنوان اتاق فکر دولت یاد کرد و برای پیشبرد اهداف دولتش بر استفاده از ظرفیت‌های دانشگاهی تاکید کرد.

 

دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران , سید ابراهیم رئیسی ,

 

جشنواره فارابی و اهمیت رئیسی به علوم انسانی در کشور

 

مراسم بعدی که رئیسی در آن حاضر شد و مربوط به حوزه آموزش عالی و نخبگانی کشورمی‌شد، اختتامیه سیزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فارابی ویژه تحقیقات علوم انسانی و اسلامی بود. رئیسی در این مراسم بر ضرورت آسیب‌شناسی وضع موجود در حوزه علوم انسانی تأکید می‌کند و تحقق علوم انسانی ترازِ انقلاب اسلامی را حائز عقب‌ماندگی‌هایی می‌داند که باید با نگاه اجتهادی و نوآورانه عالمان و دانشمندان این عرصه جبران شود.

 

زنده کردن شورای عطف پس از 11 سال توسط آیت الله رئیسی

 

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای رئیس‌جمهور در حوزه آموزش عالی را باید احیای شورای عالی عتف آن هم بعد از 11 دانست. شورایی که براساس ماده 99 قانون برنامه سوم توسعه در شهریور ماه 83 با هدف ایجاد هماهنگی و یکپارچگی در سیاستگذاری کلان اجرایی در حوزه علوم شکل گرفت و قرار بود نقش راهبری را برای عرصه علم و فناوری کشور ایفا کند.

 

جلسه‌ای که دلگرمی بزرگی برای پژوهشگران و نشان دهنده اهمیت پژوهش نزد آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی بود. جلسه‌ای که در آن کلیات طرح «نگهداشت نخبگان و مهاجرت معکوس»، «شبکه ملی آزمایشگاهی» و «محققان پسادکتری» تصویب شد.

 

شهریور 1401 و این بار دانشگاه امیرکبیر

 

رییس‌جمهور شهید در اولین روز اجلاس دوروزه روسای دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها موسسات آموزش عالی و پژوهشی شهریور 1401 نیز مهمان ویژه بود و در اولین روز این اجلاس در دانشگاه صنعتی امیرکبیر حاضر شد.

 

رئیسی در این اجلاس با تاکید بر نقش دانشگاه‌ها می‌گوید: ما در جمهوری اسلامی دانشگاهی می‌خواهیم که ثمره و نتیجه آن ساخته شدن انسان عالم، دانشمند و موحد باشد که بتواند هم خودش و هم جامعه را نجات دهد؛ رسالت دانشگاه‌های ما تربیت انسان‌های موحدِ نجات‌یافتهِ‌ی نجات‌بخش است.

 

دیدار با مدیران دانشگاه شریف در کشاکش اعتراضات 1401 دانشگاه‌ها

 

مهر 1401 به واسطه شرایطی که در کشور پدید آمده بود، شاهد اعتراضاتی در کف دانشگاه‌‌ها بودیم. دانشگاه صنعتی شریف نیز روز یکشنبه (11مهر) صحنه اعتراضاتی بود که حتی وزیر علوم را برای آرام‌کردن شرایط به این دانشگاه کشاند تا ماجرا به آرامی حل شود. اما رییس‌جمهور شهید 4 روز بعد از این ماجرا با مدیران دانشگاه صنعتی شریف در دفتر خود دیدار کرد تا درک بهتری از این واقعه داشته باشد.

 

آیت الله ابراهیم رئیسی در این نشست با حضور وزیر علوم تحقیقات و فناوری و جمعی از مسئولان دانشگاه شریف به بررسی ابعاد حوادث هفته جاری در دانشگاه شریف پرداخت و با اشاره به حرمت دانشگاه و محیط علم و آرمانخواهی گفت: هیچ شخصی مجاز به شکستن حرمت این فضای مقدس نیست و همه از مسئولان تا اساتید و دانشجویان مکلف‌اند برای حفظ تقدس و حرمت این محیط تلاش کنند.

 

دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران , سید ابراهیم رئیسی ,

 

دانشگاه الزهرا(س) میزبان رئیس جمهور در روز دانشجو 1401

 

درست در همان روزهای پر التهاب دانشگاه‌ها و مسائلی که دستمایه شعار‌هایی همچون زن، زندگی، آزادی شده بود، رئیس جمهورِ شهید دانشگاه تک جنسیتی الزهرا(س) را برای حضور در گرامیداشت روز دانشجو انتخاب می‌کند؛ انتخابی که بسیاری آن را هوشمندانه خواندند.

 

آبان 1401، رئیسی میزبان روسای دانشگاه‌ها در دفتر خود

 

رئیس جمهورِ شهید 8 آبان 1401 نیز در دفتر خود میزبان شماری از روسای دانشگاه‌های برتر کشور بود. وی در این دیدار دانشگاه را بهترین جایگاه برای بحث و گفت‌وگو درباره رخدادهای اخیر و ارائه راهکار می‌داند و می‌گوید شرط مهم این گفت‌وگوها فهم درست مسائل است.

 

رئیسی یک ماه پس از این دیدار، به وزارت علوم می‌رود و در جمع وزیر و مسئولان این وزارتخانه ضمن شنیدن گزارش عملکرد یکساله این مجموعه، رهنمودهایی برای ارتقای کیفی و کمی عملکرد این وزارتخانه ارائه می‌کند‌.

 

مهر 1402، دانشگاه امام صادق(ع)

 

رئیسی در مراسم جشن میلاد حضرت محمد مصطفی (ص) و امام جعفر صادق (ع) به دانشگاه امام صادق (ع) می‌رود. وی در جمع دانشجویان این دانشگاه، دانشگاه‌ها را مرکز اندیشه و اتاق فکر دولت معرفی کرد و با بیان اینکه دانشجوی تلاشگر، استاد زبده و محتوای درسی مناسب از ضروریات تحول در دانشگاه‌ها هستند، از نهاد دانشگاه خواست که با تدوین نظام مسائل کشور، در مسیر اجرای آن دوشادوش مجریان ایستاده و بر حسن اجرای آن نظارت کند.

 

مراسم آغاز سال تحصیلی 1402، دانشگاه شیراز

 

این بار رئیسی رویه ثابت حضور روسای جمهور در دانشگاه‌های پایتخت را با رفتن به دانشگاه شیراز می‌شکند و برای مراسم آغاز سال تحصیلی 1402 در جمع دانشجویان این دانشگاه حاضر می‌شود.

 

رئیس جمهورِ شهید در این جمع می‌گوید دانشگاه‌ها نباید از اینکه دانشجو و استادی نظری مخالف آنها دارند، ابایی داشته باشند. همچنین دانشجو بعد از فارغ التحصیلی نباید احساس کند برای او شغلی نیست؛ بلکه باید زمینه کار برای دانشجو فراهم باشد.

 

مراسم روز دانشجو سال 1402؛ دانشگاه شهید بهشتی/ آخرین مراسم روز دانشجو با حضور رئیس جمهورِ شهید

 

«آقای رئیس جمهور کجا ایستاده‌ایم؟» برنامه دانشگاه شهید بهشتی برای میزبانی از رئیس جمهور رئیسی بود. وی در این مراسم سخنان نمایندگان تشکل‌ها و دانشجویان را شنید و در ادامه سخنرانی کرد.

 

رئیس جمهور با تبیین روند کشف فساد در واردات چای از سوی دولت و ارجاع آن به دستگاه قضا تاکید کرد: زیاده خواهی، سوداگری، فساد موانع قابل توجهی پیش روی دولت است اما حتما سر اژدهای هفت سر فساد را قطع خواهیم کرد.

 

آیت الله رئیسی با تاکید بر اینکه دانشجوی سیاسی و فعال و جریان جنبش دانشجویی، می‌تواند ضد استبداد داخلی و استعمار خارجی باشد، می‌گوید: دانشگاه می‌تواند در کنار مسئله شناسی برای حل مشکلات کمک کند. دانشگاه کانون فضیلت خواهی، اخلاق، ادب و کرامت انسانی و توجه به دیگران و خداخواهی و توجه به اجرای قانون و عدالت است و می‌تواند در این عرصه نقش آفرین باشد.جنبش دانشجویی، جنبش ضد استبداد و ضد استعمار است‌. دانشجوی سیاسی و فعال و جریان جنبش دانشجویی، می‌تواند ضد استبداد داخلی و استعمار خارجی باشد.

 

دانشگاه امام حسین (ع) و شرکت در جلسه دانشگاه حکمت بنیان

 

بهمن 1402 در نشست دانشگاه حکمت بنیان با حضور وزیر علوم، شماری از روسای دانشگاه‌های معین و رییس دانشگاه امام حسین (ع) شرکت کرد و در این جلسه یکی از خلأهای موجود در دانشگاه‌ها و مراکز علمی کشور را عدم مهارت‌آموزی در کنار علم‌آموزی به دانشجویان عنوان کرد و گفت: آنچه موجب شده که دانشجو به‌رغم تسلط بر فرمول‌ها، در اجرا دچار مشکل باشد عدم توجه به مسئله مهارت‌آموزی در کنار علم‌آموزی در دانشگاه‌هاست.

 

ماه رمضان 1403، دیدار دانشجویان با رئیس جمهور

 

رئیسی ماه رمضان امسال میزبان جمعی از نمایندگان تشکل‌ها، جنبش‌ها و فعالان دانشجویی بود و پای صحبت‌ها و بیان دغدغه‌های آنها نشست و در ادامه درباره برخی مسائل مطرح شده توضیحاتی ارائه کرد.

 

این دیدار در قالب افطاری رییس جمهور با تشکل‌های دانشجویی با شماری از این تشکل‌ها از جمله تشکل‌های سیاسی، بسیج دانشجوی، هیات های دانشجویی، گروه‌های جهادی و انجمن‌های علمی برگزار شد و نمایندگان تشکل‌ها نظرهای خود را در این جلسه به مدت سه ساعت خدمت رییس‌جمهور ارائه دادند.

 

همچنین معاون اجرایی رییس‌جمهوری، وزرای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، اقتصاد، راه و مسکن و شهرسازی سخنگوی دولت، رئیس شورای اطلاع رسانی دولت نیز در این جلسه حضور داشتند که این امر نشان‌دهنده جدیت جلسه از سوی شخص رییس‌جمهور بود و معاونان و وزرا دعوت شده بودند تا اگر جایی لازم شد در خصوص سوالات دانشجویان پاسخگو باشند یا اگر پیشنهادی داشتند، آن را بشنوند.

 

دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران , سید ابراهیم رئیسی ,

 

برای رئیس جمهوری که دانشگاه‌ها را اتاق فکر دولت می‌دانست

 

آقای رئیس جمهور حالا دو روز می‌شود که دیگر بین مردم نیست و قطع به یقین این جای خالی برای جامعه دانشگاهی بیشتر حس خواهد شد.

 

رئیس جمهورِ شهید طی این سه سال رابطه دولت با بدنه دانشگاهی را ترمیم و ارتقا داد و در خاطر دانشجویان از خود تصویر رئیس جمهوری را ثبت کرد که برای شنیدن حرف‌ها و انتقاداتشان گوش شنوا و همتی بلند برای عمل کردن دارد.

 

منبع: سایت بصیرت

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/03/02/3090681/

 

کارنامه موفق آیت‌الله رئیسی در اقتصاد به روایت بانک جهانی

۰۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۱ اخبار اقتصادی اخبار اقتصاد جهان

 

بانک جهانی به ارائه جدیدترین ارزیابی خود از عملکرد اقتصاد ایران پرداخته که از کارنامه موفق دولت آیت‌الله رئیسی در حوزه اقتصاد خبر می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، بانک جهانی در گزارشی از وضعیت اقتصادی ایران به بررسی عملکرد دولت آیت‌الله ابراهیم رئیسی پرداخته و از کارنامه موفق وی در عرصه اقتصاد خبر داده است.

 

در این گزارش آمده است که اقتصاد ایران به‌رغم تداوم تحریم‌های اقتصادی و تشدید شرایط نامطمئن ژئوپلیتیک به رشدی پایدار طی چهار سال گذشته رسیده است. درحالی‌که بخش نفت به این رشد کمک کرده، بخش غیرنفتی به‌ویژه خدمات و صنعت، موتور اصلی رشد اقتصادی بوده است.

 

بخش تولید به سمت تأمین نیازهای داخلی سوق داده شده و این امر تا حدودی اثر تحریم‌های مالی و تجاری و محدودیت دسترسی به منابع ارزی را خنثی کرده است. بخش اشتغال نیز اخیراً به سطح قبل از بحران کرونا رسیده است. سیاست‌های مالی جدید به‌ویژه در زمینه تأمین اجتماعی و انتقال یارانه نقدی تا حدودی از اثرات شوک‌های خارجی بر سطح زندگی اقشار آسیب‌پذیر کاسته و به رشد پایدار اقتصاد کمک کرده است.

 

رشد اقتصادی 5.1 درصد و بیکاری 7.6 درصد شد

 

بانک جهانی به جزئیات موفقیت دولت آیت‌الله رئیسی در اقتصاد ایران اشاره کرده و نوشته است: رشد اقتصادی ایران در نیمه نخست سال 24-2023 عمدتاً در نتیجه عملکرد بخش نفت و خدمات به 5.1 درصد رسیده است. ارزش افزوده بخش نفت به دلیل کمبود عرضه در بازار جهانی و موفقیت دولت سیزدهم در بازاریابی برای صادرات به 17.1 درصد رسیده است. بخش غیرنفتی نیز رشد قوی 3.8 درصدی داشته که باعث شد اشتغال به سطح قبل از بحران کرونا برسد. ایجاد اشتغال 2.9 درصد رشد کرد و نرخ بیکاری به 7.6 درصد رسیده که رکورد جدیدی است.

 

درآمد کمتر از حد انتظار دولت در هفت‌ماهه آوریل تا اکتبر 2023 باعث شد دولت در هزینه‌های خود اولویت‌بندی کند. تنها 72 درصد درآمدهای بودجه در این دوره محقق شد. در این دوره به دلیل افت قیمت نفت تنها نیمی از درآمد نفتی پیش‌بینی‌شده محقق شد.

 

نرخ تورم به زیر 40 درصد رسید

 

در 11ماهه سال 24-2023 نرخ تورم کاهش یافت اما همچنان بالای 40 درصد باقی ماند. کاهش تورم در این دوره ناشی از کاهش انتظارات تورمی، امیدواری‌ها به پیشرفت در مذاکرات هسته ای و سیاست‌های پولی انقباضی بوده است. نرخ تورم در این دوره 41.4 درصد بوده است. بانک مرکزی برای مهار تورم اقداماتی انجام داد از جمله این که ناترازی بانک‌ها را محدود کرد، الزامات ذخیره بانک‌های پرریسک را افزایش داد و نرخ بهره و سپرده بانکی را بالا برد.

 

دولت رئیسی 6.5 میلیون نفر را از خط فقر بالا کشید

 

بین سال‌های 21-2020 و 23-2022 با احیای اقتصاد، فقر در کشور کاهش یافت. طی دو سال، نرخ فقر بر اساس خط درآمدی 6.85 دلار در روز 7.4 درصد کاهش یافت و به 21.9 درصد در سال 23-2022 رسید. یعنی 6.5 میلیون نفر از این خط فقر بالا کشیده شدند. جمعیتی که در زیر خط فقر درآمدی 3.65 دلار در روز قرار داشتند نیز 2.2 درصد کاهش یافت و به 3.8 درصد از کل جمعیت کشور رسید.

 

نابرابری در ایران کمتر و ضریب جینی به 34.8 درصد کاهش یافت

 

بین سال‌های 21-2020 و 23-2022، چهار دهک پایین رشد مصرف بیشتری را در مقایسه با 6 دهک بالایی تجربه کردند که به معنای کاهش نابرابری در کشور است. ضریب جینی از 35.8 درصد به 34.8 درصد کاهش یافت. ترکیبی از افزایش دستمزدها، افزایش اشتغال و توزیع یارانه نقدی به رشد مصرف و کاهش فقر در ایران کمک کرده است.

 

این گزارش در ادامه به برخی مشکلات ساختاری اقتصاد ایران اشاره کرده و نوشته است: اقتصاد ایران همچنان با شوک‌های ساختاری مواجه است که بر روند توسعه پایدار کشور تأثیر می‌گذارد. تحریم‌ها انتقال تکنولوژی و سرمایه‌گذاری برای رشد تولید و بهره‌وری را محدود کرده است.

 

یارانه‌های انرژی و پایین نگه‌داشتن قیمت کالاهای دیگر باعث ایجاد عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و مصرف بی‌رویه شده و این مسئله بار مالی سنگینی را بر دولت تحمیل کرده و به ضرر محیط‌زیست تمام شده است. فرصت‌های شغلی محدود و تورم بالا بر قدرت خرید مردم تأثیر گذاشته است. تخمین زده می‌شود 40 درصد خانوارها در وضعیت آسیب پذیری قرار داشته باشند به این معنی که اگر شوکی را تجربه کنند وارد وضعیت فقر شوند.

 

پیرشدن تدریجی جمعیت، مهاجرت نیروی ماهر و کاهش نرخ تورم نه‌تنها بر رشد اقتصادی تأثیر می‌گذارد؛ بلکه صندوق‌های بازنشستگی را نیز تحت‌فشار قرار می‌دهد. چالش‌های مالی مثل کمبود سرمایه بخش بانکی و کمبود نقدینگی دورنمای رشد اقتصادی بخش خصوصی را محدود می‌کند.

 

نرخ تورم به روند نزولی خود ادامه می‌دهد

 

این گزارش با ترسیم چشم‌انداز اقتصاد ایران ادامه داد: انتظار می‌رود رشد اقتصادی به 2.8 درصد در سال‌های 2024-25 و 26-2025 برسد. رشد قابل توجه تولید و صادرات نفت که در سال 24-2023 شاهد بودیم در این دوره تعدیل می‌شود و این مسئله بر بخش غیرنفتی نیز تاثیر می‌گذارد. تقاضای ضعیف جهانی، تحریم‌ها، کمبود انرژی، محدودیت‌های نقدینگی، کاهش سرمایه گذاری وتنش های ژئوپلتیک بر این چشم انداز تاثیر می‌گذارند. نرخ تورم به روند نزولی خود ادامه می‌دهد.

 

تراز حساب‌های جاری در وضعیت مازاد قرار دارد که به نظر می‌رسد مازاد تراز این حساب‌ها تحت تاثیر کاهش قیمت‌های جهانی و رقابت در بازار بین المللی به تدریج کاهش یابد. پیش بینی می‌شود فقر به روند نزولی خود البته با شیب کمتر ادامه دهد. جمعیت فقرا در خط درآمدی 6.85 دلار 3 درصد دیگر طی سه سال آینده کاهش می‌یابد.

 

انتهای پیام/

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

 

http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2026194/

 

نگاهی به کارنامه سیاست خارجی حسین امیرعبداللهیان

بمب اتمی می تواند پشتوانه سیاست خارجی باشد

 ۰۱ خرداد ۱۴۰۳ | ۰۶:۰۰ کد : ۲۰۲۶۱۹۴ اخبار اصلی پرونده هسته ای

احمد بخشایش اردستانی می گوید: زبان گفت‌وگو، مذاکره و دیپلماسی غربی‌ها و به‌ویژه آمریکایی‌ها با یک کشور هسته‌ای کاملا متفاوت است، کما‌اینکه از مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در دوره دونالد ترامپ، پرسیده بودند چرا با وجود آنکه کره شمالی پرونده‌های متعددی دارد، اما سیاست فشار حداکثری در قبال ایران اجرا می‌شود و او گفته بود که چون کره شمالی یک قدرت هسته‌ای است و نمی‌توان وارد بحران با این کشور شد. دوباره به بحث برگردیم. مرحوم حسین امیرعبداللهیان سعی داشت در نهایت تلاش و کوشش همه تصمیم‌ها و ریل‌گذاری مراجع ذی‌ربط و بالادستی را در حوزه هسته‌ای، منطقه‌ای و دیگر پرونده‌های سیاست خارجی به نتیجه برساند.

بمب اتمی می تواند پشتوانه سیاست خارجی باشد

دیپلماسی ایرانی: با وجود آنکه کانون توجه رسانه‌ای و سیاسی پس از شهادت سیدابراهیم رئیسی و هیئت همراه به شخص رئیس‌جمهور بازمی‌گردد، اما در این بین فقدان حسین امیرعبداللهیان هم می‌تواند آثار و تبعاتی را برای عرصه سیاست خارجی به دنبال داشته باشد، به ویژه آنکه وزارت امور خارجه در دوران حضور او و در مقام قیاس با دیگر وزارتخانه‌های کابینه سیزدهم، موفق‌تر ظاهر شد. اما در این بین نکته مهمی که نباید نادیده گرفته شود وضعیت حساس منطقه خاورمیانه در سایه جنگ حماس و اسرائیل و همچنین آینده مذاکرات هسته‌ای در فقدان سکاندار سیاست خارجی کشور است. لذا این سؤال مطرح است که نبود حسین امیرعبداللهیان می‌تواند به خلأ جدی در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران منجر شود؟ هرچند که به دنبال شهادت او و با تصویب هیئت دولت، علی باقری‌کنی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه به عنوان سرپرست این وزارتخانه و کمیته بین‌الملل انتخاب شد، ولی قدرت عمل دولت موقت و سرپرست وزارت امور خارجه نیز ملاک تحلیل خواهد بود. لذا برای بررسی این نکات به گپ و گفتی با احمد بخشایش‌اردستانی، نماینده مجلس شورای اسلامی در ادوار نهم و دوازدهم نشسته‌ایم. در ادامه گفت‌وگو با این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم، سعی شده که کارنامه سیاست خارجی مرحوم حسین امیرعبداللهیان هم به بوته تحلیلی اجمالی گذاشته شود که ماحصلش را از نظر می‌گذرانید.

 

در دو سال و نیمی که حسین امیرعبداللهیان، سکاندار سیاست خارجی ایران بود، چه ریلی برای دیپلماسی ایران تعریف شد؟

 

به نظر می‌رسد که باید روند را برعکس ببینیم.

 

چطور؟

 

چون سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره وزارت مرحوم حسین امیرعبداللهیان با نقاط عطف مختلفی مواجه بود که این شرایط بود که ریل‌گذار سیاست خارجی ما شد.

 

 مشخصا چه مسائلی؟

 

احیای روابط ایران و عربستان سعودی یا مهم‌تر از آن، اتفاقی که طی هشت ماه گذشته سیاست خارجی ایران، منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار داده و آن هم جنایت و کشتار رژیم صهیونیستی در نوار غزه است. به هر حال طی این مدت منطقه یک نقطه عطف را تجربه کرد که بر روی سیاست خارجی ما هم اثرگذار بود. به‌خصوص آنجا که رژیم صهیونیستی نیروهای مستشاری ما را هم به شهادت می‌رساند که باعث رویارویی مستقیم ما با صهیونیست‌ها برای اولین بار شد. البته باید یادآور شد که پاسخ محکم، قاطع، سریع و در عین حال هوشمندانه ایران به صهیونیست‌ها قدری به بهبود مسیر دیپلماسی ایران هم کمک کرد. چون باید بپذیریم که سیاست خارجی ما در سطح منطقه در تعارض با رژیم صهیونیستی قرار دارد و در سطح فرامنطقه با آمریکایی‌ها و به همین دلیل این پاسخ قاطع ما سبب شد که قدرت چانه‌زنی ایران افزایش پیدا کند تا جایی که آمریکایی‌ها طی روزها و هفته‌های اخیر وارد مذاکرات با ما در عمان شدند تا تنش در این نقطه باقی بماند و بحران بیش از این تصاعد پیدا نکند. در این بین مرحوم حسین امیرعبداللهیان هم به‌جد تلاش داشت که ریل‌گذاری سیاست خارجی در مسیر تنش‌زدایی قرار بگیرد. نباید فراموش کنیم که طی هشت ماه گذشته بعد از عملیات طوفان‌الاقصی در ۷ اکتبر، مرحوم امیرعبداللهیان سفرهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای متعددی را در دستور کار قرار داده بود که جنگ فراگیر در منطقه روی ندهد؛ هرچند ترجیع‌بند آن مرحوم (امیرعبداللهیان) این بود که وضعیت منطقه و جهان به سمت بحران فراگیر پیش می‌رود، اما مرتبا با سفرهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای سعی داشت به سهم خود تنش فراگیری در منطقه روی ندهد. لذا به نظر من اتفاقاتی مانند جنگ و جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، تقریبا هشت ماه پایانی سیاست خارجی ایران و محور تحرکات مرحوم امیرعبداللهیان را به خود اختصاص داده بود.

 

 در بحث هسته‌ای چطور؟! کارنامه مرحوم امیرعبداللهیان در دو سال و نیم گذشته برای مذاکرات هسته‌ای را چگونه می‌بینید؟

 

در بحث مذاکرات هسته‌ای، انصافا ایشان تلاش‌های خود را داشتند، هرچند این وظیفه مشخصا بر عهده علی باقری‌کنی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه و مذاکره‌کننده ارشد و مسئول گفت‌وگوهای هسته‌ای بود که اکنون سرپرست وزارت امور خارجه شده است. با این حال مرحوم امیرعبداللهیان هم بشخصه و به سهم خود سعی می‌کردند از ظرفیت در اختیار برای بهبود مسیر و پیش‌رفتن مذاکرات استفاده کند، کما اینکه به مذاکرات اخیر در عمان اشاره کردم. البته جا دارد اینجا این را هم اشاره کنم که اساسا ریل‌گذاری مذاکرات هسته‌ای در دست وزیر امور خارجه و وزارت امور خارجه نبوده و نیست، بلکه مرجع بالاتر درخصوص آن تصمیم‌گیری می‌کنند و در این میان مرحوم امیرعبداللهیان، آقای باقری‌کنی و وزارت امور خارجه تنها مجریان تصمیم‌های مراجع بالادستی هستند.

 

با این حال گفته می‌شد که حسین امیرعبداللهیان هرچه از دوره وزارتشان می‌گذشت به شکل پررنگ‌تری قائل به مذاکرات و حل‌وفصل بحران پرونده هسته‌ای از طریق گفت‌وگو و دیپلماسی بود، کما اینکه مشابه قرائت را برای علی باقری‌کنی هم متصورند؛ آیا آن مرحوم در این دو سال و نیم از وزارت خود به تغییر نگاه در امر دیپلماسی و مذاکره رسیده بود؟

 

طبیعتا هر فردی با تجربیات بیشتر به یک نگاه پخته‌تر می‌رسد. در ضمن حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه بود و اصلا راه دیگری برای وزیر امور خارجه و وزارت امور خارجه جز مذاکره و دیپلماسی وجود نداشته و ندارد. پس نباید این‌گونه برداشت کنیم که حسین امیرعبداللهیان ضد مذاکره، ضد برجام یا ضد گفت‌وگو بود. همین مرحوم امیرعبداللهیان، معاون ظریف در دولت حسن روحانی بود و باید دستورات او را اجرا می‌کرد. هرچند که اختلاف‌نظرها باعث شد ایشان از وزارت امور خارجه به مجلس شورای اسلامی نقل مکان کند. اما زمانی که به عنوان وزیر امور خارجه دولت مرحوم رئیسی هم انتخاب شد، علی‌رغم تمام اختلافات با دولت روحانی و آقای ظریف مرتبا جلسات مشترکی را با شخص ظریف و همچنین دیگر وزرای امور خارجه در مسائل گوناگون داشت و از آنها مشورت و نظر می‌خواست؛ جلسات متعددی را هم با کارشناسان، اساتید دانشگاه و دیپلمات‌ها داشت. با اهالی رسانه و روزنامه‌نگارها هم تعامل می‌کرد. پس نباید برداشت ما برداشت غلطی باشد؛ بله امکان دارد آقای امیرعبداللهیان یا آقای باقری‌کنی بعد از آنکه در سمت‌های اجرائی وزارت امور خارجه قرار گرفتند و مسئول مستقیم مذاکرات شدند، نگاه متفاوتی از قبل پیدا کردند و سعی داشتند از پتانسیل و ظرفیت خود برای به نتیجه رسیدن پرونده هسته‌ای و مذاکرات استفاده کنند که کاملا طبیعی است؛ اتفاقا اگر غیر از این بود باید شک می‌کردیم. اما باز هم تأکید می‌کنم مرحوم امیرعبداللهیان یا قبل‌تر از آن آقای ظریف و هر شخص دیگری باید سیاست‌های مراجع بالادستی را اجرا کنند. یعنی آن چیزی که نهایتا در شورای عالی امنیت ملی برای مذاکرات هسته‌ای ترسیم می‌شود باید توسط سکاندار سیاست خارجی پیش گرفته شود، کما اینکه در دوره مرحوم امیرعبداللهیان هم چنین بود. البته من هم منکر گفته شما نیستم که شاید ایشان هر چه تجربیات بیشتر در سمت وزارت امور خارجه پیدا می‌کرد، تمایل و اشتیاق بیشتری برای مذاکرات با طرف آمریکایی و اروپایی داشت که هرچه زودتر این مناقشات حل‌وفصل شود. البته هدف امیرعبداللهیان هدف خیری بود. چون می‌خواست تحریم‌های ظالمانه غربی‌ها که به ناحق سفره و معیشت مردم را درگیر کرده است، هرچه زودتر برداشته شود و اتفاقا اینجاست که جا دارد جمهوری اسلامی ایران هرچه زودتر به توان هسته‌ای نظامی دست پیدا کند... .

 

جناب اردستانی این مصاحبه جای دعوای قدیمی من و شما درباره بمب اتم نیست؛ محور بحث حسین امیرعبداللهیان است.

 

اتفاقا نکته همین‌جاست وقتی به واسطه مصاحبه‌های متعدد با شما و یا به قولتان دعواهایی که با هم بر سر توان هسته‌ای نظامی یا بمب اتم داشتیم، مرتبا با من تماس می‌گرفتند و گلایه می‌کردند که چرا شما روی این مسئله آن‌قدر پافشاری و اصرار دارید و این میزان از حاشیه را برای پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران ایجاد می‌کنید، در صورتی که من معتقدم اگر پیش‌تر به نقطه هسته‌ای نظامی رسیده بودیم، در این دو سال و نیم مرحوم امیرعبداللهیان دچار این میزان از چالش در عرصه سیاست خارجی نبود. بنابراین با توجه به تجربیات دوره ظریف و مرحوم امیرعبداللهیان جا دارد هرچه زودتر به بمب اتم برسیم تا به عنوان یک پشتوانه بسیار محکم در عرصه دیپلماسی به وزرای امور خارجه بعدی کمک کند.

 

زبان گفت‌وگو، مذاکره و دیپلماسی غربی‌ها و به‌ویژه آمریکایی‌ها با یک کشور هسته‌ای کاملا متفاوت است، کما‌اینکه از مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در دوره دونالد ترامپ، پرسیده بودند چرا با وجود آنکه کره شمالی پرونده‌های متعددی دارد، اما سیاست فشار حداکثری در قبال ایران اجرا می‌شود و او گفته بود که چون کره شمالی یک قدرت هسته‌ای است و نمی‌توان وارد بحران با این کشور شد. دوباره به بحث برگردیم. مرحوم حسین امیرعبداللهیان سعی داشت در نهایت تلاش و کوشش همه تصمیم‌ها و ریل‌گذاری مراجع ذی‌ربط و بالادستی را در حوزه هسته‌ای، منطقه‌ای و دیگر پرونده‌های سیاست خارجی به نتیجه برساند.

 

منظور شما کدام پرونده‌هاست؟

 

در وزارت امور خارجه پرونده زیاد است، اما من مشخصا به دو دستاورد اخیر آن مرحوم (امیرعبداللهیان) اشاره کنم که یکی از آن دستاوردها به همین سفر امیر‌عبداللهیان و مرحوم رئیسی به آذربایجان غربی و شرقی برای افتتاح سد مشترک با جمهوری آذربایجان و با حضور الهام علی‌اف منجر شد. باید در نظر داشت که با ابتکار عملی که در دولت رئیسی انجام شد و قرار شد از ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی و سرزمینی ایران استفاده شود تا جمهوری آذربایجان به نخجوان وصل شود و به همین واسطه بود که آن طرح کذایی دالان زنگزور عملا از دستور کار خارج شد. در سایه همین ابتکارات بود که این سد مشترک با جمهوری آذربایجان افتتاح شد. دستاورد اخیر دیگر تلاش‌های مرحوم امیرعبداللهیان در حوزه بندر چابهار بود که ایشان سعی می‌کردند دوباره ظرفیت این بندر ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران مجددا به محور مذاکرات تهران و دهلی نو بازگردد و نهایتا این تلاش‌ها جواب داد و قرارداد ۱۰‌ساله‌ای با طرف هندوستانی دوشنبه هفته گذشته به امضا رسید.

 

 به محور راهبردی‌تری در بررسی کارنامه وزارتی امیرعبداللهیان بپردازیم. برخی معتقدند که در دوره وزارت امور خارجه آن مرحوم «تلاقی» میدان و دیپلماسی به «هم‌پوشانی» میدان و دیپلماسی منجر شد. ارزیابی شما در‌این‌باره چیست؟

 

به هر حال باید بپذیریم که آقای حسین امیرعبداللهیان نماد محور مقاومت در جبهه دیپلماسی بود؛ بنابراین آن مرحوم سعی می‌کرد آنچه را در صحنه میدان روی می‌دهد، در عرصه دیپلماتیک به یک برگ برنده و اهرم فشار تبدیل کند تا محور مقاومت موفق‌تر باشد. نقطه عطف این تلاش‌ها هم همین تحولات و تحرکات هشت‌ماهه پس از عملیات طوفان‌الاقصی بود که ایشان مرتبا در سفر به کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بودند و با پشتوانه برتری نظامی محور مقاومت سعی می‌کرد دستاوردهایی در عرصه سیاست خارجی داشته باشد.

 

 و چقدر موفق بودند؟

 

حالا اینکه آن مرحوم چقدر موفق بودند یا نبودند بحث دیگری است! ببینید بحران منطقه‌ای و جهانی ناشی از کشتار و جنایت رژیم صهیونیستی در نوار غزه آن‌قدر پیچیده، بغرنج و عمیق است که حتی کشورهایی مانند آمریکا هم تاکنون در مذاکرات و میانجیگری‌های خود موفق نبوده‌اند. پس مسئله این نیست که ما بخواهیم میزان موفقیت مرحوم حسین امیرعبداللهیان را در این مذاکرات بسنجیم، چون فعلا هیچ‌کس موفق نبوده است. باید اذعان کرد که منطقه و جهان در هشت ماه گذشته یک دوره جدید و بی‌سابقه‌ای را تجربه می‌کند که هیچ کسی و هیچ کشوری قادر به مدیریت و کنترل آن نبوده است. از طرف دیگر در دوره مرحوم حسین امیرعبداللهیان نهادهای نظامی داخلی و کشورهای محور مقاومت هم حمایت قاطعی از ایشان داشتند و به قول شما آن دوگانه میدان-دیپلماسی کنار رفته بود و نوعی هم‌پوشانی، همکاری، همسویی و همراهی متقابل بین دو سوی سیاست خارجی و میدان روی داده بود که به یک سینرژی و هم‌افزایی رسیده بود و شرایط به جایی رسید که دیگر میدان و دیپلماسی یکی شد، تا آنجا که موضع‌گیری‌های مرحوم حسین امیرعبداللهیان به‌مثابه موضع‌گیری محور مقاومت در منطقه و جهان بود؛ بنابراین به باور من در دوره مرحوم حسین امیرعبداللهیان در دو‌سال‌و نیم گذشته چون دوگانه میدان و دیپلماسی کنار رفته بود، ایشان به شکل بهتری توانسته بودند از برتری‌های میدانی برای پر‌کردن دست دیپلماسی استفاده کند.

 

با توجه به آنچه گفته شد، در سؤال و جواب‌ها به پرونده‌های متعدد سیاست خارجی ورود کردیم، اما نکته اینجاست که با توجه به شرایط حساس منطقه پس از جنگ حماس و اسرائیل و همچنین موضوع مذاکرات در عمان و دیگر پرونده‌های باز در عرصه سیاست خارجی، فقدان امیرعبداللهیان می‌تواند خللی در عرصه دیپلماسی ایجاد کند؟

 

به‌هیچ‌عنوان... .

 

چرا؟

 

چون پیرو آنچه قبلا گفتم، تمام عملکرد وزیر امور خارجه و وزارت امور خارجه از طرف نهادهای بالادستی مانند شورای‌عالی امنیت ملی تعیین و ترسیم می‌شود.

 

با این حال وزن یک وزیر امور خارجه هم ملاک است و دراین‌بین باید اذعان کرد که در بین وزرای امور خارجه دولت سیزدهم انصافا امیرعبداللهیان یک سر و گردن بالاتر بود و توانسته بود در مقام قیاس با دیگر اعضای این کابینه، قدری موفق‌تر ظاهر شود.

 

بله، ولی مسئله باعث نمی‌شود که در خلأ و فقدان امیرعبداللهیان مسئله سیاست خارجی با مشکل مواجه شود. کشور نظام دارد و نظام هم ولی‌فقیه دارد. تا زمانی که ایشان هستند، کارها طبق روال پیش می‌رود. در ضمن در تجربه ۴۵ساله گذشته جمهوری اسلامی ایران ما از این دست بحران‌ها کم نداشته‌ایم. الحمدلله نظام کاملا تجربه‌دیده و کارآزموده است و می‌داند در بحران‌ها چه کند. البته این نکات به معنای آن نیست که برای شخص حسین امیرعبداللهیان احترام قائل نباشیم. ایشان هم واقعا در طول وزارت امور خارجه زحمات شایانی را برای سیاست خارجی کشیدند و سعی داشتند منافع و امنیت ملی محقق شود و دراین‌بین آن مرحوم از هیچ تلاشی دریغ نکرد، اما با تمام احترامی که برای مرحوم حسین امیرعبداللهیان یا مرحوم سیدابراهیم رئیسی داشتیم، قطعا نظام جمهوری اسلامی ایران باید به مسیر خود ادامه دهد و به‌راحتی از این گردنه و بحران هم عبور خواهد کرد. افزون بر اینها سیاست ما در قبال کشورهای همسایه، در قبال پرونده هسته‌ای، در قبال مذاکرات با غرب و آمریکا، در قبال تحولات منطقه‌ای، توان دفاعی و نظامی، محور مقاومت و... همه چیز روشن و مسیر تعریف‌شده است. در این دو ماه، دولت موقت آقای مخبر هم در همین مسیر حرکت می‌کند. در کنار آن ما افراد نخبه، باسواد و تحصیل‌کرده در روابط بین‌الملل و علوم سیاسی هم کم نداریم. ان‌شاءالله که در دولت بعدی هم فرد شایسته‌ای سکان‌دار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

 

 به‌عنوان نماینده مجلس دوازدهم این سؤال را از شما می‌پرسم که اکنون این گزاره مطرح است که به دلیل خلأ هم‌زمان رئیس دو قوه مقننه و مجریه امکان دارد آغاز به کار مجلس آتی به تأخیر بیفتد که... .

 

به‌هیچ‌وجه چنین چیزی مطرح نیست و به صلاح هم نیست که چنین چیزی مطرح باشد... .

 

 به چه دلیل؟

 

چون کار مجلس در حوزه قانون‌گذاری و حسن اجرای قوانین و نظارت بر عملکرد دیگر نهادها عملا متفاوت از حوزه‌های اجرائی و حیطه کار دولت است. اتفاقا در این شرایط ما نمایندگان مجلس دوازدهم باید با قدرت هرچه بیشتر و در موعد مقرر کار خود را آغاز کنیم، اما نکته مهمی که دراین‌میان باید به آن اشاره کنم، این است که به دلیل شرایط کنونی واقعا باید این دعواهای سیاسی و اختلافات بر سر تعیین رئیس مجلس و هیئت‌رئیسه هرچه سریع‌تر کنار گذاشته شود و در کمترین زمان ممکن به یک گزینه برای ریاست مجلس دست پیدا کنیم تا به قول شما نظام با خلأ هم‌زمان رئیس دو قوه همراه نباشد. حتی من تأکید می‌کنم که باید قبل از آغاز به کار مجلس دوازدهم رایزنی‌ها و تصمیم نهایی برای تعیین رئیس مجلس گرفته شود و در‌این‌بین خواص، نخبگان، احزاب و جریان‌های سیاسی کشور هم باید بیش‌از‌پیش تلاش کنند و اختلاف نظرها و انتقادات خود را کنار بگذارند و به دولت موقت کمک کنند. همچنین وزن‌کشی مجلس و دولت هم موقتا کنار گذاشته شود. ما باید دست به دست هم بدهیم تا در این بازه ۵۰‌روزه به شکل احسن انتخابات پرشور ریاست‌جمهوری زودهنگام برگزار شود و دولت مستقر شود. واقعا شرایط اقتصادی و معیشتی و همچنین وضعیت حساس منطقه و جهان در عرصه سیاست خارجی اجازه نمی‌دهد که بخواهیم با بداخلاقی‌های سیاسی یا اختلافات حزبی، جریانی و جناحی در این بحران هزینه بیشتری برای نظام ایجاد کنیم./شرق

 

 کلید واژه ها: احمد بخشایش اردستانی ایران آمریکا مذاکرات برجام بمب اتم حسین امیرعبداللهیان

 

 

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

 

http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2026225/

 

گفتمان رئیس جمهور رئیسی

چراغ عدالت خواهی همچنان روشن خواهد بود

 ۰۲ خرداد ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۴ کد : ۲۰۲۶۲۲۵ اخبار اصلی اخبار داخلی

غفور کریمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: مداقه و بررسی سخنرانی های دکتر رئیسی در سازمان ملل و سایر رخدادهای داخلی و بین المللی نشان از بهره گیری و استفاده مکرر از واژه عدالت و صفت عادلانه است. این میزان تکرار واژگان مبین محوریت مفهوم عدالت در گفتمان شهید ابراهیم رئیسی است. او عدالت را یکی از ستون های اصلی بنای تشیع و فرهنگ ملت بزرگ ایران و یکی از مولفه اساسی برای زندگی انسان معاصر و نقطه مشترک تمام ادیان ابراهیمی معرفی و صلح و امنیت پایدار را با عدالت در پیوند عمیق با هم می دانست و صراحتاً بیان می داشت اجرای عدالت در گرو تامین حقوق همه ملت ها است و در صورت عدم تحقق آن، صلح و امنیت جهانی به مخاطره خواهد افتاد.

چراغ عدالت خواهی همچنان روشن خواهد بود

دیپلماسی ایرانی: بی‌شک فقدان ناگهانی رئیس جمهوری خدوم، دکتر ابراهیم رئیسی و وزیر امور خارجه، دکتر امیرعبداللهیان، ضربه ای جبران ناپذیر به منابع انسانی انقلاب است. ماحصل نگاه مشترک، قرابت دیدگاه انقلابی این دو فقید شهید، قاب و شمایل دیپلماسی خارجی ایران را شکل داده که توصیف و تفسیر آن در این سطور محدود امکان پذیر نخواهد بود و تثبیت و تحکیم افکار وی بر عهده ی نظام حاکمیتی و سیستم آموزشی است.

 

سیاست خارجی دولت شهید رئیسی میراث دار تنش های امنیتی مشدد دوران دولت قبل بود. از جمله این بحران ها می توان به نتایج ناشی از خروج یکجانبه و ناگهانی ایالت متحده از برجام، تلاش های دولت ترامپ برای تشدید امنیتی سازی برنامه هسته ای، منازعات نیابتی ایران و ایالات متحده در سوریه و عراق، درج نام سپاه پاسداران در لیست گروه های تروریستی آمریکا و تلاش در بسط این گزاره به اتحادیه اروپا و سایر متحدین، کاهش تعهدات هسته ای ایران، ترور شهید سردار قاسم سلیمانی در عراق به دستور مستقیم ترامپ، خرابکاری اسرائیل در تاسیسات هسته ای و نیز ترور شهید محسن فخری زاده دانشمند هسته ای و فرد موثر و فعال در پیشبرد برنامه هسته ای ایران، اشاره کرد. این تنش ها باعث شده بود که موضوع حفظ امنیت در گفتمان سیاست خارجی دولت مرحوم رئیسی برجسـته و پررنگ باشد.

 

رئیس جمهوری و وزیر امور خارجه فقید موفق شدند با همیاری هم صورت بندی جدیدی از عناصر گفتمانی در حوزه سیاست خارجی را به نمایش بگذارند. جایگزینی و تبیین عنصر عدالت خواهی بجای مفهوم کلاسیک برد-برد در حفظ منافع جهت احقاق حقوق ملی و منطقه ای ملت ایران، تغییراتی شگرف و موثر در آرایش عناصر گفتمانی دستگاه دیپلماسی نظام است که به واسطه جاری سازی اندیشه های شهید رئیسی به منصه ظهور رسید. در این گفتمان، ایران به نیروی امنیت ساز و درمقابل، ایالات متحده به عنوان مخل و مصدع امنیت و مانعی در مسیر نیل به امنیت جمعی و منطقه ای بازنمایی و به قدرت های فرامنطقه ای و همچنین دوّل هم راستای آن، تحمیل و تفهمیم شد.

 

مداقه و بررسی سخنرانی های دکتر رئیسی در سازمان ملل و سایر رخدادهای داخلی و بین المللی نشان از بهره گیری و استفاده مکرر از واژه عدالت و صفت عادلانه است. این میزان تکرار واژگان مبین محوریت مفهوم عدالت در گفتمان شهید ابراهیم رئیسی است. او عدالت را یکی از ستون های اصلی بنای تشیع و فرهنگ ملت بزرگ ایران و یکی از مولفه اساسی برای زندگی انسان معاصر و نقطه مشترک تمام ادیان ابراهیمی معرفی و صلح و امنیت پایدار را با عدالت در پیوند عمیق با هم می دانست و صراحتاً بیان می داشت اجرای عدالت در گرو تامین حقوق همه ملت ها است و در صورت عدم تحقق آن، صلح و امنیت جهانی به مخاطره خواهد افتاد.

 

به زعم دکتر رئیسی معیار اساسی برای ساخت جهانی بهتر، عدالت است، معیاری که با فقدان وی مسکوت نخواهد ماند و گفتمان عدالت خواهانه اسلام تا شکل دهی و تثبیت به عنوان نظامی بین المللی، راه خود را ادامه خواهد داد.

 

 کلید واژه ها: دولت سیزدهم سید ابراهیم رئیسی حسین امیرعبداللهیان

 

  • اکبر فیجانی

گزیده مقالات در باره شهادت رئیس جمهور و همراهان ایشان

اکبر فیجانی | پنجشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۱۵ ق.ظ

 

 

گزیده مقالات در باره شهادت رئیس جمهور آیت الله رئیسی، وزیر امور خارجه دکتر امیرعبداللهیان و همراهان ایشان

 

 

بخش اول: مطالب انگلیسی

 

https://www.globalresearch.ca/iran-mysterious-helicopter-crash-martyrdom/5857843

 

Iran – A Mysterious Helicopter Crash or Martyrdom
Killing President Ebrahim Raisi and Foreign Minister Hossein Amirabdollahian,
both ardent supporters and committed defenders of Palestine and of Palestinian rights
By
Peter Koenig
Global Research, May 22, 2024
Region: Middle East & North Africa
Theme: Intelligence

 

Note: All Global Research articles can be read in 51 languages by activating the Translate
Website button below the author’s name (only available in desktop version).


***
First, my sincerest condolences and deeply felt sorrow to Ayatollah Khamenei and the
people of Iran, for the death of President Ebrahim Raisi, Foreign Minister Hossein
Amirabdollahian, and other political personalities killed in a helicopter “accident” on 19 May
2024.
Both President Raisi and Foreign Minister Amirabdollahian were strong supporters and
committed defenders of Palestine and of Palestinian rights.
Iran’s Supreme Leader Khamenei, immediately appointed Mr. Mohammad Mokhber, Iran’s
first Vice-President, as Acting President until new elections, planned for end of June 2024.
Mr. Mokhber follows ideologically in his boss’s footsteps. Therefore, no political change is to
be expected.
Ayatollah Ali Khamenei has announced five days of mourning following the death of the
country’s President.
Respecting Iran’s Constitution, the Supreme Leader announced new Presidential elections
for 28 of June 2024.
See also this interesting interview by western Channel 4 News with an Iranian Professor (9-
min video clip):
Investigations will, no doubt, reveal the truth of this helicopter disaster.
*
Israel on Monday denied involvement in the death of Iranian President Ebrahim Raisi and of
several Government officials of his entourage in a helicopter crash on 19 May 2024.
“It wasn’t us,” news agency Reuters quoted an Israeli official, who requested anonymity (Al
Jazeera, 20 May 2024).
Very convincing, indeed.
Could it be an act of the Usual Suspects?
Maybe the Usual Suspects – plus one?
Several details point to a smelling rat – the smell of foul play.
Iranian media and many Iranian official voices call President Ebrahim Raisi’s death
“martyrdom”. In Moslem parlage, this means an assassination. If it was somebody simply
dying in a crash, it is just death by accident. By calling it “martyrdom”, Iranian sources have
already stated that President Raisi has been killed by Iran’s enemies (Kevin Barrett).
While the cause behind the crash is not clear yet, it is worthy to note of the ongoing Israeli
invasion of Gaza and an escalation of tension between Israel and Iran just weeks ago. It
started with an Israeli unprovoked attack on Iran’s diplomatic mission in Syria, to which Iran
responded with a military-infrastructure destructive retaliation – causing a minimum of
human harm.
Israel, the “Chosen One,” cannot allow being retaliated without further response. So, they
did, but very lightly – hardly harmful – on instructions from Washington, hoping that this
back-and-forth may not become a prelude to more death and bloodshed, or – God forbid – to
a hot WWIII.
Of course, somebody like PM Netanyahu could not let that stand. He is also threatened with
an arrest warrant from the ICC (International Criminal Court) in The Hague, which he is now
fighting “diplomatically” by sending today (21 May) a mission to Paris and the EU; shall we
call it to beg for help? “Begging for help” is usually not Israel’s style.
Or is it a mode of deviating attention from something much bigger, like the “presumed”
assassination of President Raisi and his Foreign Minister Hossein Amirabdollahian?
PM Netanyahu and his military gang may have thought of and planned something much
more devastating, not only a re-retaliation, but bringing Israel’s eternal feud with Iran onto
yet another level.
Iran is and has always been a fervent defender and supporter of Palestine. They would
never let Palestine be erased by Zionist-Israel. In addition, Iran is by far Israel’s strongest
contender in the Zionist’s thrive towards a Greater Israel – dominating the Middle East and
its hydrocarbon riches.
Besides, as a new BRICS member, Iran has become a close ally of China and Russia, both
economically and militarily.
Economically, Iran plays an important role in the new BRICS-plus-five, whose priorities
include dedollarizing the world’s monetary system. This does not bode well with the Western
hegemon and its vassals. The Western hegemon includes Israel as a key actor; with the
European puppets being useful “suicidal” idiots.
Yes, suicidal, because they are in the process of destroying themselves, following
Washington’s dictate on sanctioning Russia, when cooperating with Russia and China would
be an uplifting boom to Europe and a recreation of the globe’s by far largest market, the
huge contiguous Continent Eurasia, reminiscent of the Ancient Silk Road, of 2,100 years
ago.
Already then, this brilliant initiative was emanating from China. President Xi’s 2013 Belt and
Road Initiative (also called the New Silk Road) is lending a hand to Europe for peaceful
cooperation and socioeconomic development. So far, Europe, under the corrupt and
unelected leadership of the European Union, has failed to accept, collaborate, and prosper.
Instead, Europe obeys the dying empire’s orders to commit to their economic and social
collapse.
How much longer will they remain in the dark, not ascending to the Light?
Therefore, maybe secretly with the help of the “Usual Suspects”, the Zionists in the name of
Israel wanted to put a wrench in the wheels of progress. Defending the dying beast,
prolonging the agony, pulling more people and societies into the Western abyss of misery.
Who are these elusive Usual Suspects? Mossad, CIA, and UK’s MI6. A potential downing of
President Raisi’s Presidential Helicopter might bear the fingerprints of the infamous trio. If
so, what more is to come?
Starting From the Beginning
The President of Iran took a helicopter trip to the border with Azerbaijan, where he
participated in the inauguration of a new dam built by Iran; briefly also meeting the
President of Azerbaijan, Mr. Ilham Aliyev. This visit may also have been an Iranian attempt
to smoothen relations with Azerbeijan.
Having been part of the Persian Empire until the 19th century, Azerbaijan has deep
historical ties with Iran. However, relations have not been the best, as Azerbaijan has been
leaning increasingly to the West in recent years, despite her geographic and historically
rather eastern political philosophy. Is this pulling away from the East, a mere voluntary
sovereign action?
After the brief visit, President Raisi, his Foreign Minister, and other members of government,
intended returning home. They never made it.
The Western official version goes that the Presidential Helicopter encountered strong
adverse weather in the mountainous Azerbaijan – Iran region and crashed, leaving all eight
chopper occupants dead.
Western media were also quick in reporting that thanks to Western sanctions, Iran was
unable to import necessary parts to properly maintain her air force, that therefore the
Presidential Helicopter was in bad shape.
The truth is very likely quite different.
As time goes on, new elements make the crash rather appear as a deliberate assassination.
The international conspiracy – what it likely was – and the cover-up seem to have been wellprepared.
The plan was thoroughly thought out to the point – would you believe! – that ALL Weather
Satellite imagery for that region on the day of the crash (19 May) was DELETED. See this.
So, there is no evidence of the much announced and repeated blizzard-like weather that
downed the Presidential Helicopter.
Also, it appears that at the time of the crash, a US C-17 Globemaster III cargo aircraft was in
the sky close to the site of the air-disaster. The C-17 is capable of rapid moves, strategic
positioning and maintaining contact with major operating bases.
If this were to be indeed the case – the C-17 Globemaster plane in the sky, in theory, it
would be possible that this plane could have used a Direct Energy Weapon (DEW) to down
the Presidential Helicopter, right?

Furthermore, strange was the fact that the Presidential Helicopter’s emergency
transponder seems to have been disabled, and so was the “mayday” emergency
call function, so that no emergency signals were sent and received that could have located
the chopper and come to rescue immediately.
And is it another strange coincidence that the Prime Minister of Slovakia, Robert Fico, also
met with the President of Azerbaijan, days before Fico was shot in an assassination
attempt. See this.
Again, see this, providing a run-down of the latest emerging events.
Remember the three Usual Suspects – and in this case, possibly one more. Could this one
more be Azerbaijan?


Airplane “accidents” have often been used by opponents to eliminate political leaders in
office. Here are some of the more prominent ones:


Panama President – Omar Torrijos died when his aircraft, a de Havilland Canada DHC-6
Twin Otter of the Panamanian Air Force, crashed on July 31, 1981. It was a presumed
assassination.
Ecuadorian President – Jaime Roldós Aguilera, died on 24 May 1981 in a plane crash. It
was an assumed assassination, enhanced by the controversial absence of the plane’s black
box. President Roldós’ firm stand on Human Rights brought him poor relations with then US
President Ronald Reagon, mostly due to Washington’s violent interference in Latin America.
Remember Jorge Rafael Videla, Argentina’s military dictator (1976-1981), and Augusto
Pinochet, Chile’s military dictator (1973-1990)?
The second Secretary General of the UN, Dag Hammarskjöld of Sweden, whom JFK
called the “greatest statesman of our century”, was killed in a plane crash on 18 September
1961. Mr. Hammarskjöld was a crucial mediator between Israel and the Arab States, as well
as between China and the US. Hammarskjöld was also a force for African decolonization. It is
assumed that his strong involvement in helping liberating Congo may have killed him.
Prime Minister Rashid Karami of Lebanon was killed in a helicopter which was rigged
with a remote-controlled bomb on 1 June 1987. He was considered one of the most
important political figures of Lebanon in the 20th Century, as he fought for better Muslim
representation in the Lebanese government, and for Palestinian causes.
Prime Minister Muhammad Zia-ul-Haq, Pakistan – died in a plane crash on 17 August
1988. He was a military leader, a proponent for a heavily Islam-influenced Pakistan. He also
is reputed of pursuing nuclear arms for Pakistan to re-establish a power balance with India,
after the Bangladesh Liberation war of 1971. He also supported the Afghan Mujahideen in
the Soviet invasion of Afghanistan.
And the count goes on, for sure, as leaders frequently move about in planes and helicopters,
exposing themselves to the risk of “accidents” and sabotage by political opponents –
internal and external.
*
The death of Iranian President Ebrahim Raisi and his seven companions in the helicopter
flight from the Iranian border with Azerbaijan on 19 May 2024 needs to be investigated all
the way to the truth. Justice must be done and further bloodshed, or worse, avoided.
*
Note to readers: Please click the share button above. Follow us on Instagram and Twitter
and subscribe to our Telegram Channel. Feel free to repost and share widely Global
Research articles.
Peter Koenig is a geopolitical analyst and a former Senior Economist at the World Bank and
the World Health Organization (WHO), where he worked for over 30 years around the world.
He is the author of Implosion – An Economic Thriller about War, Environmental Destruction
and Corporate Greed; and co-author of Cynthia McKinney’s book “When China
Sneezes: From the Coronavirus Lockdown to the Global Politico-Economic Crisis” (Clarity
Press – November 1, 2020).
Peter is a Research Associate of the Centre for Research on Globalization (CRG). He is also a
non-resident Senior Fellow of the Chongyang Institute of Renmin University, Beijing.
Featured image: Raisi with Ilham Aliyev at the border with Azerbaijan, hours before his death (Licensed
under CC BY 4.0)

The original source of this article is Global Research
Copyright © Peter Koenig, Global Research, 2024

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

https://www.globalresearch.ca/normalizing-assassinations-non-compliant-foreign-leaders/5857829

Dangers of ‘Normalizing’ Assassinations of ‘Noncompliant’ Foreign Leaders
By Drago Bosnic
Global Research, May 22, 2024
Region: Middle East & North Africa
Theme: Intelligence, Law and Justice

 

All Global Research articles can be read in 51 languages by activating the Translate
Website button below the author’s name (only available in desktop version).
To receive Global Research’s Daily Newsletter (selected articles), click here.
Click the share button above to email/forward this article to your friends and colleagues.
Follow us on Instagram and Twitter and subscribe to our Telegram Channel. Feel free to
repost and share widely Global Research articles.
Global Research Wants to Hear From You!


***
 

Doing anything in your power to defeat an opponent is the very definition of total war. This
entails everything from sabotage and terrorist attacks targeting civilians to assassinating
your adversary’s top-ranking officials (or even the leaders themselves). Obviously, there’s
also the possibility of direct war, including the usage of weapons of mass destruction
(thermonuclear, biological, chemical). Conducting any of the aforementioned operations can
easily escalate and lead to the latter. This is precisely why there’s the institution of
diplomacy, a millennia-old practice that has been respected by all of the world’s
civilizations(obviously, this automatically excludes the modern-day political West). Nazi
Germany was one of the first modern nations that stopped honoring any diplomatic
agreements, effectively reverting (geo)politics to a rather barbaric competition where
everything is permitted at all times.
NATO, essentially its descendant, continued this practice. To this day there’s not a single
agreement that the belligerent alliance signed that is worth more than the paper it was
written on. The United States, as NATO’s leading member, fully embraced this approach and
is now conducting its aggression against the world in a way that could be described as a
crawling total war.
The warmongers in Washington DC and the Pentagon are openly talking about the so-called
“decapitation strikes” on countries they don’t like, including military superpowers with the
ability to simply wipe the US itself off the map. Former CIA directors and high-ranking
officials, as well as sitting senators, are openly talking about “taking out” powerful global
leaders such as Russian President Vladimir Putin. This was happening even at times when
the latter was offering negotiations and mutually beneficial peaceful settlements.
The obvious question arises – if someone is openly threatening a person like Putin, who else
could possibly feel safe in such a world?
This question becomes all the more relevant if we take into account the latest events
concerning the assassination attempt on Slovakia’s Prime Minister Robert Fico and the
death of Iranian President Ebrahim Raisi in a highly controversial helicopter crash.
On May 19, Raisi and his Foreign Minister Hossein Amir-Abdollahian both died when their
Bell 212 went down near the city of Varzaqan in northwestern Iran. Seven other highranking officials, including the governor-general of Tehran’s East Azerbaijan province Malek
Rahmati, as well as the state representative in the region Mohammad Ali Ale-Hashem, were
also killed in the crash. Although it’s still too early to say what exactly happened, some
rather disturbing reports and details suggest that this wasn’t a mere accident.
The mainstream propaganda machine’s reaction to the assassination attempt on PM Fico
and the death of President Raisi also raises serious concerns. Both the British Sky News and
Financial Times published reports where they effectively tried to justify the terrorist who
attempted to murder PM Fico, while the state-run BBC called the death of Raisi tragic, but
still didn’t miss pointing out that he was supposedly “hardline”.
These incidents are highly beneficial to the political West, which fuels speculation about the
possibility of its involvement in both cases. Fico was always highly critical of NATO’s
crawling aggression on Russia, insisting that Slovakia doesn’t want to take part in it, while
Raisi was a capable leader and also highly respected in the multipolar world. His and the
death of Iran’s veteran diplomat Abdollahian is definitely a huge setback for Tehran, one
that its adversaries will surely try to capitalize on.
The highly controversial details about the crash certainly haven’t helped dispel speculation
about the possible foreign involvement. For instance, according to Turkey’s Transport
Minister Abdulkadir Uraloglu, the Bell 212 helicopter that Raisi and Abdollahian flew in either
didn’t have its emergency signal transmission system turned on or didn’t have one at all.
It’s highly unusual that an aircraft transporting such top-ranking officials wouldn’t have a
functioning system that could possibly prevent incidents like this, which further suggests
that it could’ve been sabotaged. A malfunction is always a possibility and certainly shouldn’t
be rejected entirely, but there are other peculiarities that suggest foul play. For example,
relevant military sources report about an unusual arrival of a USAF C-130 aircraft to
Azerbaijan that coincided with President Raisi’s departure from the border area where he
met his Azeri counterpart, President Ilham Aliyev.
There’s speculation that electronic warfare (EW) systems could’ve been used to crash the
helicopter. As Raisi was flown in a US-made Bell 212, which Iran acquired in large numbers
back in the 1970s, this surely wouldn’t be a problem for Washington DC. Its services are
quite familiar with the helicopter’s avionics, including the aforementioned emergency
system. Bell 212’s reputation as a highly reliable aircraft is yet another unusual detail that
suggests this wasn’t exactly accidental.
It should be noted that Iran itself is yet to accuse anyone of this. However, this is hardly
enough to dispel such rumors, as Tehran would certainly want to avoid acquiring the
reputation of not being able to protect its leaders and top-ranking officials. Iran has had
numerous problems with its adversaries targeting high-ranking military officers and even its
embassies, with the latest such incident resulting in a direct response.
However, targeting Raisi directly would be an unprecedented act of escalation that, if
proven to be true, could prompt the Middle Eastern superpower to speed up its nuclear
program. With the deployment of extremely low-yield warheads such as the 2-7 kt W76-2,
the US is already trying to bait Iran into a “limited” nuclear war. Tehran has already
demonstrated willingness to target America’s allies in the region, including Israel, which saw
Iran’s retaliation for its strike on the latter’s embassy in Damascus. The country would
certainly react far more resolutely in case a person of Raisi’s caliber was assassinated.
Namely, many expected him to succeed Ayatollah Ali Khamenei, so this fact alone would
surely make Raisi a strategic asset of Iran, and thus, a prime target for its adversaries. The
late president was also extremely important for the rapidly growing multipolar world,
making his death all the more important for those who want to slow it down.
*
Note to readers: Please click the share button above. Follow us on Instagram and Twitter
and subscribe to our Telegram Channel. Feel free to repost and share widely Global
Research articles.
This article was originally published on InfoBrics.
Drago Bosnic is an independent geopolitical and military analyst. He is a regular contributor
to Global Research.
Featured image is from InfoBrics
The original source of this article is Global Research
Copyright © Drago Bosnic, Global Research, 2024

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 بخش دوم: مطالب فارسی

 

 

 

 

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/03/02/3091069/

 

روایت بذرپاش (وزیر راه) از سانحه بالگرد حامل شهید آیت‌الله رئیسی

وزیر راه که در سفر استانی رئیس‌جمهورِ شهید به آذربایجان شرقی حضور داشته، درباره حادثه بالگرد حامل آیت‌الله رئیسی توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم، مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی طی سخنانی در تشریح جزئیات حادثه بالگرد حامل شهید آیت‌الله رئیسی رئیس‌جمهور و همراهان ایشان بیان کرد: روز یکشنبه 30 اردیبهشت بعد از افتتاح سد قیز قلعه‌سی و اقامه نماز ظهر، قصد حرکت به سمت پالایشگاه تبریز داشتیم و مهندس اوجی در آن منطقه منتظر ما بودند.

وی افزود: سه بالگرد حدود ساعت 13.15 به مقصد تبریز پرواز کرد و بالگرد رئیس‌جمهور طبق پروتکل و مطابق با استاندارد آشیانه، بالگردِ وسط بود. بنده و آقایان محرابیان، اسماعیلی رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور و سایر عزیزان و معاونین دفتر و خبرنگاران و تعدادی از محافظرین رئیس‌جمهور در بالگرد جلویی بودیم. بنده حدود ساعت 13.40 دیدم کادر پرواز با هم صحبت می‌کنند  و از منهدس پرواز بالگردمان علت را پرسیدم که اشاره کردند بالگرد رئیس‌جمهور که پشت ما بود را گم کرده‌ایم، این اعلام حدود ساعت 13.40 انجام گرفت.

وزیر راه گفت: خلبان بالگرد ما در منطقه گشت زد ولی اثری پیدا نکرد و حدود ساعت 13.50 در نزدیک‌ترین نقطه، در منطقه‌ی کارخانه مس سونگون فرود آمدیم. تلاش را آغاز کردیم و به تلفن‌های اعضای بالگرد تماس می‌گرفتیم و برخی تلفن‌ها مثل تلفن آقای امیرعبداللهیان، آقای استاندار و آقای آل‌هاشم زنگ می‌خورد ولی پاسخی نمی‌آمد و ما نگران شدیم؛ این تماس‌ها تا حدود ساعت 14.30 ادامه داشت.

بذرپاش ادامه داد: همان‌زمان بود که یک تماس حداقلی با مرکز کنترل فضایی کشور برقرار شد و موقعیت تقریبی بالگرد را تشخیص دادیم و هنوز عوامل امدادی را خبر نکرده بودیم و فاصله داشتیم، چون در منطقه‌ی ورزان بودیم. ما بعد ازتقسیم کار، خودمان را با 5-6 ماشینی که در کارگاه کارخانه وجود داشت به سمت جاده‌ی سمت کوه رفتیم و همزمان به مرکز استان و نیروهای امدادی خبر دادیم که اضافه شوند تا موقعیت مکانی بالگرد را پیدا کنیم.

وی عنوان کرد: ما حدود ساعت 14.30 عملیات جستجو را شروع کردیم و یک ساعت بعد، بارندگی و مه وجود داشت و دیدِ حداقلی را مختل کرد و در منطقه و روستاها پخش شدیم تا آن‌ها هم کمک کنند. برای شناسایی دقیق منطقه بر اساس آنتن تلفن همراه نیاز به سه آنتن بی‌تی‌اس در آن منطقه بود که یک آنتن بی‌تی‌اس وجود داشت که با استفاده از آن، حدود منطقه و روستای اوزی را مشخص کردند.

وزیر راه بیان کرد: جلسه ستاد هماهنگی را تشکیل دادیم و عزیزمان ما هم از تهران آمدند و شب شد و از ظرفیت پهپادی استان، دانشگاه تبریز، بخش خصوصی و محیط زیست هم استفاده کردیم. هوا کاملاً مه بود و امکان رصد با پهپاد هم سخت بود، جز پهپاد حرارتی که آن پهپاد هم در آن وضعیتِ هوا به سختی عملکرد داشت.

بذرپاش گفت: نیروها به مرور اضافه شدند و سردار پاکپور فرمانده‌ی محترم نیروی زمینی سپاه و سردار سلامی فرمانده‌کل سپاه به منطقه آمدند و عملیات جستجو در منطقه ادامه داشت. نیروهای هلال احمر، ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای مردمی پای‌کار آمدند و همه در منطقه گشت می‌زدند و ظرفیت پهپادی کمک کرد تا مکان بالگرد قدری دقیق‌تر مشخص شود.

وی اضافه کرد: حدود ساعت 22 یکشنبه بود که بر یک نقطه با شعاع گسترده متمرکز شدیم و به دلیل موقعیت خاص منطقه که جنگلی بود، مه همراه با جنگلِ بافتِ متراکم گیاهی، دید را سخت می‌کرد و باید متر به متر تمامی جنگل بررسی می‌شد که البته این کار در حال انجام بود.

وزیر راه بیان کرد: حدود ساعت 4.30 صبح بود که نیروها به نقطه اصلی رسیدند و عملیات شناسایی به اتمام رسید و کلیت ماجرا برای ما روشن شد که همه‌ی عزیزان به شهادت رسیده‌اند و هویت پیکرها و جایجایی ابدان در دستورکار قرار گرفت. عزیزان سپاه و مدیریت منطقه در این عملیات خیلی کمک کردند.

انتهای پیام/

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

https://www.mehrnews.com/news/6117192/

خبرگزاری مهر

   سوم خرداد  ۱۴۰۳

 

گزارش هیات عالی بررسی ابعاد و علل سانحه بالگرد حامل رئیس جمهور

ستاد کل نیروهای مسلح، گزارش اولیه هیات عالی بررسی ابعاد و علل سانحه بالگرد حامل رئیس جمهور را منتشر کرد.

 

به گزارش خبرگزاری مهر، در گزارش اولیه هیأت عالی بررسی ابعاد و علل سانحه بالگرد حامل رئیس جمهور که ستاد کل نیروهای مسلح پنجشنبه شب ۳ خرداد ۱۴۰۳ منتشر کرده، آمده است: «بخش قابل توجهی از اطلاعات در زمینه‌های مختلف تخصصی، فنی و عمومی که می‌توانست در وقوع سانحه دخیل باشد جمع‌آوری شده است.

 

برخی از اقدامات برای اظهار نظر قطعی نیاز به زمان بیشتری دارد که در دست بررسی بوده و برخی از موارد را می‌توان با قاطعیت اعلام نمود که مورد اشاره قرار می‌گیرند:

 

۱ - بالگرد در مسیر پیش بینی شده از قبل ادامه مسیر داده و از مسیر تعیین شده پروازی خارج نگردیده است.

 

۲ - حدود یک و نیم دقیقه قبل از سانحه بالگرد، خلبان بالگرد سانحه دیده با دو بالگرد دیگر گروه پروازی ارتباط برقرار نموده است.

 

۳ - آثار اصابت گلوله و یا موارد مشابه آن در اجزای باقی مانده بالگرد سانحه دیده مشاهده نگردیده است.

 

۴ - بالگرد سانحه دیده پس از برخورد با ارتفاع، دچار آتش سوزی شده است.

 

۵ - به دلیل پیچیدگی منطقه، مه گرفتگی و درجه حرارت پایین، عملیات تجسس به شب کشیده شده و در طول شب نیز استمرار می‌یابد و در بامداد صبح روز دوشنبه (ساعت ۵ صبح) با کمک پرنده‌های بدون سرنشین (ایرانی) نقطه دقیق محل سانحه مشخص و نیروهای زمینی عملیات تجسس در آن نقطه حضور پیدا می‌کنند.

 

۶ - در مکالمات برج مراقبت با گروه پروازی نیز مورد مشکوکی مشاهده نگردیده است

 

در گزارش اولیه هیأت عالی بررسی ابعاد و علل سانحه بالگرد حامل رئیس جمهور که ستاد کل نیروهای مسلح منتشر کرده، تصریح شده است: بخش قابل توجهی از اسناد و مدارک مرتبط با سانحه بالگرد یاد شده جمع آوری شده است و برای بررسی برخی از قطعات و اسناد، نیاز به زمان بیشتری می‌باشد که پس از اتقان سنجی و کار تخصصی و کارشناسی دقیق‌تر در اطلاعیه‌های بعدی به سمع و نظر ملت شریف و انقلابی ایران خواهد رسید.

 

آیت الله رئیسی هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران عصر یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد «قیز قلعه‌سی» به سمت شهر تبریز، در منطقه ورزقان استان آذربایجان شرقی دچار سانحه هوایی سقوط بالگرد شد و با همراهانش به مقام رفیع شهادت نائل آمد.

 

کد خبر 6117192

 

 

 

  • اکبر فیجانی

لزوم تحلیل حوادث جاری خاورمیانه در سایه اهداف متنوع  و بلند مدت نظام سلطه

اکبر فیجانی | چهارشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۵۱ ق.ظ

 

 

بنام خدا

 

لزوم تحلیل حوادث جاری خاورمیانه در سایه اهداف متنوع  و بلند مدت نظام سلطه

 

حوادث جاری خاورمیانه باید در سایه اهداف متنوع و برنامه های بلند مدت آمریکا و متحدانش تحلیل و متناسب با آن عمل شود.

 

با حمله اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق و حمله انتقامی ایران به دو پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی که منشا آن تعرض بودند، و تهدیدات متعدد مقامات اسرائیل مبنی بر حمله به ایران، نگرانی درباره احتمال وقوع جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل و حامیان آن رژیم اشغالگر، افزایش یافته است. اما واقعیت این است که برخلاف جنگ محدود، جنگ فراگیر با اهداف و منافع نظام سلطه در خاورمیانه منافات دارد و به احتمال زیاد آمریکا و دیگر کشورهای های قدرتمند به اسرائیل اجازه ورود به چنین جنگی را نخواهند داد.

 

آمریکا و متحدان نزدیک آن کشور (نظام سلطه) با ایجاد یا تشدید تنش و شعله ور نگه داشتن آتش جنگ محدود (نه جنگ فراگیر) در خاورمیانه چندین هدف را دنبال می کنند:

 

- مهار (در کلام مقامات آمریکا) ایران به عنوان مهمترین و قویترین مانع تحقق اهداف ضدبشری نظام سلطه

 

- تسلط بر شاه راه مواصلاتی جهان:  ایران به علت موقعیت استراتژیک،  ژئواکونومیک و ژئوپلتیک (واقع شدن در میانه کمربند اتصالی شرق به غرب) بسیار مورد توجه می باشد.

 

- تسلط بر منابع غنی انرژی

 

- آشفته کردن حیاط خلوت و منابع تامین انرژی چین

 رونق اقتصادی برای کشورهای قدرتمند غربی و افزایش سود شرکت های بزرگ چند ملیتی از طریق فروش تسلیحات نظامی و بازسازی ویرانی ها وخسارات جنگ

 

- تضعیف و جلوگیری از پیشرفت کشورهای خاورمیانه

تجزیه کشورهای خاورمیانه و تشکیل خاورمیانه جدید مطابق با طرح تشکیل اسرائیل بزرگ

ممانعت از اتحاد اعراب

ممانعت از اتحاد مسلمانان

(نظریه پردازان غربی اعراب یا مسلمانان متحد را سد راه تحقق اهداف ضد بشری و نامشروع نظام سلطه می دانند.)   

 

با توجه به موارد مذکور، روشن است که جنگ محدود در خاورمیانه ضامن منافع اقتصادی و سیاسی کشورهای قدرتمند و افزایش ثروت سرمایه داران بزرگ است و صلح و آرامش در این منطقه به نفع آنها نیست، اما جنگی فراگیر که منطقه را به آتش بکشد نیز برای منافع آنها تهدید می باشد.

 

بدون تردید آمریکا و متحدانش با حمله گزینشی و محدود اسرائیل به منافع ایران موافق می باشند و می توان گفت اصولا سعی می کنند بیشتر از طریق آن رژیم اشغالگر به ایران ضربه بزنند. اما تجربه نشان داده است که آمریکا، با رعایت اصل هزینه و دستاورد در جنگ، معمولا به کشوری مستقیم حمله می کند که ضعیف باشد و نتواند در پاسخ به آن ضربه مهم بزند، مثل سوریه و عراق، نه روسیه و چین یا حتی کره شمالی که قدرت اتمی است.

 

به اعتقاد کارشنان مستقل و اندیشکده های ضد ایرانی، و اذعان مقامات ارشد اسرائیل و آمریکا، در صورت حمله به ایران، آمریکا و اسرائیل دچار خسارت زیاد خواهند شد. بعنوان نمونه، رابرت گیتس وزیر اسبق امور خارجه آمریکا و رئیس اسبق سازمان سیا می گوید حمله به ایران پیامدهای ویرانگر برای آمریکا و دوستانش دارد و بهترین راه مقابله با ایران را تضعیف نظام و قدرت بخشیدن به مخالفان داخلی جمهوری اسلامی معرفی می کند. تعدادی از مقامات فعلی نیز اظهارنظر مشابه داشته اند. بعلاوه، بعضی کارشناسان غربی معتقدند در صورت حمله ائتلاف آمریکایی به ایران، مردم کشورهای مختلف خاورمیانه و گروه های مقاومت از ملیت های گوناگون، نیروهای آمریکا و اسرائیل را در سراسر منطقه آماج حملات بی امان خود خواهند کرد. همچنین توان موشکی ایران، کثرت و پراکندگی سایت های موشکی و پهبادی و قرار داشتن بیشتر آنها در اعماق زمین و زیر کوه، وسعت پهناور کشور، و موقعیت جغرافیایی ایران از جمله نقاط قوت بازدارنده می باشد که توسط آنها ذکر شده است.

 

تنها یک گزینه متصور است  و آن حمله اتمی محدود اما برق آسا به ایران است. اما،،بر می آید،م نسل کش ات اسرائیل مبنی بر حمله به ایران،  گرچه از رژیم نسل کش اسرائیل هر جنایتی بر می آید، با توجه به قدرت دفاعی و تهاجمی ایران و توان و همراهی  گروه های مقاومت منطقه، و تبعات اقتصادی امنیتی آن برای جهان، در حالت عادی وقوع چنین اقدام خطرناکی بعید می باشد.

 

 بنابراین آمریکا و متحدانش با پیروی از نظریه پردازانی چون زبیگنیو (زبیگنیف) برژینسکی و هنری کسینجر، ضمن توجیه رفتارشان از طریق دستکاری و فریب افکار عمومی، آتش جنگ و تنش را طوری شعله ور نگه خواهند داشت که ضمن کمک به تحقق اهدافشان و تامین منافعشان، خودشان را نسوزاندn response to Israel-draft-1. یعنی آنها تلاش می کنند با جنگ های فرسایشی کنترل شده از پیشرفت ایران و دیگر کشورهای منطقه ممانعت بعمل آورند و بهانه ای برای حضور همیشگی و دخالت در امور خاورمیانه ایجاد کنند. 

 

با این اوصاف، بسیار مهم است که کشورهای منطقه، بویژه ایران، با شناسایی برنامه ها و توطئه های آمریکا و متحدانش و تدبیر و اقدام بموقع، در دام آنها نیفتند. همچنین ضرورت دارد که جامعه جهانی برای کاهش تنش، در اسرع وقت اقدام عملی موثر کند؛ زیرا احتمال اینکه به علت اشتباه محاسباتی یا حرکت احساسی طرف های درگیر، ناخواسته جنگی تمام عیار و بدنبال آن جنگ جهانی حادث شود، بعید نمی باشد.

 

اکبر فیجانی

پنجم اردیبهشت 1403

 

 

 

  • اکبر فیجانی

اقدام نظامی و غیر نظامی علیه دشمنان در چارچوب اصول انسانی

اکبر فیجانی | دوشنبه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۳، ۱۲:۰۹ ق.ظ

 

 

بنام خدا

اقدام نظامی و غیر نظامی علیه دشمنان در چارچوب اصول انسانی

 

در جنگی که یک طرف به هیچیک از اصول انسانی و قوانین بین المللی پایبند نیست و علیه انسان های بیگناه و بطور کلی علیه بشریت بدون محدودیت مرتکب هرگونه جنایتی می شود و بشدت خواهان گسترش جنگ است، و طرف دیگر کاملا مقید به رعایت موازین انسانی و مقررات بین المللی است و برای جان و مال انسان های بیگناه ارزش بسیار قائل می باشد و با خویشتنداری تلاش می کند از ادامه و گسترش جنگ جلوگیری کند، اتخاذ هرگونه تصمیم در باره اقدام نظامی علیه دشمن برای طرف دوم بسیار دشوار می گردد.

 در تنش کنونی خاورمیانه، مصداق مورد اول اسرائیل و حامیان آن و مصداق مورد دوم ایران و دیگر گروه های مقاومت می باشد. 

تاکنون جمهوری اسلامی ایران در قبال اقدامات خصمانه اسرائیل و حامیانش، سیاستی منطقی و عقلانی دنبال کرده و  بسیاری از توطئه ها و برنامه های ضد ایرانی آنها را با اتخاذ تصمیمات خردمندانه و اقدامات هوشمندانه با شکست مواجه کرده است و ضمن پرهیز از تشدید تنش ها و درگیری مستقیم، از طریق جنگ ترکیبی ضرباتی سخت و خسارات زیادی به دشمنان وارد کرده و مانع تحقق اکثر اهداف ضد بشری آنها شده است.

در شرایط خطرناک فعلی و لزوم پاسخ بازدارنده به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، و با توجه به سیاست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر جلوگیری از خسارت جانی و مالی به انسان های بیگناه در هر دو جبهه خودی و دشمن، پاسخ به این تعرض و تحرکات آینده باید با لحاظ منافع و اهداف بلند مدت کشور و محور مقاومت انجام شود و از هرگونه اقدامی که منجر به جنگ فراگیر شود پرهیز شود.  

ازاینرو بنظرمی رسد که از میان گزینه ها و مولفه های جنگ ترکیبی، ضمن افزایش توان دفاعی با تاکید بر حوزه موشکی و پهبادی، و در کنار جنگ نیابتی، بهتر است بر تقویت قدرت سایبری تمرکز شود. با اتخاذ این راهبرد می توان با حداقل تلفات انسانی، به دشمنان ضرباتی موثر وارد کرد، بدون اینکه کشور درگیر جنگ کلاسیک مستقیم شود. حمله سایبری، ضمن فراهم کردن امکان ضربه به اهداف متنوع، از هر نقطه جهان و توسط افراد و گرو ه های  گوناگون از ملیت های مختلف قابل اجرا می باشد و با سیاست های انسانمدارانه جمهوری اسلامی همخوانی دارد.

همزمان ضرورت دارد که با اتخاذ روش های علمی موثر، برای همراه کردن افکار عمومی داخلی و جهانی تا حد امکان هزینه شود. گرچه افکار عمومی بعلت سلطه رسانه ای غربیان بیشتر تحت تاثیر فریبکاری های جبهه دشمن می باشد، اما حوادث اخیر و جنایات اسرائیل و حامیانش شرایط مناسبی برای ایران و کل محور مقاومت فراهم کرده است که با بهره گیری هوشمندانه از آن می توان تا حد زیادی به تنویر افکار عمومی بنفع کشورمان و کشورها و گروه های همسو با ایران پرداخت. 

 

اکبر فیجانی

17/1/1403

 

 

 

 

 

  • اکبر فیجانی

force Israel and its supporters to avoid escalatory actions and stop the war before it is too late

اکبر فیجانی | پنجشنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۳، ۰۶:۴۱ ق.ظ

 

 

force Israel and its supporters to avoid escalatory actions and stop the war before it is too late.

 

 

In the Name of God

Israeli civilians and others in the Middle East and beyond must realize that the Zionist Regime and its major supporters (most notably the US and the UK) do not care about their lives. If they did, they would not seek to escalate the current hazardous conflict in the region which can endanger global security. Within the past six months, the brutal Zionist Regime has killed tens of thousands of innocent people and has done everything to pull Iran into the war. Such war will first and foremost cause serious harm to the Israeli people and those in the region. In addition, a war against Iran will certainly have dire consequences globally.

People around the world need also to know that the United States and the United Kingdom are complicit in almost all Israel’s crimes against humanity, including the assassination of top Iranian commanders by Israel. They must, therefore, take effective measures to force Israel and its supporters to avoid escalatory actions and stop the war before it is too late.

It should also be noted that, despite the increasing atrocities of the Zionist Regime, the Islamic Republic of Iran and other factions of the axis of resistance have so far demonstrated considerable patience to prevent the spread of the war, the root cause of which is Israel’s decades of occupation, oppression and genocide against the Palestinians, as well as other western warmongers, particularly the super-rich elites, who benefit from war. 

Akbar Fijani, a university instructor 

 

  • اکبر فیجانی

Help establish peace and justice in the world by promoting political awareness and ethics

اکبر فیجانی | يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ۰۶:۲۷ ق.ظ

 

Note: the following is a modified version of a letter addressed to university professors around the world I wrote a few days after the assassination of General Soleimani, top Iranian commander, by the United States, and published on Blogfa January 28, 2020

 

                                              In the Name of God

Help establish peace and justice in the world by promoting political awareness and ethics: a letter to university professors

 

Dear professors!

I have read extensively and reflected on major global issues like war and injustice since I was in high school, and arrived at the conclusion that, in this age of disinformation and biased coverage, raising political awareness and understanding and media literacy, as well as promoting spirituality and ethics would probably be the most effective solution to world's problems and the best approach to prevent war and conflict and establish peace, security and justice in the world.

This might sound obvious, but the reality is that most people are either not interested in politics, or use unreliable sources mainly because they lack the knowledge and skills required for evaluating political information. By way of example, the results of a series of unpublished surveys I conducted in 7 higher education institutes during the past decade suggest that the majority of university students (over 70 percent) tend to get their news from unreliable sources, both traditional and modern. Some are not even aware of the availability of alternative sources of political information.

            At the same time, most people across the globe are indoctrinated, controlled, and exploited in different guises by the global power elite. Holding more than 50 percent of the world wealth, these super-rich and/or extremely powerful politicians own the mainstream media and influence a substantial proportion of the remaining sources of political information, thereby shaping the public opinion in accord with their interests and inhumane goals. Also, as the most wealthy and powerful individuals on the earth, these elites influence literally any important decision made by international organizations and governments. And as they derive unlimited benefit from conflicts, they are behind most wars worldwide and pose a major obstacle in the way of conflict resolution and lasting peace settlement.

This underlines the importance of raising political knowledge and understanding as well as media literacy among people throughout the world. Political awareness and understanding is generally the key to the establishment of peace, security and justice largely due to the fact that politics is involved in all aspects of our social and individual life, including education, business, nutrition and health, and, at the same time, media literacy gains importance because political discourse is rife with various forms of disinformation which is predominantly spread through the media as the major means of control over the public opinion. It is therefore clear that having political insight makes people less vulnerable to deception and exploitation, and hence, can improve their social behavior and quality of life at large.

Likewise, promoting spirituality and ethics is of high importance because it plays a crucial role in shaping social behavior and directing peaceful international relations, and more importantly, because knowledge without ethics can do more harm than good to human beings.

I strongly believe that exposure to opposing political views or diverse political information can generally enhance political insight and tolerance of opposing views, and should be encouraged and practiced widely. This strategy, however, may not work well with everybody on the grounds that the majority of ordinary people are occupied with the problems of everyday life or are otherwise engaged with less serious issues like sports and celebrities’ lives, and hence, do not have the time or opportunity to develop the knowledge and skills required for locating reliable sources and evaluating the credibility of the political information they consume. This would suggest that for a significant proportion of the world population, political insight can best be gained through the use of trustworthy sources recommended by well-intentioned, socially committed and politically aware individuals.

Accordingly, all people, regardless of their nationality, race, and religion, especially those concerned about injustice and human suffering, should take all measures to foster political awareness and understating, and, in particular, inform as many people as they can about the roots of war and injustice. I believe the responsibility rests primarily with university professors and other highly educated people, as they are the most qualified, given their knowledge and academic skills.

 Finally, as every instance of discourse is ideologically loaded, there is no neutral or unbiased source of political information. It helps, however, to identify relatively reliable sources and share them with as many people as possible, encouraging further sharing. It should also be noted that while writing original materials is of high value, and sometimes necessary, in this age of information explosion and disinformation, increasing the readership of available credible sources may be a more effective strategy.

Materials from such sites/sources can be shared in different forms.  Original articles or theses in fields such as communication science, media studies, and applied linguistics (critical discourse analysis, in particular), can be directed to incorporate the materials from these sites. For instance, the selected sites can be compared with the corporate media in terms of the type and amount of disinformation techniques and strategies they have employed when reporting or commenting on the same events or issues. More specifically, in the case of applied linguistics, intact articles or selected parts can be assigned in graduate and undergraduate courses such as discourse analysis, critical discourse analysis, sociolinguistics, as well as reading and translating journalistic materials. Likewise, excerpts from written and oral materials (books, articles, interviews, and speeches) can be synthesized into a concise more reader friendly article or podcast to be shared with different populations. However, sharing selected ideas or quotes in the form of short paragraphs or voice clips through social media seems to be the most effective strategy, mainly due to the fact that the vast majority of people often use modern media to obtain information, and that some cannot afford the time or are simply unwilling to read or listen to lengthy materials.

 

Akbar Fijani, an Iranian university instructor

March 17, 2024

 

 

Bibliography

Alford, M. (2023). Why We Must Fix the Media – and Save the World.

Hollywood’s “Just Wars”. Propaganda In Focus. https://propagandainfocus.com/why-we-must-fix-the-media-and-save-the-world/

 

Bateman, T. (2020, January 8). Who Benefits From Escalation With Iran - Defense Contractors. Truthout.  https://truthout.org/articles/who-benefits-from-escalation-with-iran-defense-contractors/

 

Bishop, V. (2015, August 28). The Illusion of Choice_ Ninety Percent of American Media Controlled by Six Corporations. Waking Times.

http://www.wakingtimes.com/the-illusion-of-choice-90-of-american-media-controlled-by-6-corporations/

https://www.globalresearch.ca/the-illusion-of-choice-ninety-percent-of-american-media-controlled-by-six-corporations/5472690

 

Bishop, T. (2019, October 12) The Warfare State Lied About Afghanistan, Iraq, and Syria. They Will Lie Again. Mises Institute and GR.  https://mises.org/power-market/warfare-state-lied-about-afghanistan-iraq-and-syria-they-will-lie-again

 

Black, C. (2018, October 04) On Capitalism and Eternal War. NATO as a “World Government”? Global Research. https://www.globalresearch.ca/on-capitalism-and-eternal-war-nato-as-a-world-government/5656113

 

 

Chossudovsky, M. (2024, April 07). Expanding Middle East War. Planned US-Israeli Attack on Iran, the War on Energy, Strategic Waterways

Genocide is on The Drawing Board of the Pentagon. The Zionist Lobby is firmly aligned with U.S. Foreign Policy

In-depth Report: IRAN: THE NEXT WAR?

First published on November 13, 2023

https://www.globalresearch.ca/planned-us-israeli-attack-on-iran-2/5615443

 

Chomsky, N.  (2019, June 19). Still Manufacturing Consent: An Interview with Noam Chomsky by Alan MacLeod, FAIR. https://chomsky.info/20190619/ https://fair.org/home/still-manufacturing-consent-an-interview-with-noam-chomsky/

 

Chomsky, N. (2016, May 9). Who Rules the World? The standard convention for answering this question often misses the point. The Nation.  https://www.thenation.com/article/archive/who-rules-the-world/

 

Cooper, J. & Pastreich, E. (2023). “How World Governments Are Run by Multinational Companies”.

https://www.globalresearch.ca/how-world-governments-run-multinational-companies/5804065?pdf=5804065

 

Chossudovsky, M. (2023). Imperial Conquest: America’s “Long War” against Humanity. Worldwide Militarization. Michel Chossudovsky. Global Research.

https://www.globalresearch.ca/imperial-conquest-americas-long-war-against-humanity/5364215

 

Johnson, J. (2018, June 13). Peace Is “Bad for Business”: Defence Stocks Plummet After Trump-Kim Summit. MintPress News. https://www.mintpressnews.com/peace-bad-business/243908/

 

Kamran, M. (2015, April, 26). Who Really Controls the World? Deadly Weapons, Concentration of Wealth, Corporate Media. New Dawn Magazine. https://www.newdawnmagazine.com/articles/who-really-controls-the-world

 

Kinane, E. (2012). Who Benefits From the Organized Violence of War? Truthout. https://truthout.org/articles/who-benefits-from-the-organized-violence-of-war/

 

Moore, R. K. (2011, October 20).  The Elite Plan for a New World Social Order. New Dawn Magazine.  https://www.newdawnmagazine.com/articles/the-elite-plan-for-a-new-world-social-order

 

Nayeri, M. (2018). Rethinking Peace. Global Research. https://www.globalresearch.ca/rethinking-peace/5650049

 

Nitzan, J. & Bichler, Sh. (2006). Capitalism and War. Global Research.ca  Editorial note: We bring to the attention of Global Research readers this thought-provoking and carefully formulated analysis on the economic underpinnings of the Middle East war.

 

Oxfam International (2019, January 21). Billionaire fortunes grew by $2.5 billion a day last year as poorest saw their wealth fall. Oxfam International.  https://www.oxfam.org/en/press-releases/billionaire-fortunes-grew-25-billion-day-last-year-poorest-saw-their-wealth-fall

 

Phillips, P. (2018). Giants: The Global Power Elite, New York: Seven Stories Press.  https://www.sevenstories.com/books/4097-giants

 

Roberts, R. (2022). What Are the Prospects for Peace? https://www.globalresearch.ca/what-prospects-peace/5782813?pdf=5782813

 

Secker, T. Alford, M. (2017, March) Why are the Pentagon and the CIA in Hollywood? American Journal of Economics and Sociology, 76 (2), 381-404.  DOI:10.1111/ajes.12180

 

Shupak, G. (2019). The NYT’s Pro-War Arguments Against War With Iran. FAIR. https://fair.org/home/the-nyts-pro-war-arguments-against-war-with-iran/

 

WILKINS, B. (2023). 'War Is Good for Business,' Declares Executive at London's Global Arms Fair. Commondreams.  https://www.commondreams.org/news/dsei-2023-london

 

Wolf, B. (2023). War for Profit: A Very Short History. PeaceVoice. Global Research.   http://www.peacevoice.info/2023/05/06/war-for-profit-a-shortish-history/

https://www.globalresearch.ca/war-profit-very-short-history/5818776

 

Billionaires Who Bought Media Publishers. https://www.investopedia.com/billionaires-who-bought-publishers-5270187

 

News consumption worldwide - statistics & facts. https://www.statista.com/topics/9584/news-consumption-worldwide/#topicOverview

 

Number of internet and social media users worldwide as of January 2024  Worldwide digital population 2024

Published by Ani Petrosyan, Jan 31, 2024

 https://www.statista.com/statistics/617136/digital-population-worldwide/

 

Recommended sites:

 

Journal of Peace Research

https://www.globalresearch.ca/

 

https://truthout.org/

 

https://www.presstv.ir/

 

 

 

  • اکبر فیجانی

 

 

How would you feel if you were experiencing the hardships in Gaza? Take action now to stop Israel’s Genocide in that ‘open-air prison’

Today, unequivocal condemnation of Israel’s war crimes in Gaza must be the first priority.

People around the world must observe that it is their moral duty to strongly condemn the Zionist Regime for committing mass genocide across the Gaza Strip, and take all measures to prevent the continuation of the appalling war crimes against civilian Palestinians, particularly in the South. There is certainly no justification for the death and destruction Israel has inflicted on the Gaza population in the past five months.

The Zionist regime has been relentlessly pounding the Gaza Strip since last October, destroying civilian infrastructure, cultural properties, and residential buildings, and brutally torturing and massacring the innocent civilians under the world’s gaze, showing no intention to stop. In other words, to realize Yoav Gallant’s words, Israel’s army is using all its tools to ‘eliminate everything’ in Gaza. Israel’s military has dropped tens of thousands of bombs on Gaza, and numerous local and international authorities as well as credible NGOs have affirmed that the scale and scope of humanitarian destruction is really unprecedented. Almost all civilian infrastructures in Gaza have been demolished, including power plants, water supplies and public health facilities, and the majority of residential buildings have been completely destroyed (many on residents) or rendered uninhabitable; and as a result, over 80 percent of the population in the ‘besieged Strip’ have been forcibly displaced, the majority of whom pushed and cramped into Rafah and nearby areas in the South where they are bombed by Israel’s forces on a daily basis.  

According to local and international organizations and institutions, over 30000 people have been killed, more than 70,000 have been wounded, and about 7000 are missing as a result of Israel’s offensive so far, mostly children and women and some by deadly chemical weapons. The reports also indicate that, in the chaos, the Zionist regime has been intentionally targeting and killing Palestinian scientists and destroying universities and cultural heritage across the Gaza Strip. Israel’s army has murdered over 90 university professors, as well as many more teachers and students in Gaza so far. In addition, there are reports of deliberate targeting of journalists and their families by Israeli military. Over 100 journalists have been killed amid Israel’s attacks since the start of war on Gaza. 

Moreover, almost all people in Gaza are deprived of basic human needs, including water, food, fuel, electricity, and medical care due to the total siege imposed by Israel. The Zionist regime, based on official reports, is using starvation as weapon of war against people in Gaza by blocking access to food and water resources and deliberately destroying reservoirs, food stores, bakeries, farmlands, fisheries, as well as vehicles carrying foodstuff. According to the UN, most Gazans cannot find enough clean water to drink and 9 out of 10 have to go without food for extended periods of time. In addition, scarcity of sanitary water has led to the spread of infectious diseases. As a consequence, a number of children die from dehydration, malnutrition, and various diseases every day.

Indeed, there is clear evidence that Israel is committing ethnic cleansing in the Gaza Strip. As part of the long-held plan of ethnic cleansing against the Palestinians, Israeli authorities have repeatedly stated that they aim to forcibly expel the Gazans into northern Sinai in Egypt, and have acted accordingly by unrelenting air, sea, and ground offensive and creating a state of great fear and insecurity everywhere in the besieged territory.

Despite the fact that official and independent journalists, as well as local citizens, have constantly documented and reported these heinous war crimes by Israel since early October 2023, and in spite of the calls by diverse actors for an immediate cessation of the widespread atrocities taking place across the Gaza Strip, the international community has failed to stop the Israeli war machine, mainly due to the fact that the Zionist Regime has been unconditionally supported by the United States and its close allies, and also because the majority of states and international organizations have remained silent or followed a double standard in relation to the continuing cycle of brutal violence against civilians in Gaza.

As there appears to be no genuine intention on the part of the powerful states, most notably the United States and others in the Global North, to stop Israel’s genocidal campaign, I would like to challenge all people around the world who have a voice in their country and/or in the international arena, particularly the leaders and other high-ranking government officials who have supported the Zionist regime, failed to take effective action against Israel over the recent war crimes, or otherwise, remained silent regarding the humanitarian catastrophes in Gaza, to ponder over the following questions for a while:  

How would you feel if you lived in Gaza experiencing the same hardships?

 if your dears were killed or badly injured in front of you and there was no help available?

 If you were forced out of your house and had no safe place to stay, nothing to eat, and nobody to protect you?

 If you observed innocent children pleading for their lives or food but you could do nothing for them?

Accordingly, condemning the acts of genocide committed by Israel, people around the globe must urge their governments to force the Zionist Regime to end the unrelenting attacks on civilian Palestinians. They must also strongly condemn the states that support Israel, particularly the US and England, and ask their governments to stop fanning the flames of war and take immediate and effective action to prevent further war crimes against innocent Palestinians in Gaza, in the West Bank, and elsewhere. In addition, all Islamic states are obliged by their religion to promptly address this grave issue and collectively take effective steps,  cut ties with the state of Israel, for example, to ease the suffering of Palestinians, prevent escalation of the conflict and ensure peace in the region.

 

Akbar Fijani: An Iranian University Instructor

Feb. 29, 2024

 

Bibliography

https://www.palestine-studies.org/en/node/1654742

 

https://www.un.org/unispal/document/unrwa-statement-unga-4mar24/

 

https://euromedmonitor.org/en/article/6190/Horrific-testimonies:-Israeli-army-tortures-Palestinians-in-Gaza-physically-and-psychologically

 

https://truthout.org/articles/un-human-rights-expert-says-israel-is-committing-genocide-in-gaza/

 

https://www.palestinechronicle.com/this-is-the-state-of-gazas-hospitals-special-report/

 

https://www.aljazeera.com/news/liveblog/2024/2/29/israels-war-on-gaza-live-mass-killing-of-children-in-slow-motion-ngo

 

https://euromedmonitor.org/en/article/6202/Israeli-tanks-have-deliberately-run-over-dozens-of-Palestinian-civilians-alive

 

https://reliefweb.int/report/occupied-palestinian-territory/another-shameful-milestone-gaza-100000-people-killed-or-wounded

 

https://euromedmonitor.org/en/article/6108/Israel-kills-dozens-of-academics,-destroys-every-university-in-the-Gaza-Strip

 

https://www.middleeasteye.net/news/war-gaza-israel-killing-academics-educide-campaigners-say

 

https://www.aljazeera.com/news/2024/2/1/un-experts-condemn-disturbing-attacks-on-journalists-in-gaza

 

https://www.icij.org/inside-icij/2024/02/over-75-of-all-journalists-killed-in-2023-died-in-gaza-war-per-cpj/

 

https://www.thebureauinvestigates.com/blog/2024-01-18/the-killing-of-journalists-in-gaza-is-an-unprecedented-attack-on-the-truth/

 

https://carnegieendowment.org/2024/02/26/governing-gaza-after-war-international-perspectives-pub-91819

 

 https://www.unicef.org/lac/en/press-releases/statement-inter-agency-standing-committee-civilians-gaza-extreme-peril

 

https://www.oxfam.org.uk/oxfam-in-action/oxfam-blog/the-world-cannot-stand-by-as-starvation-is-used-as-a-weapon-of-war-in-gaza/

 

https://www.middleeastmonitor.com/20231223-israel-uses-starvation-as-a-weapon-of-war-in-gaza/

 

https://www.unicef.org/lac/en/press-releases/gaza-strip-childrens-lives-threatened-rising-malnutrition

 

https://www.unicef.org/lac/en/press-releases/barely-drop-drink-children-gaza-strip-do-not-access-90-cent-their-normal-water-use

 

https://www.unicef.org/lac/en/press-releases/intensifying-conflict-malnutrition-and-disease-gaza-strip-creates-deadly-cycle

 

https://www.oxfam.org/en/press-releases/golden-time-seasonal-farming-production-destroyed-and-lost-northern-gaza-amid

 

https://www.globalresearch.ca/conscious-unconscionable-starving-gaza/5851072

 

https://reliefweb.int/report/occupied-palestinian-territory/gaza-lack-clean-water-brings-disease-and-suffering-enar

 

 

 

  • اکبر فیجانی

 

بنام خدا

 

راه اصلاحات و توسعه از پل انتخابات می گذرد: کلامی با  دولتمردان و متولیان انتخابات، نامزدهای انتخاباتی  و دیگر هموطنان گرامی

 

 اصلاح و رفع کاستی های یک کشور و به طور کلی رشد و توسعه فراگیر، مستلزم وجود نمایندگان و دولتمردان شایسته در راس امور می باشد. این مهم ممکن نمی شود مگر با مشارکت آگاهانه و مسئولانه عموم مردم در انتخابات و نظارت کافی و دقیق بر سلامت آن توسط متولیان و کلیه اقشار ملت و بدنبال آن انتصاب افراد متعهد و متخصص در جایگاه های مختلف. تغییر سیاست های نادرست و اتخاذ روش و راهبردهای کارآمد در حوزه های داخلی و بین الملل، اغلب با جایگزین کردن افراد شایسته در جایگاه های پر اهمیت از طریق انتخابات سالم و مشارکت حداکثری و پویا امکان پذیر است. همانطور که قبلا در جای دیگر تاکید کرده ام (پست 34 همین وبلاگ)، راه اصلاحات و توسعه از پل انتخابات می گذرد. 

 

از طرف دیگر، میزان مشارکت مردم، کیفیت انتخاب آنها و نحوه واکنششان به نتایج انتخابات، پیامی پرمعنی به دوستان و بدخواهان خارجی در خصوص اقتدار ملی و مشروعیت بین المللی بوده و در نگرش و تعامل آنها با ما، نقشی تعیین کننده دارد که به نوبه خود بر امنیت و پیشرفت کشورمان تاثیر بسیار زیاد می گذارد. نگاهی به تاریخ و حوادث ایران از پیروزی انقلاب تاکنون بیانگر تاثیر زیاد  کیفیت و نتایج هر یک از انتخابات گذشته بر وجهه و جایگاه بین المللی کشور و موضع گیری و رفتار دولت های مختلف با ما می باشد. به عنوان نمونه، افزایش تهدید، تحریم و فشار ایالات متحده علیه ما بعد از انتخابات 1388 گواه این مدعا می باشد. بعد از مشخص شدن ناکارآمدی پروژه های گوناگون براندازی ( بویژه نظامی و اقتصادی)، اندیشکده ها و دولتمردان آمریکا بارها از کنترل افکار عمومی و همراه کردن مردم ایران با خود و کاستن پشتوانه مردمی جمهوری اسلامی، به عنوان راهی موثر و بعضا تنها راه برای تغییر نظام یا تضعیف کشورمان، و به اصطلاح مهار ایران، نام برده اند.

 

از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که مشارکت پایین یا ناآگاهانه در انتخابات تنها به تحقق اهداف دشمنان کمک می کند و هیچ سودی برای مردم ایران ندارد. در شرایط فعلی که خاورمیانه درگیر جنگ و بحرانی پیچیده است و نظمی جدید در منطقه در حال شکل گیری است، و نظام سلطه بیش از پیش بر جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از بازیگران قدرتمند تعیین کننده این نظم، تمرکز دارد، یقینا اهمیت انتخابات دوچندان می باشد.

 

از اینرو، ضرورت دارد که در کنار ملاحظات دیگر، نکات زیر همواره مد نظر دولتمردان، متولیان انتخابات، نامزدهای انتخاباتی و دیگر هموطنان گرامی قرار گیرد:

 

با استفاده از روش های علمی موثر، سلامت کلیه انتخابات به حداکثر ممکن رسانده شود. برای این منظور، در فرایند انتخابات، با روش های مدرن و موثر، بر عملکرد دستگاه ها و افراد نظارت دقیق و کافی شود (تکنولوژی و کمک دستگاه های اطلاعاتی در این خصوص می تواند بسیار مفید واقع شود). قوانینی وضع گردد و تدابیری اندیشیده شود  که هر متولی یا مسئولی حتی تا سالها پس از تغییر جایگاه یا بازنشستگی، در قبال عملکرد خود در رابطه با انتخابات پاسخگو باشد. همچنین برای موارد ترک فعل، تنبیه یا مجازات بازدارنده تعیین و با جدیت اجرا شود. همزمان امکان شکایت و پیگیری آن برای تمام مردم فراهم و فرایند شکایت و پیگیری تسهیل گردد و به شکایات با جدیت و در اسرع وقت رسیدگی شود. پیچیدگی و زمان بر بودن شکایت رسمی و عدم اطمینان مردم از رسیدگی و حصول نتیجه مطلوب، دو عامل مهم عدم تمایل عموم به گزارش یا پیگیری تخلفات انتخاباتی و غیره می باشد.

 

ضمن به رسمیت شناختن وجود اختلاف نظر و سلیقه و تحمل اندیشه های متفاوت یا مخالف، اصل وحدت که شرط اساسی رشد و توسعه می باشد، رعایت شود؛ و نخبگان احزاب و فراکسیون های مختلف، ضمن هم اندیشی و هم افزایی، با رقابت سالم و سازنده به حل مشکلات و رشد و توسعه کمک کنند. کاندیداها و مسئولین از تخریب مدیران پیشین، رقیبان و منتقدانشان خودداری کنند؛ بجای تخریب مدیران پیشین یا وابسته به احزاب رقیب، با آنها مشورت شود و از تجارب و دانش آنها استفاده شود، از بالاترین سطح گرفته تا مدیران رده میانی و پایینی. در عین حال انتقاد پذیری و تمایل به ارائه نقد منصفانه و خیرخواهانه، ترویج و تشویق شود و یکی از معیارهای انتخاب و انتصاب باشد.

 

کاندیداها یا مسئولین از دادن وعده‌های غیر قابل تحقق پرهیز کنند و در باره عدم تحقق وعده‌هایشان رسما پاسخگو باشند. همچنین رقیبان و مخالفان حزب حاکم از تبلیغ غیرممکن و ایجاد نارضایتی خودداری کنند. تجربه نشان داده که گفتار و عملکرد نامزدها در حین انتخابات و بعد از آن، بر نگرش مردم به پدیده انتخابات و حکومت، و میزان و کیفیت مشارکت آنها در انتخابات آتی، تاثیر غیر قابل انکار دارد.  

 

برای ایجاد و توسعه کرسی‌های آزاداندیشی برنامه ریزی و تلاش مضاعف شود. کرسی‌های آزاداندیشی فضایی مناسب برای بیان نامحدود و بی دغدغه ایده ها و انتقادات سازنده فراهم می کند و به انتخابات سالم و پویا و در نتیجه توسعه فراگیر کمک شایان توجه می کند.

 

شایسته سالاری رعایت شود. ضمن بررسی و تحقیق کافی در باره کلیه نامزدهای هر حوزه، ملاک اصلی تایید یا انتخاب افراد، تخصص و تعهد باشد. معیارهای ارزیابی به سابقه و مدرک یا جایگاه محدود نشود؛ ضرورت دارد وجدان کاری، عملکرد، و میزان بازدهی و ارزش کار نامزدها، در انتخاب آنها لحاظ شود.

 

بسیار مهم است که همه اقشار مردم درباره فواید شرکت و پیامدهای عدم شرکت در انتخابات، آگاهی کافی داشته باشند و همدیگر را به مشارکت در ساختن آینده کشور خود ترغیب و تشویق کنند و از تبعات انتخاب ناآگاهانه یا نادیده گرفتن منافع ملی و لحاظ منافع شخصی و حزبی در انتخابات مطلع گردانند. همه باید باور کنیم که عدالت اجتماعی و رشد و توسعه همه جانبه زمانی میسر می شود که مردم و دولتمردان منافع ملی را بر منافع شخصی، حزبی و محلی مقدم بدارند.

 

در نتیجه، تلاش کنیم با مشارکت محققانه و حداکثری به بدخواهان میهن عزیزمان ایران پیام دهیم که علیرغم کاستی ها و نارضایتی ها‌ از وضع موجود، در دفاع از وطنمان در مقابل هر طمعکار خارجی ذره ای تردید نداریم و بدین طریق توطئه‌هایشان را خنثی کرده و مانع تحقق اهداف ضد بشری آنها شویم. 

اکبر فیجانی

30  اسفند  1402

 

 

  • اکبر فیجانی

آمریکا و متحدانش حدود 8 سال است که به تخریب و تضعیف یمن مشغولند.

اکبر فیجانی | دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۱۹ ق.ظ

 

 

بنام خدا

آمریکا و متحدانش حدود 8 سال است که به تخریب و تضعیف یمن مشغولند.

ایالات متحده آمریکا در واقع از فروردین 2015 که ائتلافی به رهبری عربستان به یمن حمله کرد، در حال جنگ با یمن بوده است. تجاوز عربستان به یمن با چراغ سبز و  طبق برنامه از پیش تعیین شده آمریکا و متحدانش آغاز شد وحدود 8 سال ادامه یافت که ویرانی گسترده، قحطی بی سابقه، و تلفات انسانی بسیار زیادی بدنبال داشته است.

با توجه به اینکه کشور یمن از نظر ژئوپولیتیکی در نقطه ای بسیار حساس قرار دارد و در صد زیادی از جمعیت آن کشور شیعه و یکی از اضلاع مهم محور مقاومت است و به طور بالقوه یک اهرم قدرت برای افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه می باشد، غرب از طریق تشکیل ائتلاف عربستان و تجاوز و تخریب زیرساخت های یمن، تلاش کرد مانع به قدرت رسیدن حوثی ها و به طور کلی پیشرفت این کشور شود.

اکنون نیز آمریکا و متحدانش به بهانه جلوگیری از اخلال در کشتیرانی، با تجاوز به یمن به تخریب و تضعیف بیشتر این کشور ادامه می دهند. این درحالی است که یمنی ها با هدف حمایت از مردم مظلوم غزه و توقف جنایات رژیم صهیونیستی، تنها به کشتی های اسرائیلی یا کشتی هایی که مقصدشان اسرائیل بود حمله می کردند و هیچگونه آسیبی به کشتی های سایر کشورها وارد نمی کردند. و تنها بعد از اینکه آمریکا و انگلیس حمله به یمن را آغاز کردند، یمنی ها نیز براساس حق طبیعی خود به آنها پاسخ داده اند.

دولت هایی که تاکنون در این جنایات آمریکا و انگلیس را همراهی کرده اند بهتر است این خطای استراتژیک را ادامه ندهند و منافع ملت خود را قربانی خودکامگی آمریکا نکنند و بدانند که آمریکا و انگلیس به هیچ دوستی وفادار نیستند.      

  • اکبر فیجانی

 

 

 

یک بمب عظیم در خاورمیانه در شرف انفجار است. اما بایدن نباید با حمله به ایران فیوز آن را روشن کند.

سیمون تیسدال

دوشنبه 29 ژانویه 2024

 

رئیس‌جمهور آمریکا تحت فشار شدیدی است تا به شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران پاسخ دهد، اما مسلما این یک فاجعه خواهد بود.

حملات بی‌سابقه حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، یک چاشنی انفجار را در سراسر خاورمیانه روشن کرد. اکنون، آن بمب غول پیکرمجازی ترسناک که در نهایت چاشنی شعله ور مذکور به آن وصل می شود - یعنی درگیری مستقیم بین ایالات متحده و ایران - ممکن است در شرف منفجر شدن باشد که عواقبی ویرانگر خواهد داشت.

با هر روز تداوم بمباران غیرقانونی غزه توسط اسرائیل، و با هر برآورد جدید از ده‌ها هزار کشته فلسطینی، احتمال انفجاری عظیم بیشتر می‌شود. از دریای سرخ گرفته تا عراق، سوریه و لبنان، چهار ماه است که به‌طور اجتناب‌ناپذیر خشونتی فزاینده شکل گرفته است، که عمدتاً با شبه‌نظامیان طرفدار فلسطین و تحت حمایت ایران مرتبط می باشد (و با هدف مجبور کردن اسرائیل به توقف حمله به غزه صورت می گیرد).

آیا اکنون، پس از آخرین حمله شبه‌نظامیان در روز یکشنبه – یعنی حمله به یک پایگاه آمریکایی در اردن که منجر به کشته شدن سه سرباز آمریکایی و زخمی شدن تعداد زیادی دیگر شد و رئیس‌جمهور جو بایدن به طور خاص ایران را مقصر دانست - به نقطه بدون بازگشت رسیده‌ایم؟ آیا چیزی که  پیش بینی می کردیم دارد اتفاق می افتد؟ آیا بمب مذکور در شرف انفجار است؟

ایران اصرار دارد که مسئولیتی در این مورد ندارد. اما با توجه به سابقه طولانی این کشور در حمایت،  آموزش، و تسلیح شبه نظامیان نیابتی - سیاستی که توسط ژنرال قاسم سلیمانی از نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران آغاز شد، تا زمانی که ایالات متحده او را در ژانویه 2020 ترور کرد - تعداد کمی در واشنگتن چنین اظهاراتی را باور می کنند.

 

هدف راهبردی دیرینه ایران بیرون راندن نیروهای آمریکایی از پایگاه های خود در عراق، سوریه و خلیج فارس و در نهایت پایان دادن به حضور آمریکا در منطقه ای است که تهران به دنبال تسلط بر آن می باشد. حمله هولناک 7 اکتبر و واکنش دافعه آمیز اسرائیل با حمایت ایالات متحده، فرصتی مغتنم برای پیشبرد این هدف برای ایران فراهم کرده است.

اما هنوز مشخص نیست که آیا حمله در اردن تشدید عمدی اقدامات تحریک آمیز از سوی ایران و متحد محلی آن، یعنی شبه نظامیان مقاومت اسلامی عراق، بوده است یا خیر. ممکن است این صرفاً یک حمله تصادفی و فرصت طلبانه دیگر با هواپیماهای بدون سرنشین باشد که بر خلاف بسیاری از عملیات های مشابه، به طور غیرمنتظره ای "موفقیت آمیز" بود.

به عبارت دیگر، این امکان وجود دارد که ایران یا متحدانش اشتباه محاسباتی کرده باشند – که سهواً آن گام سرنوشت‌ساز و ترسناک را بیش از حد برداشته‌اند. این بسیار مهم است، زیرا مقیاس و دامنه پاسخی را که بایدن قول داده در هر لحظه ارائه دهد، تعیین می کند.

اگر آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که شانس با شبه‌نظامیان همراه بوده، و آنطور که گزارش شده عمل نکردن سپر ضد موشکی دفاعی پایگاه به آنها کمک کرده، ممکن است حملات انتقام‌جویانه صرفا به  پایگاه‌های شبه‌نظامیان که مبدا حمله بوده اند محدود شود.

اما اگر آمریکایی ها (با فرض اینکه اطلاعات موثق و کافی داشته باشند، که البته یک فرض بزرگ است) به این نتیجه برسند که این حادثه عمداً با هدف تشدید و گسترش بحران موجود اتفاق افتاده است، پاسخ آنها ممکن است به طور گسترده‌تری تنبیهی باشد و به طور بالقوه دارایی‌ها و سرزمین ایران را هدف قرار دهد.

همانطور که هدایت جنگ غزه توسط ائتلاف راست افراطی اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو نشان داده است، محاسبات سیاسی حداقل به اندازه الزامات نظامی در این تصمیم نقش دارند. بایدن برای ضربه زدن مستقیم به تهران تحت فشار زیادی است.

خشمی قابل درک به این فشار دامن می زند. اما به همین مقدار فشار از ناحیه ادعاهای دیرینه جمهوری خواهان وارد می شود، که توسط رقیب احتمالی رئیس جمهور در انتخابات نوامبر، دونالد ترامپ، منعکس شده، مبنی بر اینکه بایدن در واکنش به حملات قبلی ضعیف عمل کرده و از طریق گفتگوهای مرتبط با مسئله هسته ای و مبادله اخیر زندانیان، بیشتر تلاش کرده ایران را راضی کند.

سناتور جمهوری خواه تام کاتن بعنوان نماینده تعداد زیادی از اعضا جناح راست می گوید: "او (ترامپ) سربازان ما را بی دفاع و آسیب پذیر رها کرده است. تنها پاسخ ... باید انتقام نظامی ویرانگر علیه نیروهای تروریستی ایران، چه در ایران و چه در سراسر خاورمیانه باشد."

 

بایدن در آستانه یک نبرد انتخاباتی مجدد که در حال حاضر محکوم به شکست است، ممکن است نتواند در برابر چنین فشاری مقاومت کند، هرچند که بدون شک بیشتر آن ناعادلانه است.

مشاوران بایدن تاکنون استدلال کرده‌اند که ایران، علی‌رغم لفاظی‌های خصمانه‌اش، به دنبال جنگ با ایالات متحده نیست - جنگی که می‌داند برایش گران تمام می‌شود. این منطقی است. از برخی جهات، نتانیاهو و دوستان افراطی او، با برگرداندن دولت‌های عربی میانه‌روتر و افکار عمومی بر علیه آمریکا  و در عین حال شرمنده کردن متحدان اروپایی آن مانند بریتانیا، در حال انجام این کاربنفع  تهران می باشند.  

بایدن با ارائه حمایت بی قید و شرط ایالات متحده به اسرائیل بلافاصله پس از 7 اکتبر، مرتکب اشتباه محاسباتی شد. او، حداقل در انظار عموم، به نتانیاهو چک سفید داد. حالا ممکن است مجددا اشتباه محاسباتی کند، اما با پیامدهای بسیار وحشتناک تر.

تلافی مستقیم نظامی آمریکا علیه ایران خود یک فاجعه خواهد بود: درگیری غزه را طولانی تر خواهد کرد؛ به احتمال بسیار زیاد باعث حمله همه جانبه حزب الله به اسرائیل خواهد شد؛ و می‌تواند درگیری های پراکنده فعلی را به جهنمی‌ سوزان در عراق و سوریه تبدیل کند و رژیم‌های دوست در مصر، اردن و خلیج‌فارس را بی‌ثبات سازد.

حکم مهم دیوان بین‌المللی دادگستری ممکن است توسط اسرائیل نادیده گرفته شود - اما ایالات متحده و بریتانیا نمی توانند آن را نادیده بگیرند.

رویارویی ایالات متحده و ایران با پایان نامشخص، احتمالا به طور دائمی، باعث تفرقه بین دموکراسی های غربی خواهد شد. یعنی  دموکراسی هایی مانند بریتانیا که از واشنگتن حمایت می کنند و کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و ایتالیا که ممکن است به طور معقولی اولویتشان برقراری ارتباط دیپلماتیک مجدد با تهران باشد را از هم جدا خواهد کرد. این اتفاق به چین در پیشبرد جاه طلبی های ژئوپلیتیکی ضد دموکراتیک خود و به روسیه در توجیه تجاوزات خود در اوکراین کمک خواهد کرد.

فراتر از آن، این هدیه ای به نتانیاهو خواهد بود، که مدتهاست خواستار اقدام نظامی تنبیهی علیه ایران بوده و سیاست او پس از اکتبر، گزینه جنگ دائمی است.

اگر همه این دلایل کافی نیست، یک دلیل دیگر و حتی اساسی‌تر وجود دارد که ایجاب می کند بایدن تا حد امکان خویشتنداری کند. حمله به ایران منجر به دستیابی به اهداف دوگانه اساسی حفاظت از امنیت غرب و تغییر رفتار آخوندها نخواهد شد. این اقدام یقینا جواب نمی دهد. در حقیقت، با شتاب دادن به چرخه اقدامات تحریک آمیز،  نتیجه معکوس خواهد داد.

اقدام ایمن‌تر و عاقلانه‌تر توسط بایدن، که باعث تشکر جهان و بسیاری از رأی‌دهندگان آمریکایی از او خواهد شد، این است که او بدون تأخیر بیشتر به علل اصلی بحران خاورمیانه رسیدگی کند. او باید خواستار توقف بمباران غزه توسط اسرائیل شود، آتش‌بسی را اعمال کند که به آزادی گروگان‌های اسرائیلی منجر شود، و یک کارزار معتبر بین‌المللی را برای پیشبرد راه‌حل دو کشوری در فلسطین رهبری کند.

در آخر، یک چیز مسلم است: منفجر شدن آن بمب بزرگ خاورمیانه به نفع هیچ کس نیست.

 

سیمون تیسدال مفسر امور خارجه می باشد. او یک نویسنده مطرح مسائل خارجی، سردبیر بخش خارجی و سردبیر واحد آمریکایی گاردین بوده است.

 

منبع: گاردین

لینک:

https://www.theguardian.com/commentisfree/2024/jan/29/mega-bomb-middle-east-biden-iran

  • اکبر فیجانی

نظم بین المللی مبتنی بر قواعد

اکبر فیجانی | دوشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۲، ۱۱:۵۳ ق.ظ

 

 

بنام خدا

 

منافع " نظم بین المللی مبتنی بر قواعد" مورد نظر آمریکا برای بشریت!!!

 

چرا ایالات متحده آمریکا و بعضی کشورهای قدرتمند غرب " نظم بین المللی مبتنی بر قوانین" را

 به "حقوق بین الملل" ترجیح می دهند و سرسختانه از آن حمایت می کنند؟

 

مطلب زیر تا حد زیادی به این سوال پاسخ می دهد؟

 

نظم بین المللی مبتنی بر قوانین

اگر «نظم بین‌المللی مبتنی بر قواعد» این است که مشاهده می کنیم، آیا بدون آن وضعیت بهتر نبود؟

نوشته کیتلین جانستون

منبع: تحقیقات جهانی، 19 ژانویه 2024

مترجم: اکبر فیجانی

 

«نظم بین المللی مبتنی بر قوانین» اجازه داده است که غزه را به آتش بکشند و نیروهای یمنی را که برای متوقف کردن آن تلاش می کنند، بمباران کتند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» این امکان را فراهم کرد که عربستان تحت حمایت غرب با بی رحمی صدها هزار نفر را در یمن قتل عام کند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به کشورهای قدرتمند عضو ناتو مجوز داد که آگاهانه یک جنگ نیابتی در اوکراین راه اندازند که تهدیدی برای جهان است.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به قدرت‌های غربی و شرکای منطقه‌ای آن‌ها اجازه داد که با روانه کردن گروه ‌های افراطی فاشیستی سر تا پا مسلح به سوریه، این کشور را درگیر یک جنگ داخلی وحشتناک کنند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به ایالات متحده اجازه داده است تا برای کنترل منابع طبیعی سوریه و جلوگیری از بازسازی آن، به بخش وسیعی از خاک این کشور حمله کرده و آن را اشغال کند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین » باعث شد پس از کشتن شدن قذافی توسط نیروهای تحت حمایت غرب به دنبال عملیات تغییر رژیم در لیبی که آرزوی دیرینه غربیان بود و با پوشش «مداخله بشردوستانه» انجام شد، این کشور به یک منظره جهنمی آشفته تبدیل شود.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» مجوز حمله به عراق را داد که باعث بی ثباتی کل منطقه و مرگ میلیون‌ها نفر در پی کمپین دروغ‌های عمدی و تبلیغاتی شد.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» اجازه تهاجم به افغانستان و اشغال چند دهه‌ای آن را داد که با دروغ و فساد تداوم یافت.

«نظم بین المللی مبتنی بر قوانین»اجازه داد که جولیان آسانژ به دلیل فعالیت های روزنامه نگاری و افشای جنایات جنگی ایالات متحده زندانی شود.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» اجازه داده است که سیاره زمین توسط صدها پایگاه نظامی ایالات متحده محاصره شود، از جمله در مکان‌هایی که مردمی که در آنجا زندگی می‌کنند به شدت با حضور آنها مخالفت می‌کنند، مانند اوکیناوا، عراق و سوریه.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به ایالات متحده و متحدانش اجازه داده است که در کشورهایی مانند یمن، عراق و ونزوئلا، تعداد زیادی از غیرنظامیان را با تاکتیک‌های جنگ محاصره‌ای بکشند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به ایالات متحده اجازه داده است که به میل خود در بسیاری از انتخابات در سراسر جهان مداخله کند و هر زمان که بخواهد دولت‌های ناخوشایند را با توسل به زور سرنگون کند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» این امکان را فراهم کرده است که چین با تعداد فزاینده‌ای از پایگاه‌های نظامی و ماشین‌آلات جنگی ایالات متحده احاطه شود تا برای یک درگیری وحشتناک در آینده آماده باشند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین » به ایالات متحده اجازه داده است که با دنبال کردن سیاست تنش زای فزاینده علیه روسیه و چین مجهز به سلاح هسته‌ای، جهان را وارد یک جنگ سرد جدید کند.

نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» این امکان را فراهم کرده است که تمدن ما توسط قدرتمندترین سیستم تبلیغاتی که تا به حال ابداع شده است، کنترل شود و یک ویران‌شهر مملو از برده های کنترل‌شده ذهنی ایجاد شود که با فریب باور کرده اند که آزاد هستند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» اجازه داده است که حجم بسیار زیادی از تخلفات و فساد دولتی در پشت دیوار غیرشفاف اسرار دولتی پنهان شود.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» اجازه داده است که منافع انسان‌های عادی قربانی منافع شرکت‌های میلیاردرها و سازمان‌های دولتی جامعه ستیز و ضد بشر شود.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» امکان تخریب اکوسیستم ما را برای افزایش ثروت متوملان و اشرافیان قدرتمند فراهم کرده است.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» باعث شده جنایت‌ و تباهی بی سابقه بر سیاره ما حاکم شود که نتیجه آن خونریزی بی‌وقفه و استبداد فزاینده است.

اگر همه این مشکلات با وجود و مجوز «نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین » اتفاق افتاده، دقیقاً از چه نوع «قوانینی» صحبت می‌کنیم؟ و چه "نظمی" برقراراست؟

در آخر اگر «نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین » این است که مشاهده می کنیم، آیا بدون آن وضعیت بهتر نبود؟

 

لینک منبع:

https://www.globalresearch.ca/rules-based-international-order/5846804

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • اکبر فیجانی

 

 

بنام خدا

ضرورت توجیه هرگونه اقدام نظامی علیه دشمنان در نزد افکار عمومی جهان

 

از آنجا که دشمنان ایران، بویژه آمریکا و اسرائیل، چشم و گوششان به هرگونه هشداری جز زبان زور بسته است، به منظور نمایش اقتدار کشورمان و افزایش بازدارندگی در مقابل تهدیدات آینده، پاسخ نظامی مناسب به شیطنت ها و اقدامات تروریستی آنها ضرورت دارد و حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  به مقرهای داعش در سوریه و موساد در اربیل عراق قابل تقدیر و بموقع بود.

 

اما با توجه به اینکه امروزه بستر جنگ عمدتا ذهن مردم و ابزار جنگ رسانه ها، بویژه رسانه های مدرن، می باشد، همراه با هرگونه اقدام نظامی، توجیه آن در نزد افکار عمومی جهان به روش های موثر و از طریق رسانه های پربیننده دارای اهمیت مضاعف می باشد.

همان طور که می دانید، دشمنان به طرق مختلف و نفوذ در ذهن ناخودآگاه جوامع هدف، افکار عمومی را نسبت به اقدامات ترورریستی و حملات نظامییشان قبل از انجام هر مورد آماده کرده و بعد از اقدام نیز با تکرار و تفسیر گسترده و با استفاده از ترفند های رسانه ای گوناگون، اعمال غیر انسانیشان را توجیه می کنند. از اینرو ما نیز باید تلاش کنیم طوری تبلیغ و اطلاع رسانی کنیم که اقدامات به حق و موجه مان مورد پذیرش افکار عمومی قرار گیرد. 

 

در این راستا، دستگاه دیپلماسی کشور و سایر سازمان ها و نهاد های متولی تبلیغات و همچنین دیگر گروه ها و افرادی (مانند چهره های علمی، ورزشی، و هنری) که امکانات و کلام متنفذ دارند، وظیفه دارند در امر اطلاع رسانی و روشنگری تلاش و اقدام موثر کنند.

 

برای این منظور، لازم است با رعایت اولویت، و با ارائه مستندات (تا حدی که مسائل امنیتی اجازه می دهد)، سازمان های بین المللی، بویژه سازمان ملل و سازمان حقوق بشر،  بطور مستقیم در جریان جزئیات اقدامات تروریستی و آمران و عوامل پشت آنها قرارگیرند. گرچه سازمان های بین المللی تحت امر و نفوذ نظام سلطه هستند، اما چنین اقداماتی مسلما بی تاثیر نمی باشند.

همچنین با دولت ها، اعم از بی طرف، همسو و مخالف، و سایر نهاد ها و جنبش های غیر دولتی مکاتبه شود.

 

بعلاوه، با رسانه های پرمخاطب، نویسندگان معروف، شخصیت های علمی و مذهبی، و چهره های هنری و ورزشی در سطح جهان ارتباط حاصل و واقعیات برای آنها روشن گردد.

 

در ضمن اهمیت دارد که لیستی موجز اما جامع از جنایات و تحرکات تروریستی موفق و ناموفق دشمنان علیه ایران در اختیار موارد مذکور قرار گیرد.

 

همچنین، با توجه به اینکه ایرانیان و گروه های مقاومت توسط دشمنان در نزد افکار عمومی تروریست معرفی شده اند، لازم است رویکرد ایران نسبت به پدیده شوم ترور و اهمیت جان انسان در دین اسلام، در مکاتبات ذکر و تا حد امکان تشریح شود.    

 

اکبر فیجانی

بیست و هفتم دی ماه 1402

 

  • اکبر فیجانی

 

 

 

پیش بینی اندیشکده فارن پالسی آمریکا از آینده جنگ اسرائیل و غزه

 

نگاهی از آینده به جنگ اسرائیل علیه حماس

 

نویسنده:  دانیل بایمن( Daniel Byman ) ، کارشناس ارشد مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی و استاد دانشکده خدمات خارجی دانشگاه جورج تاون.

26 دسامبر 2023، 2:59 ب.ظ

مترجم: اکبر فیجانی

 

بیاید یک تمرین ذهنی انجام دهیم. فرض کنید 7 اکتبر 2025 است، دو سال پس از حمله ویرانگر حماس به اسرائیل که باعث کشته شدن بیش از 1200 نفر اسرائیلی شد و سیاستگذاری اسرائیل در غزه افتضاح و رو به نابودی است. حماس در سال 2023 از زیر ویرانه های جنگ سر برآورده و دوباره غزه را تحت کنترل خود درآورده و اعتبارش در کرانه باختری و جاهای دیگر بسیار افزایش یافته است. اما جایگاه بین المللی اسرائیل، از جمله در واشنگتن، در حال فروپاشی است. در داخل، اختلافات سیاسی و اجتماعی اسرائیل حتی بیشتر از قبل از جنگ است و عملاً در حال فلج کردن این کشور است. شاید نگران‌کننده‌تر از همه این مسئله است که نیروهای نیابتی ایران، با توجه به حملات موشکی منظم حزب‌الله به شمال اسرائیل و تهدید کشتی‌های اسرائیلی توسط جنگ‌جویان حوثی در یمن، تهاجمی‌تر از همیشه شده اند.

این نوع تمرین، تمرین پیش از مرگ یا پیش از وقوع حادثه نامیده می شود، تکنیکی که اولین بار توسط روانشناس گری کلین برای کاهش احتمال شکست پیشنهاد شد و توسط برنده جایزه نوبل دانیل کانمن به عنوان راهی برای مقابله با اعتماد به نفس بیش از حد توصیه شد. این ایده ای ساده می باشد. برای انجام آن، تصور کنید که یک طرح یا سیاستی که در حال حاضر دنبال می شود، به طرز وحشتناکی با شکست مواجه شده. حالا از خود بپرسید کجای کار اشتباه بوده و باعث شکست پروژه شده است. نتیجه این کار فراهم آمدن فهرستی از مشکلات احتمالی است که رهبران می توانند در زمان حال برای اتخاذ سیاست های بهتر در آینده مطالعه کنند.

من در مورد برخی از این نقاط ضعف و شکست بالقوه در سفر اخیر به اسرائیل همراه با گروه مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی، جایی که با مقامات امنیتی و سایر شخصیت های ارشد مصاحبه کردیم، آشنا شدم. مشکلات آینده اسرائیل در غزه می تواند ناشی از دست کم گرفتن خود حماس، تقویت ناخواسته این گروه (توسط اسرائیل)، تضعیف انسجام داخلی اسرائیل، شکست در انتقال از جنگ به حکومت در غزه، و تضعیف روابط اسرائیل با ایالات متحده باشد.

 

 

دست کم گرفتن مقاومت و سرسختی حماس

 

اسرائیل به دنبال نابودی حماس، کشتن رهبران و بسیاری از نیروهای نظامی آن است. از حدود 25000 نیروی حماس که قبل از حمله اسرائیل به غزه وجود داشت، اسرائیل ادعا می کند که حدود 7000 کادر را تا اواسط دسامبر کشته است، از جمله بسیاری از رهبران عملیاتی کلیدی را.

با این حال، نابودی کامل حماس بسیار دشوار خواهد بود و حماس می تواند در غزه دوباره رشد کند. اسرائیل می‌تواند قدرت حماس را با ارزیابی اعداد در تشکیلات حماس، نظارت بر تشییع جنازه و اعلامیه‌های وفات، و شمارش رزمندگان کشته شده تخمین بزند. با این حال، همانطور که یک کارشناس اسرائیلی به من گفت، "من در باره [تخمین اسرائیل در مورد] تعداد کشته شده های جنگجویان حماس بسیار شک دارم." به احتمال زیاد سربازان در نبرد کشته شدگان دشمن را با دقت فهرست نمی کنند و ممکن است به راحتی همه مردان در سن جنگ را به عنوان جنگجویان فرضی به حساب بیاورند. علاوه بر این، برخی از مردم عادی غزه چون مورد حمله قرار می گیرند ممکن است اسلحه به دست بگیرند، بنابراین، این افراد به تعداد کلی حماس اضافه می شوند.

همچنین حماس عمیقاً در غزه پذیرفته شده و جا افتاده است. از سال 2007 این نوار را کنترل کرده است: نسلی تحت کنترل آن رشد کرده است. این سازمان با قبایل مختلف غزه همکاری نزدیک دارد و دارای پایگاه قدرت در جامعه پناهندگان  و اردوگاه های غزه است. از خیلی قبل از سال 2007، مدارس، بیمارستان‌ها و مساجد را اداره ‌کرده و تقریباً در هر حوزه ‌ای از جامعه حضور داشته است. این با وضعیت گروه‌هایی مانند دولت اسلامی (داعش) بسیار فرق دارد که تقریبا بعنوان تازه وارد در مناطقی که تسخیر کرده بود ظاهر شده بود و جنگجویان آن اغلب خارجی‌هایی بودند که ارتباط بسیار کمی با مردم محلی داشتند.

با این ریشه های عمیق، حماس می تواند به راحتی دوباره رشد کند، حتی اگر اکثریت قریب به اتفاق دستگاه ها ]و توان[ جنگی آن نابود شوند. برای جلوگیری از این امر، باید سازمان دیگری جای حماس را بگیرد و اطمینان حاصل شود که پس از کاهش فشار اسرائیل، این گروه دوباره ظاهر نخواهد شد.

 

 

تقویت روایت و ایده مقاومت

 

حماس چیزی فراتر از یک سازمان است: همچنین تجسم کننده چیزی است که «مقاومت» ‌نامیده می شود، یعنی استفاده از خشونت برای پایان دادن به اشغالگری اسرائیل در کرانه باختری و غزه و در نهایت نابودی اسرائیل - این عقیده توسط بسیاری از فلسطینی‌ها و همچنین حزب‌الله لبنان، ایران، و دیگر بازیگران منطقه ای پذیرفته شده است.

حمله 7 اکتبر بسیاری از فلسطینی ها و بسیاری از جهان اسلام را هشیار کرد، و تایید این حمله رو به افزایش است و در کرانه باختری به بالای 80 درصد رسیده. (شاید جای تعجب نباشد که آنهایی که در غزه، اعضای خانواده‌شان کشته شده‌اند و خانه‌هایشان ویران شده، کمتر به آن اشتیاق داشته باشند.) واکنش تهاجمی اسرائیل و سطح بالای تلفات غیرنظامیان، باعث توجیه روش‌ حماس در میان بسیاری از روش ها در منطقه شده است. در غزه، این بدان معناست که حماس یا هر گروه مقاومت دیگری بستر مناسبی برای رشد دارد – که خود یک عامل و مشکل مهم در درازمدت می باشد، زیرا تقریبا نیمی از جمعیت 2.2 میلیونی غزه زیر 18 سال هستند. در خارج از غزه، این روایت باعث حمایت از ایران و دیگر دشمنان اسرائیل می شود. و این مسئله کار را برای کشورهای دوست اسرائیل در جهان عرب مانند مصر و امارات متحده عربی، علیرغم دشمنی آنها با حماس، در خصوص همکاری علنی نزدیک با اسرائیل سخت تر می کند.

 

 

بحران ایمان و اعتماد (به نظام اسرائیل)

 

حمله 7 اکتبر بسیاری از اسرائیلی های ساکن جنوب این کشور در نزدیکی مرز غزه را مجبور کرد خانه های خود را ترک کنند. شلیک تقریباً مداوم راکت و خمپاره در شمال اسرائیل توسط حزب الله ده ها هزار نفر دیگر را آواره کرده است. در مجموع 250,000 اسرائیلی اکنون دور از خانه زندگی می کنند، یا در هتل هایی که هزینه آنها توسط دولت پرداخت می شود یا در خانه اقوام. جلب اعتماد این افراد در باره بازگشت به خانه هایشان اولویت اول اسرائیل است.

اما ترمیم اعتماد آنها هم از نظر نظامی و هم از نظر روانی دشوار خواهد بود. اسرائیل باید بتواند هم حماس و هم حزب الله را شکست دهد یا در مقابل آنها بازدارندگی ایجاد کند. اما "شکست" و "بازدارندگی" مفاهیمی مبهم و ناپایدار هستند و اسرائیل باید مردم خود را متقاعد کند که در امنیت هستند. اما با توجه به شکست 7 اکتبر، که اطلاعات اسرائیل نتوانست حمله را شناسایی کند و نسبت به آن هشدار دهد و سربازان اسرائیلی در دفاع از جوامع نزدیک غزه ناکام ماندند، این امری بسیار دشوار است.

در جنوب و نزدیک غزه، بازگرداندن اعتماد مستلزم شکست همه جانبه و آشکار حماس است. در شمال، حزب‌الله باید تعداد بیشتری از واحدهای نخبه رضوان خود را به دورتر از مرزهای اسرائیل منتقل کند تا اطمینان حاصل شود که حمله غافلگیرکننده‌ای صورت نخواهد گرفت. همچنین ممکن است لازم شود که اسرائیل تعداد زیادی نیرو در هر جبهه مستقر کند و هر منطقه مسکونی را با قابلیت‌های دفاع شخصی بیشتری مجهز کند. چنین اقداماتی پرهزینه و مخصوصاً برای اسرائیل سخت است، زیرا نیروی نظامی آن به نیروهای ذخیره وابسته است و حفظ یک ارتش بزرگ در یک جنگ طولانی را دشوار می کند.

بدتر از همه، بحران اعتماد به نظام سیاسی اسرائیل می باشد. قبل از 7 اکتبر، اسرائیل جامعه ای به شدت از هم پاشیده بود، با شکاف و اختلاف شدید بین جوامع مذهبی و سکولار، بین اعراب اسرائیلی و یهودیان اسرائیلی، و بین یهودیان اروپایی و یهودیانی که از کشورهای عربی به اسرائیل مهاجرت کرده اند. دولت نتانیاهو با وارد کردن چهره‌های راست افراطی در دولت و با تضعیف استقلال قضایی، کشور را دوقطبی‌تر کرد. در حال حاضر، برخی از افراد راست‌گرا ادعا می‌کنند که حماس به این دلیل حمله کرد که اسرائیل را به دلیل اعتراضات ضد دولتی ضعیف می‌دید. اسرائیلی‌ها ممکن است از مالیات‌های بالاتر برای تأمین بودجه ارتش، افزایش مدت خدمت نیروهای ذخیره و سایر اقدامات ناخوشایند حمایت کنند - اما اگر این پیشنهادها به عنوان بخشی از رقابت های حزبی تلقی شود، نه.

 

 

مسئله حزب الله

 

وقوع یک جنگ تمام عیار با حزب الله یک فاجعه بالقوه برای اسرائیل می باشد. این گروه لبنانی، جنگجویان بسیار بیشتری دارد که ماهرتر و با تجربه‌تر از حماس هستند - دارای مهمات هدایت‌شونده دقیق و نقطه زن می باشد و زرادخانه موشکی و خمپاره‌ای حماس در مقایسه با آن ناچیز است. حزب الله تاکنون حملات محدودی را به اسرائیل برای نشان دادن همبستگی با حماس انجام داده است. اسرائیل با افزایش حضور نظامی خود در امتداد مرز و انجام حملاتی در مقیاس کوچک پاسخ داده است که با هدف دور کردن حزب‌الله از مرز خود و، با استفاده محدود از زور، نمایش عزم و جدیت اسرائیل طراحی شده‌اند. این تبادل آتش به راحتی می تواند از کنترل خارج شود و اسرائیل حتی ممکن است به این نتیجه برسد که برای پایان دادن به تهدید حزب الله باید به آن حمله کند. در واقع، اگر فشار ایالات متحده نبود، احتمالا قبلا چنین جنگی را آغاز کرده بود.

 

 

شکست انتقال (از جنگ به حکومت)

 

اسرائیل در مقطعی در آینده به عملیات نظامی فشرده در غزه پایان خواهد داد، یا به این دلیل که حماس را تا حد زیادی نابود کرده است یا به دلیل هزینه جانی و مالی بالا - و به خاطر حفظ وجهه و جایگاه بین‌المللی خود. در آن مرحله، اسرائیل برای پرهیز از تبدیل شدن خود به یک قدرت اشغالگر حاکم بر یک جمعیت متخاصم، پیش گیری از هرج و مرج در مرز غزه، و جلوگیری از تشکیل مجدد حماس، باید حداقل بخشی از حکومت در غزه را به یک نهاد فلسطینی واگذار کند. این نهاد ممکن است تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) باشد که با حمایت اسرائیل در کرانه باختری حکومت می کند، یا شاید گروهی از تکنوکرات های غیر متحد باشند.

در اینجا گزینه های اسرائیل محدود و ضعیف می باشد. تشکیلات خودگردان فاسد و عمیقاً منفور است، سیاست های اسرائیل در کرانه باختری اعتبار تشکیلات خودگردان را تضعیف کرده است و حمله حماس و پاسخ اسرائیل، محبوبیت آن را بیش از پیش کاهش داده است. تشکیلات خودگردان بدون کمک قابل توجه اسرائیل نمی تواند امنیت را در کرانه باختری مدیریت کند و مسلما غزه چالشی بسیار بزرگتر برای آن خواهد بود. با این حال هیچ گزینه بهتری وجود ندارد.

 

 

شکست در مدیریت روابط با ایالات متحده

 

انتقادهای بین المللی از کمپین اسرائیل در حال افزایش است. اسرائیل برای تامین مهمات به ایالات متحده وابسته است (به ویژه برای جنگ علیه حزب الله). ایالات متحده همچنین هر جا لازم باشد حمایت مالی بسیاری ارائه می دهد و برای بازدارندگی در مقابل ایران و توقف گروه هایی مانند حوثی ها در یمن که سعی در حمله به اسرائیل دارند، نقش حیاتی دارد. تاکنون، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، با حمایت صمیمانه و قوی خود پس از حمله 7 اکتبر، وجهه ای فوق العاده مثبت از خود در اسرائیل ایجاد کرده است.

با این حال، این رابطه به راحتی می تواند به هم بخورد. بایدن تلاش می کند یک حزب دموکرات غیر منسجم وسست بنیاد را مدیریت کند که بیشتر اعضا آن مخالف حمایت قاطع او از اسرائیل می باشند. از طرف دیگر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در حال حاضر بدون در نظر گرفتن اصول و واقعیات، در خصوص روابط خود با واشنگتن سیاسی کاری می کند. ایالات متحده اسرائیل را تحت فشار قرار داده است تا تلفات غیرنظامیان را در عملیات نظامی خود کاهش دهد و از تشدید تنش با حزب الله جلوگیری کند، در حالی که بسیاری از اسرائیلی ها معتقدند باید حماس را به طور کامل نابود کنند، حتی اگر بسیاری از غیرنظامیان فلسطینی در این روند جان خود را از دست بدهند. این شکاف‌های سیاسی و استراتژیک می‌تواند ایالات متحده و اسرائیل را از هم جدا کند و اسرائیل را در سطح بین‌المللی منزوی‌تر و بدون حمایت نظامی مورد نیاز خود سازد.

 

 

اکنون چه می توان کرد؟

 

برخی از این چالش ها را نمی توان بدون ایجاد مشکلات و فشار های دیگر برطرف کرد. اسرائیلی‌هایی که با آنها صحبت کردم قبول دارند که کشتار غیرنظامیان فلسطینی حمایت از روایت حماس را افزایش می‌دهد و جایگاه بین‌المللی اسرائیل را تضعیف می‌کند. اما آن‌ها معتقدند که برای نابودی حماس، چاره‌ای جز دنبال کردن یک کمپین نظامی تهاجمی که به ناچار منجر به کشته‌شدن بسیاری از غیرنظامیان می‌شود، ندارند. همچنین، برای اجتناب از جنگ با حزب‌الله، ایالات متحده خواستار خویشتن‌داری است، اما رویکردی که وضعیت موجود را حفظ کند، مردم اسرائیل را متقاعد نمی‌کند که به خانه‌های خود در شمال بازگردند.

با این حال، این فهرست از مشکلات احتمالی نشان می‌دهد که اسرائیل باید اهداف از پیش تعین شده خود را محدود کند. ممکن است نیاز باشد که به حملات منظم  و بازدارنده در مقابل حماس بسنده کند و وضعیت آشفته غزه را بپذیرد؛ حتی در شرایطی که، برای اطمینان بخشیدن به مردمش، همزمان به تقویت توان دفاعی خود ادامه می دهد. اسرائیل همچنین باید برای بلندمدت برنامه ریزی کند و بپذیرد که نمی تواند هم دائماً در جنگ باشد و هم روابط خود را با ایالات متحده حفظ کند.

 

دانیل بایمن عضو ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی و استاد دانشکده خدمات خارجی دانشگاه جورج تاون است. آخرین کتاب او گسترش نفرت: ظهور جهانی تروریسم ناشی از برتری جویی نژاد سفید می باشد.  

Twitter: @dbyman

منبع:

https://foreignpolicy.com/2023/12/26/a-future-look-back-at-israels-war-on-hamas/

 

 

  • اکبر فیجانی

بخشی از سخنان دبیر کل سازمان ملل در توصیف از وضعیت اسف بار غزه

اکبر فیجانی | يكشنبه, ۳ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۵۲ ق.ظ

 

 

بخشی از سخنان دبیر کل سازمان ملل در توصیف از وضعیت اسف بار غزه:

بمباران شدید اسرائیل و عملیات زمینی همچنان ادامه دارد. بر اساس گزارش ها بیش از 20000 فلسطینی کشته شده اند که اکثریت آنها زن و کودک هستند.

در همین حال، حماس و دیگر گروه های فلسطینی به شلیک موشک از غزه به سمت اسرائیل ادامه می دهند.

حدود 1.9 میلیون نفر - 85 درصد از جمعیت غزه - مجبور به ترک خانه های خود شده اند.

نظام سلامت به زانو درآمده است. بیمارستان های جنوب بیش از سه برابر ظرفیت خود کار می کنند. در شمال، آنها به سختی عملیاتی هستند.

یکی از همکاران سکوت مرگبار بیمارستانی را توصیف می کرد که ]در آن[ هیچ دارو یا درمانی برای افراد بیمار و مجروحش وجود نداشت.

بر اساس گزارش برنامه جهانی غذا، قحطی گسترده در حال وقوع است.

بیش از نیم میلیون نفر - یک چهارم جمعیت - با آنچه کارشناسان به عنوان سطوح فاجعه بار گرسنگی طبقه بندی می کنند، مواجه هستند.

از هر پنج نفر از گرسنه ترین افراد در سراسر جهان، چهار نفر در غزه هستند.

و آب تمیز بسیار بسیار کم است.

بر اساس یافته های یونیسف، کودکان آواره در جنوب ]غزه[ تنها به ده درصد آب مورد نیاز خود دسترسی دارند.

بسیاری از مردم کارآمدی عملیات بشردوستانه در غزه را بر اساس تعداد کامیون های هلال احمر مصر، سازمان ملل و شرکای ما که مجاز به تخلیه کمک ها از طریق مرز هستند، اندازه گیری می کنند.

این ]برآورد[ اشتباه است.

مشکل واقعی این است که شیوه ای که اسرائیل حمله می کند، موانع بزرگی برای توزیع کمک های بشردوستانه در داخل غزه ایجاد می کند.

عملیات کمک رسانی موثر در غزه نیازمند امنیت، کارکنانی که بتوانند در ایمنی کار کنند، ظرفیت لجستیکی، و از سرگیری فعالیت تجاری می باشد.

]اما[ این چهار عنصر وجود ندارند.

 

منبع: سایت سازمان ملل

https://www.un.org/sg/en/content/sg/speeches/2023-12-22/secretary-generals-opening-remarks-the-media-the-situation-gaza%C2%A0

 

  • اکبر فیجانی

چند نکته در باره مبارزه با فساد و کمک به گسترش عدالت و رشد و توسعه

اکبر فیجانی | سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۲، ۱۱:۰۸ ب.ظ

 

 

                                                      بنام خدا

 

چند نکته در باره مبارزه با فساد

 

از آنجا که پدیده فساد مانعی بزرگ بر سر راه رشد و توسعه، عدالت و امنیت اجتماعی می باشد، مبارزه با انواع فساد باید اولویت اول هردولتی باشد.

 

چند نکته در باره مبارزه با فساد و کمک به گسترش عدالت و رشد و توسعه

 

بجای تمرکز بر معلول و نگرش فردی به فساد، و ارائه و اجرای راه حل های موقت یا مسکن گونه، با اتخاذ رویکردی ساختاری، کلی نگر و پیش گیرانه، بستر و ریشه های فساد کشف و اصلاح یا رفع شود؛ لازمه این امر آینده نگری، آینده پژوهی و برنامه ریزی بلند مدت و به طور کلی، وجود یک ساختار حکمرانی مبتنی بر علم و تحقیق می باشد.

در امر مبارزه با فساد اولویت ها رعایت گردد؛ مخصوصا به رشوه خواری و پارتی بازی توجه خاص شود و با این پدیده های شوم با قاطعیت، علمی و کارشناسانه مبارزه شود. از نظر اینجانب میزان آثار مخرب رشوه خواری و پارتی بازی حتی از اختلاس های بزرگ هم بیشتر است. زیرا رشوه خواری و پارتی بازی زمینه را برای دیگر موارد فساد فراهم می کند، در فرایند رسیدگی به تخلفات و مجازات مجرمان و خلافکاران اختلال ایجاد می کند و بدین طریق باعث گسترش و تداوم فساد می شود.

 

قوانینی وضع گردد و تدابیری اندیشیده شود  که هر مسئول یا کارمندی حتی تا سالها پس از تغییر جایگاه یا بازنشستگی، در قبال عملکرد خود پاسخگو باشد؛ و مجازات و هزینه تخلفات طوری سنگین شود که بازدارنده باشد. همچنین برای موارد ترک فعل تنبیه یا مجازات بازدارنده تعیین و با جدیت اجرا شود. 

 

با روش های مدرن و موثر بر عملکرد دستگاه ها و افراد نظارت دقیق و کافی شود (تکنولوژی و کمک دستگاه های اطلاعاتی در این خصوص می تواند بسیار مفید واقع شود).

حمایت از افشا کنندگان فساد، مشارکت عمومی در مبارزه با فساد را افزایش و انگیزه و فرصت برای انجام مصادیق فساد را کاهش می دهد. لذا امکان شکایت و پیگیری آن برای تمام مردم فراهم و فرایند شکایت و پیگیری تسهیل گردد و به شکایات با جدیت و در اسرع وقت رسیدگی شود. پیچیدگی و زمان بر بودن شکایت رسمی و عدم اطمینان مردم از رسیدگی و حصول نتیجه مطلوب، دو عامل مهم عدم تمایل عموم به گزارش یا پیگیری تخلفات می باشد که خود موجب تداوم فساد می گردد.  

تضاد منافع مانعی بزرگ بر سر راه مبارزه با فساد می باشد. تضاد منافع مسئولین و دیگر افراد قدرتمند و ذی نفوذ مانع تصویب و اجرای پروژه ها و طرح های مفید و مانع توقف طرح ها و عملیات مضر و مخرب می شود. ضرورت دارد تدابیری اندیشیده شود و قوانینی وضع گردد که آثار منفی تضاد منافع را به حداقل برساند.

همزمان در باره قبح و پیامد فساد فرهنگ سازی شود. بسیاری از کسانی که مرتکب فساد می شوند از میزان تاثیر منفی اعمالشان بر رشد و توسعه کشور اطلاع کافی ندارند.

در همه زمینه ها، از ایده ها و تحقیقات اساتید دانشگاه و دیگر صاحب نظران و کارشناسان خارج از حاکمیت به نحو احسن استفاده شود.

 

 1402.9.18

اکبر فیجانی

  • اکبر فیجانی

اطلاعات جامع و موثق در باره پیشینه و اهداف تشکیل اسرائیل

اکبر فیجانی | دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۲، ۰۴:۵۳ ق.ظ

 

بنام خدا

هدف اصلی از تاسیس اسرائیل و حمایت مداوم از رژیم صهیونیستی توسط انگلیس و آمریکا، بی ثبات کردن خاورمیانه و آسان تر کردن دستیابی آنها به مقاصد اقتصادی، سیاسی و نظامی، از جمله تسلط بر منابع غنی انرژی منطقه و تضعیف کشورهای اسلامی و اعراب می باشد.

برای کسب اطلاعات جامع و موثق در باره پیشینه فلسطین و اسرائیل، و اهداف انگلیس و آمریکا از تاسیس و حمایت مداوم از رژیم صهیونیستی و برنامه های بلند مدت آنها برای خاورمیانه، و همچنین موانع صلح و ثبات در جهان، به مطالب و منابع معرفی شده در پست های دیگر در همین وبلاگ و همچنین سایت گلوبال ریسرچ توسط پروفسر میشل شوسودوفسکی مراجعه فرمائید. مقالات سایت فوق به بیش از پنجاه زبان، ازجمله فارسی، ترجمه می شود. برای این منظور، در بالای صفحه سایت روی گزینه تعبیه شده (website  (translate کلیک کرده و سپس در لیست زبان ها، فارسی را انتخاب کنید.

میشل شوسودوفسکی  یا مایکل چاساداوسکی  (متولد ۱۹۴۶) دانشمند بزرگ، اقتصاددان و سیاستمدار معروف، نویسنده و نظریه‌پرداز کانادایی است. او فارغ‌التحصیل دانشگاه منچستر و دارندهٔ مدرک دکترا از دانشگاه کارولینای شمالی است و استاد  ممتاز اقتصاد در دانشکدهٔ علوم‌اجتماعی دانشگاه اوتاوا می باشد.  

نام انگلیسی سایت:

Global research.ca

founded and directed by Professor Michel Chossudovsky

  • اکبر فیجانی

 

بنام خدا

درخواست از شخصیت های معروف  علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی و سیاسی

 کودکان بی گناه غزه نیاز فوری به کمک شما دارند!

با قدردانی صمیمانه از تلاش های نهادها و شخصیت های دولتی و غیر دولتی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، از تمام شخصیت های علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی و سیاسی خاضعانه درخواست دارم، علاوه بر انتشار پیام در صفحه مجازی خود یا رسانه ها، با تعدادی از افراد و نهادهای تاثیر گذار در سطح جهان مکاتبه کرده، و ضمن تبین واقعیات فلسطین، از آنها به طور اختصاصی درخواست کنند برای توقف جنایات اسرائیل در نوار غزه و سایر نقاط فلسطین اقدام عملی کنئد. با توجه به میزان و شدت جنایات و نسل کشی بی وقفه در غزه و شرایط بحرانی حاکم بر منطقه، و از آنجا که اکثر رسانه های مهم دنیا تحت مالکیت یا نفوذ سرمایه داران بسیار بزرگ بین المللی و نظام سلطه هستند، و واقعیاات حال و گذشته فلسطین و اسرائیل را وارونه جلوه می دهند، صرف نظر از  رویکرد سیاسی و دینمان وظیفه انسانی و اخلاقی داریم در امر درک و نشر حقایق و کمک به توقف نسل کشی در غزه در حد توان تلاش کنیم. برای اطلاع بیشتر به پست های قبلی در همین وبلاگ و بلاگفا مراجعه فرمائید.

اکبر فیجانی

14 آبان 1402

  • اکبر فیجانی

گزیده منابع فارسی در باره فلسطین، اسرائیل و عملیات طوفان ‌الاقصی

اکبر فیجانی | چهارشنبه, ۳ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۳۱ ق.ظ

 

 

گزیده منابع فارسی در باره فلسطین، اسرائیل و عملیات طوفان ‌الاقصی توسط حماس

 

توجه: انتخاب و انتشار  مطالب صرفا جهت اطلاع رسانی می باشد و بمعنی موافقت با تمام گزاره ها و پیام های صریح یا غیرمستقیم آنها نمی باشد.

اکبر فیجانی

 

https://www.sharghdaily.com/

ما ایرانیان و مسئله فلسطین

کوروش احمدی- دیپلمات پیشین        

سرمقاله روزنامه شرق

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.farsnews.ir/news/14020808000504/

 

پله دوم رسانه‌ها در روایت فلسطین

محمدجواد اخوان

 

xxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.farsnews.ir/news/14020727000015/

چرایی شروع دور جدید تحولات فلسطین

دکتر سعدالله زارعی استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54524

بازخوانی دیدگاه و موضع حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در موضوع نابودی رژیم غاصب صهیونیستی

محو اسرائیل: از راه‌حل مردم‌سالارانه تا راهبرد مقاومت مسلحانه

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.farsnews.ir/news/14020818000147/

حمایت از فلسطین و منافع ملی ما؟

حمایت از فلسطین و مبارزه با اسرائیل، نه تنها از بعد نظامی و امنیتی دقیقا در راستای امنیت ملی ماست که حتی از لحاظ اقتصادی نیز مزایایی برای کشورمان دارد.

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.farsnews.ir/news/14020913000395/

درس‌های عملیات طوفان الاقصی

سردار نقدی 

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=54482

همراهان غربی آپارتاید صهیونیستی

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/08/01/2976478/

 پاسخ رجایی فر به یادداشت زیدآبادی درباره حماس؛ "زمان‌پریشی در تحلیل

کارشناس مسایل فلسطین

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

https://www.farsnews.ir/news/14020722001147/

عملیات عظیم طوفان‌الاقصی و پاسخ به 3 پرسش اساسی

دکتر سعدالله زارعی استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.farsnews.ir/news/14020727000512/

هم سکوتتان رسواگر نیاتتان است و هم فریادتان!

معصومه اسمعیلی رییس انجمن مشاوره ایران

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-65/901854-%D8%B1%D8%A4%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87

رؤیای صلح در خاورمیانه

کوروش الماسی

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

https://www.mashreghnews.ir/news/1540598/

رسانه‌های بیگانه و جنگ غزه؛ وقتی یک برابر یک نیست

تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۹

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://vatanemrooz.ir/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=268824

ریاکاری و استاندارد دوگانه رسانه‌های غرب درباره فلسطین

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.mehrnews.com/news/5926033/

مصاحبه سی ان ان با امیرعبداللهیان

 

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://snn.ir/fa/news/1105611/

در نشست خبری رهبران اقلیت‌های دینی ایران؛

رهبر کلیمیان: صهیونیسم مانند داعش است/ اسقف ارامنه: از زمان تأسیس اسرائیل خاورمیانه دچار بحران شده/ اسقف کاتولیک آشوری: آمادگی دیدار با پاپ درباره فلسطین را داریم

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۱ - ۰۱ آبان ۱۴۰۲

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://fa.wikifeqh.ir/

جنبش حماس

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

متن کامل یا بخشی از مقالات برگزیده

 

روزنامه شرق - سرمقاله  

ما ایرانیان و مسئله فلسطین

کوروش احمدی - دیپلمات پیشین       

طی یک ‌ماهی که از شروع نبردی دیگر در رویارویی 75ساله فلسطین و اسرائیل می‌گذرد، شاهد بحث‌های گسترده‌ای بین دولت‌ها، نهادهای غیردولتی و نیز مردم در همه جوامع،  از جمله ایران، در این مورد بوده‌ایم. بحث در ایران در حد بحثی ساده راجع به نبرد جاری محدود نمانده و ابعاد گسترده‌تری در ارتباط با تحولات داخلی در ایران و رابطه بین مردم و حکومت نیز یافته است. به این دلیل، با طیفی از موضع‌گیری‌های متضاد از همه نوع از راست راست تا چپ چپ بین ایرانیان مواجه هستیم که در کشورهای اسلامی بی‌نظیر است. بی‌تفاوتی مشهودترین واکنش اکثر ایرانیان به این بحران است. این بی‌تفاوتی قابل درک است، اما قابل دفاع نیست. قابل درک است چراکه از مردمی که مطالباتشان بی‌جواب می‌ماند، مشکل می‌توان انتظار توجه به دغدغه‌های حکومت را داشت. اما قابل دفاع نیست چراکه مسئله فلسطین در درجه اول برای چیستی و کیستی تک‌تک ما و آینده سیاست‌ورزی و نقش قانون و اخلاق در سیاست داخلی ما مهم است.

برای بحث در این مورد مانند هر مورد دیگر سه مبنا و معیار قابل تصور است: عقلانیت، اخلاقیت و قانونیت. این مبانی و معیارها ایجاب می‌کنند که صرف‌نظر از مسائل داخلی و رابطه ایران با فلسطینی‌ها، هر ایرانی حداقل در فردیت خود نسبت به مردم فلسطین احساس همدردی داشته باشد.

 

عقلانیت حکم می‌کند که بدون حل عادلانه مسئله فلسطین آرامش و ثبات در خاورمیانه همچنان دور از دسترس خواهد ماند. ‌اثرات مثبت حل اصولی این مسئله از طریق ایجاد یک کشور فلسطینی می‌تواند شامل تمام منطقه، از جمله کشور ما شود.

اخلاقیت حکم می‌کند که نمی‌توان و نباید نسبت به رنج‌های مردم فلسطین بی‌اعتنا بود. راست‌گرایان افراطی اسرائیل با نفی حق تعیین سرنوشت برای مردم فلسطین مانع تشکیل کشور فلسطین هستند. آنها همچنین حاضر به دادن حقوق شهروندی به فسطینی‌ها در داخل یک کشور واحد مرکب از یهودیان، مسلمانان و مسیحیان نیز نیستند؛ چراکه جمعیت قابل توجه مسلمانان و مسیحیان و نیز بالاتربودن نرخ رشد جمعیت آنها را در تعارض با ماهیت یهودی اسرائیل می‌دانند. صهیونیست‌های افراطی به این ترتیب در پی آن هستند که ضمن ضمیمه‌کردن اراضی اشغالی فلسطینی و «فلسطینی‌زدایی» در این مناطق، هیچ حقوق شهروندی برای فلسطینی‌ها قائل نشوند و در صورت امکان آنها را از نوار غزه، ساحل غربی و شرق بیت‌المقدس اخراج کنند.

نفی حقوق شهروندی فلسطینی‌ها عملا موجب شکل‌گیری یک رژیم آپارتاید از رود اردن تا دریا شده که امری کاملا غیراخلاقی است. دولت‌های متعدد اسرائیل از میانه دهه 1990 تاکنون به تدریج در جهت ایجاد چنین رژیم آپارتایدی کوشیده و از جمله با توسعه شهرک‌های یهودی‌نشین در ساحل غربی و افزایش مستمر جمعیت این شهرک‌ها در پی قراردادن فلسطینی‌ها و جامعه بین‌المللی در برابر عمل انجام‌شده بوده‌اند. اسرائیل به نحوی سازمان‌یافته از طریق ارتش خود و نیز خشونت مستمر شهرک‌نشینان یهودی مسلح علیه فلسطینی‌ها و ایجاد صدها ایست بازرسی در ساحل غربی و تبدیل نوار غزه به یک زندان بزرگ روباز، به قول عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر، رنجی مدام و دورنمایی تیره را به مردم فلسطین تحمیل کرده که نمی‌تواند نتیجه‌ای جز مقاومت مسلحانه در برابر اشغالگر داشته باشد.

حقوق بین‌الملل و اجماع جامعه بین‌المللی برای مردم فلسطین حق تعیین سرنوشت و برخورداری از حقوق شهروندی قائل است و آنها را محق به مقاومت در برابر قدرت اشغالگر می‌داند. آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی از تجاوزات اسرائیل علیه نوار غزه بر اساس آنچه «حق اسرائیل به دفاع از خود» می‌خوانند، حمایت می‌کنند. اما جامعه بین‌المللی از طریق صدها قطع‌نامه شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل و نیز رأی مشورتی دیوان دادگستری بین‌المللی در سال 2004 نوار غزه و ساحل غربی به شمول بیت‌المقدس شرقی را همچنان مطابق تعریف مندرج در ماده 42 کنوانسیون چهارم ژنو «تحت کنترل مؤثر دشمن خارجی»، یعنی تحت اشغال اسرائیل می‌داند.

بنابراین، اسرائیل به عنوان کشور اشغالگر نمی‌تواند مناطقی را که تحت اشغال دارد، به عنوان کشور خارجی معرفی و به بهانه دفاع از خود بارها آنها را هدف حمله قرار دهد. از آنجا که مردم فلسطین تحت اشغال قرار دارند، مطابق عرف بین‌الملل، از جمله پروتکل الحاقی کنوانسیون چهارم مورخ 1949 حق مقاومت مسلحانه در برابر اشغالگر را دارند.

البته بدیهی است که مقاومت مسلحانه در برابر اشغالگر نیز باید با رعایت حقوق بین‌المللی بشردوستانه انجام شود و از جمله در جریان آن غیرنظامیان باید از تعرض مصون باشند. به علاوه، اصل عرفی حق دفاع از خود که در قالب ماده 51 منشور ملل متحد تدوین شده، به یک کشور حق دفاع از خود در برابر حمله‌ای را که از سوی یک کشور دیگر انجام شده است، می‌دهد؛ در صورتی که مناطق اشغالی فلسطین «کشور خارجی» نیستند، بلکه مردم تحت اشغال هستند. به علاوه، هر اقدامی در دفاع از خود باید «متناسب» و «همراه با تفکیک مناطق نظامی و غیرنظامی از هم» باشد و شکل «مجازات دسته‌جمعی» نداشته باشد. همه این قواعد در جنگ جاری توسط اسرائیل نقض می‌شود.

۱۶ آبان ۱۴۰۲  ۰۰:۰۰

https://www.sharghdaily.com/

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

پله دوم رسانه‌ها در روایت فلسطین

محمدجواد اخوان

پله دوم رسانه‌ها در روایت فلسطین

رسانه‌های جریان اصلی دنیا و نیز رسانه‌های فارسی‌زبان غرب روی جهل بخشی از مخاطبان خود حساب کرده و با ارائه‌ای ناقص از واقعیت‌ها تصویر ذهنی آنها را شکل می‌دهند.

فارس پلاس؛ محمدجواد اخوان در یادداشتی نوشت: گاه در فضای مجازی این شبهه مطرح می‌شود که چرا حماس و مقاومت دست به حمله به سرزمین‌های اشغالی زدند که حال دست جنایتکار صهیونیست‌ها چنین وحشیانه جان کودکان و زنان را بگیرد و چنین صحنه‌های دهشتناکی را در غزه به پیش چشم ما بیاورد.

اشاعه چنین شبهه‌ای هرچند از سر بی‌اطلاعی از تاریخ است، اما در ضمن خود حامل نوعی زیرپاگذاردن موازین اخلاقی و انسانی هم هست. کسی که چنین سؤالی را مطرح می‌کند به‌طور پیش‌فرض حق نقض حقوق متعارف و شناخته شده غیرنظامیان در جنگ را که امنیت اماکن امدادی و غیرنظامیان است برای رژیم‌صهیونیستی به رسمیت شناخته و در واقع می‌خواهد بگوید صهیونیست‌ها که جنایتکارند پس مثلاً شما تحریکشان نکنید. این تصور که طرفی که زور، پول و اتصال به ابرقدرت‌ها دارد، می‌تواند هر کاری بکند و این دیگران هستند که باید خود را با او تنظیم کنند و او را خشمگین نکنند، در واقع تسلیم در برابر زیاده‌خواهی صهیونیست‌ها است.

از این‌ها گذشته چنین شبهاتی در واقع ناشی از روایتگری رسانه‌های جریان اصلی دنیا از «پله دوم» رویداد‌ها است. گویی تاریخ تحولات فلسطین از ۱۵ مهر ۱۴۰۲ شروع شده که یکی از طرفین به دیگری یورش برده است. انگارنه‌انگار که این ماجرا به درازای بیش از یک قرن است که سه‌چهارم این سده را اشغال آشکار فلسطین و بیرون راندن بخشی عمده از ساکنان اصلی آن سرزمین تشکیل می‌دهد.

 

کسی که حماس را متهم به جنگ‌افروزی می‌کند چیزی از ماجرای فلسطین و طرح صهیونیست‌ها برای «پاک‌سازی نژادی» نمی‌داند و خیال می‌کند که دو گروه یهودی و مسلمان سال‌ها بی‌هیچ منازعه هم‌مرز بوده‌اند و اینک در صبحگاه ۱۵ مهر ناگهان طرف فلسطینی روی همسایه خود آتش گشوده است. او چیزی از میلیون‌ها آواره فلسطینی که ۷۵ سال در اردوگاه‌ها با آرزوی برگشت به خانه خود به زندگی سخت خود ادامه می‌دهند نمی‌داند. از محاصره ۱۶ ساله باریکه غزه که زندانی بدون سقف برای ۲ میلیون انسان ایجاد شده اطلاعی ندارد. از دیوارکشی بین روستا‌های کرانه باختری که گاه کودکان برای رفتن به مدرسه روستای کناری باید چندین ساعت راه بروند چیزی نشنیده است. از هزاران اسیر فلسطینی در بند رژیم‌صهیونیستی که گناهی جز اعتراض به اشغال سرزمین مادری‌شان ندارند خبر ندارد. نمی‌داند که تخریب هر روزه خانه‌های مسلمانان و آواره کردن آن‌ها از قدس اشغالی برای پاک‌سازی نژادی این سرزمین مقدس یعنی چه؟ کسی که از جنایت حمله وحشیانه به بیمارستان‌ها و کودک‌کشی صهیونیست‌ها در جنگ اخیر تعجب می‌کند احتمالاً چیزی از جنایات گذشته آن‌ها در قتل‌عام هزاران نفر از مردم عادی فلسطین در «دیر یاسین» (۱۹۴۸)، «طنطوره» (۱۹۴۸)، «صفصاف» (۱۹۴۸)، «دوایمه» (۱۹۴۸)، «قبیه» (۱۹۵۳)، «کفرقاسم» (۱۹۵۶)، «خان یونس» (۱۹۵۶)، «اللد و الرمله» (۱۹۶۹)، «تل‌زعتر» (۱۹۷۶)، «صبرا و شتیلا» (۱۹۸۲)، «الخلیل» (۱۹۹۴)، «قانا» (۱۹۹۶) و «جنین» (۲۰۰۲) نشنیده است یا نمی‌داند همین غزه چه در دوره اشغال و چه در دوره محاصره بار‌ها و مکرراً شاهد خشونت‌های مکرر صهیونیست‌ها علیه زنان و کودکان بوده است.

اغلب آن‌هایی که تحت تأثیر چنین شبهاتی قرار می‌گیرند، چیز زیادی از تاریخ اشغال فلسطین نمی‌دانند و متأسفانه برخی از آن‌ها هم چشم و گوش خود را در اختیار رسانه‌هایی قرار داده‌اند که از سوی صهیونیست‌ها و هم‌پیمانان بهایی‌شان هدایت و مدیریت می‌شوند. این‌چنین است که حق اعتراض و مبارزه را برای مردم مظلوم فلسطین در برابر نسل‌کشی‌ای که ده‌ها سال است تداوم دارد نادیده می‌گیرند و در مقابل برخی از همین افراد هیجانی ممکن است تحت القائات رسانه‌های غربی به خاطر یک دستمال در به آتش کشیدن قیصریه‌ای همراهی کند.

با تأسف باید گفت رسانه‌های جریان اصلی دنیا و نیز رسانه‌های فارسی‌زبان غربی روی جهل بخشی از مخاطبان خود حساب کرده و با ارائه‌ای ناقص از واقعیت‌ها تصویر ذهنی آن‌ها را شکل می‌دهند. مهم‌ترین تکنیک رسانه‌ای اینان که در ماجرای اخیر هم خود را نشان داد «بیان ماجرا از پله دوم» است؛ به‌گونه‌ای که مخاطب بدون در نظر گرفتن پیشینه تاریخی ماجرا آن را در لحظه قضاوت کند و رفتاری را که خودش واکنشی به کنش‌های گذشته است شروع‌کننده بداند. هرچند رسانه‌های جریان اصلی دنیا همسو با منافع صهیونیست‌ها حرکت می‌کنند، اما در تحولات اخیر شاهد نوعی بیداری گسترده حتی در مردم غرب بودیم که می‌تواند الگویی برای شکستن محاصره تبلیغاتی نظام سلطه و بهره‌گیری از «جهاد تبیین» برای ارائه واقعیت‌های ماجرای تلخ و عبرت‌آموز فلسطین به نسل‌های جدید باشد.

پایان پیام/غ

منبع: فارس پلاس

۱۴:۰۱ ۱۴۰۲-۸-۸

https://www.farsnews.ir/news/14020808000504/

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

چرایی شروع دور جدید تحولات فلسطین

دکتر سعدالله زارعی استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

جریانی به رهبری آمریکا، تداوم جنگ تا تضعیف جدی مقاومت فلسطین را در دستور کار قرار داده، اما واقعیت این است که مخالفان حماس چه به انفراد و چه به اجتماع قادر نیستند به‌طور واقعی آن را از صحنه خارج نمایند. حماس از مردم غزه جدا نیست و مردم هم آن را روح غزه به حساب می‌آورند.

 

فارس‌پلاس؛ سعدالله زارعی در یادداشتی نوشت: جنایت شبانه رژیم صهیونیستی در حمله به یک بیمارستان در غزه و شهادت صدها نفر که البته طی 75 سال گذشته مسبوق به سابقه است، بار دیگر وجه خطرناک وجود و بقاء رژیم غاصب را کاملاً روشن کرد. اگر کسی می‌خواهد دلیل ضرورت تلاش برای محو اسرائیل را دریابد، کافی است به صحنه جنایت ارتش رژیم علیه این بیمارستان نگاهی بیندازد. رژیم غاصب برای شهروندان فلسطینی «حق حیات» قائل نیست.

 

کمااینکه در روز سوم جنگ که بمباران مناطق مسکونی غزه شروع شد، خبرنگار از وزیر جنگ رژیم صهیونیستی پرسید در بمباران‌ها بچه‌های زیادی کشته شده‌اند، برای این چه پاسخی دارید، او گفت این نوزادانی که شما به آن اشاره می‌کنید، تروریست هستند چرا که در آینده علیه ما خواهند جنگید! البته فراتر از این در ادبیات مذهبی صهیونیست‌ها - تلمود- با صراحت نوشته شده «یهود نژاد برتر است و بقیه انسان‌ها برای خدمت به آن خلق شده‌اند.» درخصوص جنگ کنونی نکاتی وجود دارد:

 

1- رژیم صهیونیستی در یک جمع‌بندی از اوضاع جهان و کاهش روزافزون قدرت آمریکا به ‌عنوان مهم‌ترین پشتیبان خارجی آن و با نگاه به روند منطقه و قدرت‌یابی ایران و جبهه مقاومت به این نتیجه رسید که فرصت کوتاهی در حدفاصل فروپاشی کامل نظام پیشین و شکل‌گیری نظام جدید بین‌الملل در اختیار دارد و اگر آن را درنیابد و اوضاع منطقه بر مبنای «بقا» اسرائیل تنظیم نشود، قافیه را باخته و فروپاشی آن قطعی است. بر این اساس در سال‌های اخیر هر چه جلوتر آمدیم، از درون سیستم اسرائیل صحبت از تیره و تار بودن افق رژیم و احتمال نابودی قریب‌الوقوع آن بلندتر به گوش می‌رسید؛ تا جایی که نخست‌وزیر وقت اسرائیل، نفتالی‌بنت در نامه‌ای 53 صفحه‌ای که خطاب به یهودیان نوشته بود، با صراحت از سقوط قریب‌الوقوع دولت اسرائیل - در زمانی کمتر از 7 سال - خبر داد.

 

رژیم اسرائیل برای آنچه آن را «تنظیم منطقه بر مبنای بقاء اسرائیل» خوانده‌ است، دو پروژه سیاسی و امنیتی را توأمان دنبال کرد؛ پروژه سیاسی، عادی‌‌سازی اسرائیل در منطقه بود که برای آن طرح «ابراهیم» تهیه شد و مذاکرات با دولت‌های عربی و اسلامی منطقه را شروع کرد و با کمک ویژه آمریکا، در گام‌های اولیه توانست به موفقیت‌هایی هم دست یابد و با چهار دولت ضعیف عربی، عادی‌‌سازی کند. پروژه امنیتی آن زدن ضربه اساسی به جبهه مقاومت بود. این موضوع هم از نظر رژیم در ردیف «موضوعات حیاتی» قرار داشت.

 

رژیم غاصب بر این اساس حملات پی‌در‌پی به سوریه را دنبال کرد با این نگرش که چون سوریه حلقه وسط زنجیر مقاومت است، اگر گسسته شود، دست مقاومت از محیط اسرائیل کوتاه می‌شود. این موضوع در خلال سال‌های 1397 تا همین حال دنبال شده است. ولی در نهایت رژیم متجاوز متوجه شد که این بمباران‌ها ضمن آنکه برای اسرائیل بی‌هزینه هم نیست، اثر واقعی هم ندارد. رژیم اسرائیل ضمن ادامه حملات به خاک سوریه، متوجه شد تهدید از آنچه فکر می‌کرده خیلی به او نزدیک‌تر است. وضعیت کرانه باختری به مرور تبدیل به نقطه آتش شد و بعضی مقامات امنیتی رژیم غاصب برای بیان شرایط کرانه از واژه «آتشفشان» استفاده کردند. همین‌ها یک زمانی که هنوز بر غزه سیطره داشتند، از آن با واژه «جهنم واقعی» یاد می‌نمودند. آتشفشان و جهنم در معنا یکی هستند و آن از یک‌سو شدت نفرت طرف فلسطینی و از سوی دیگر فراتر بودن از توان تحمل اسرائیل را بیان می‌کند. رژیم اسرائیل برای غلبه بر آتشفشان کرانه باختری، هفت لشکر یعنی نیمی از ارتش خود را به این منطقه که تنها 16 درصد مساحت فلسطین را شامل می‌شود، گسیل کرد که کاملاً بی‌سابقه بود.

 

اما به مرور متوجه تشدید اوضاع کرانه شد و این به آن معنا بود که سیاست محاصره کرانه پاسخ نداده است. آنچه از مقالات مؤسسه حکومتی هرتزلیا بر می‌آید، این است که ارتش در بررسی‌های خود به این نتیجه رسید که کرانه باختری زمانی مهار می‌شود که محرکی نداشته باشد. از نظر آنان محرک مقاومت در کرانه، قدس و سرزمین‌های 1948، مقاومت در غزه است و این چندان بی‌راه هم نیست چرا که غزه به مرور به محل حضور مؤثرترین گروه‌های مقاومتی تبدیل شده بود. بر این اساس رژیم اسرائیل ضمن حفظ مأموریت و حضور یگان‌های ارتش در کرانه، لبه عملیاتی خود را به سمت غزه برد. یک آمار بیانگر آن است که در فاصله پنجم شهریور ماه گذشته تا پنجم مهر ماه جاری، یعنی در یک ماه، رژیم ده عملیات نظامی در کرانه و 17 عملیات نظامی در غزه به اجرا گذاشته است. این موضوع دو چیز را روشن می‌کند؛ اول روند تشدید اقدامات نظامی امنیتی اسرائیل علیه مقاومت و دوم تمرکز بیشتر بر روی غزه. کما اینکه خبر شیخ «صالح العاروری» در روز اول حمله اخیر اسرائیل به غزه، مبنی بر اینکه اسرائیل قصد داشت طی هفت تا ده روز آینده به حمله گسترده‌ای علیه غزه دست بزند، در این راستا معنا و مفهوم پیدا می‌کند.

 

2- شواهد و قرائن زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد رژیم اسرائیل جمع‌بندی خود از آنچه گفتیم را با آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و چند کشور عربی و از جمله تشکیلات خودگردان در میان گذاشته و ضمن ترساندن آنان از روند کنونی، موافقت و همراهی آنها را جلب کرده است. در این بین آمریکایی‌ها پس از یک دهه اندرز به رژیم اسرائیل، برای وارد نشدن به معرکه‌های منطقه‌ای، این جمع‌بندی اسرائیل را قبول کرده و در این چارچوب فعال شدند. فشار آمریکا به اروپا برای متوقف کردن مذاکرات هسته‌ای با ایران در حد فاصل شهریور ماه سال گذشته تا امروز بر این اساس صورت گرفته است. خبرها، شواهد و قرائن می‌گویند دستگاه نظامی آمریکا - پنتاگون - این تحلیل را قبول کرده و روند اوضاع منطقه را بسیار خطرناک ارزیابی نموده است.

 

مقامات اسرائیلی این‌گونه تحلیل کردند که اول باید از خطر مقاومت در درون لوزی فلسطین خلاص شود. از نظر رژیم غاصب، مقاومت فلسطین دو کارکرد دارد؛ با کارکرد داخلی سبب به ‌هم خوردن امنیت داخلی رژیم شده و با کارکرد الهام‌بخش، به‌صورت موتور محرکه مقاومت در منطقه عمل می‌کند. بنابراین زدن مقاومت فلسطین در دستور ویژه رژیم قرار گرفت و البته به دلیل بحران سیاسی ده ماه اخیر، به‌مدت 8 ماه با تأخیرهایی مواجه گردید و با کاهش نسبی بحران سیاسی رژیم، اقدامات علیه مقاومت تشدید شد.

 

اما یک نکته مهم در این‌جا این بود که در تحلیل رژیم، قلب مسئله ضربه زدن به مقاومت فلسطینی، ضربه زدن به حماس به عنوان بزرگ‌ترین و قدرتمندترین گروه فلسطینی است و این به کلمه رمز انحلال مقاومت داخلی تبدیل گردید.

 

در این میان جنبش حماس که روند سیاسی و امنیتی را به ‌دقت زیر نظر داشت، متوجه مسئله شد. زمان آغاز این هوشیاری تقریباً با زمانی که رژیم طرح مهار حماس در غزه را در دستور کار قرار داد، همراه شد. حماس در جمع‌بندی داخلی خود به این نتیجه رسید که چاره‌ کار «یک اقدام بزرگ با آثار راهبردی» است که حاصل آن عملیات عظیم «طوفان الاقصی» شد.

 

3- یک نکته مهم که از تحلیل رفتار طرف‌های غربی، رژیم اسرائیل و بعضی دولت‌های عربی که پیشقراولان رابطه با رژیم بوده‌اند، به‌دست می‌‌آید، این است که روند اقدامات خصومت‌آمیز آنان طی چند سال آینده علیه مقاومت فلسطین و به‌طور خاص حماس، با عقربک انهدام کامل آن - به عنوان نقطه شروع در انهدام مقاومت - تنظیم شده و برای آن تمهیداتی شکل گرفته است.

 

از این‌رو عملیات شنبه 15 مهر حماس علیه اسرائیل در واقع اقدام پیشدستانه علیه این طرح می‌باشد. کمااینکه در اثناء این جنگ دو راهبرد پیگیری شد؛ یک راهبرد باز‌سازی قدرت فروپاشیده نظامی اسرائیل از طریق ارسال سلاح و پشتیبانی‌های عملیاتی و یک راهبرد وارد آوردن ضربات پیاپی به حماس بوده است.

 

حسب آنچه از اظهارات برمی‌آید، جریانی به رهبری آمریکا، تداوم جنگ تا تضعیف جدی مقاومت فلسطین را در دستور کار قرار داده و فعلاً افقی برای پایان آن به چشم نمی‌خورد. اما واقعیت این است که مخالفان حماس چه به انفراد و چه به اجتماع قادر نیستند به‌طور واقعی آن را از صحنه خارج نمایند. حماس از مردم غزه جدا نیست و مردم هم آن را روح غزه به حساب می‌آورند.

 

این مشکل اساسی رژیم و آن جریان است. از سوی دیگر اضلاع جریان مخالف مقاومت فلسطین، در وضع اقتدار سابق نیستند. ضمن اینکه مقاومت فلسطین، امروز در بالاترین سطح اقتدار است. وقتی حماس قادر به وارد کردن ضربه‌ای است که مقامات ارشد رژیم غاصب، آن را بی‌سابقه‌ترین و شدیدترین طی 75 سال می‌خوانند، چه جای آنکه از تضعیف حماس و از میدان به درکردن آن، صحبت نمایند.

پایان پیام/ت

https://www.farsnews.ir/news/14020727000015/

.

طططططططططططططططططططططططططططططط

 

درس‌های عملیات طوفان الاقصی

سردار محمدرضا نقدی

1402.9.8

خلاصه مقاله

فارس پلاس؛ سردار محمدرضا نقدی در یادداشتی نوشت: عملیات طوفان الاقصی با دستاورد‌های پیروزمندانه بی‌نظیر یک شاهکار نظامی بزرگ و بی‌بدیل بود و در تاریخ عملیات انقلابی جاودان خواهد ماند، اما دستاورد‌های مقاومت بعد از این عملیات صد‌ها برابر بزرگ‌تر از دستاورد‌های خود عملیات است.

جامعه بشری که پس از شکست سوسیالیسم مدعی اداره عادلانه جهان و به بن بست رسیدن لیبرالیسم مدعی تحقق رفاه و آزادی در خلأ ایدئولوژیک حیران و سرگردان مانده و نمی‌داند برای اداره سعادتمندانه جهان چه تفکر و نظریه‌ای را باید دنبال کند، در پرتو نور این جهاد مقدس دارد راه خود را کم کم می‌یابد. خدای متعال در این مقاومت فداکارانه برکتی نهاد و اعجازگون پیشرفتی را در تعالی جامعه بشری ایجاد کرد که با یک قرن تلاش برای روشنگری و تبیین هم چنین پیشرفتی حاصل نمی‌شد. دنیا دارد می‌بیند هر آنچه انقلاب اسلامی در مورد ماهیت امریکا و صهیونیست‌ها قضاومت می‌کرد، کاملاً درست است.

امام و مقتدایمان و بزرگ پرچمدار این جهاد حضرت آیت الله خامنه‌ای عزیز چه زیبا فرمودند «این حرکت وحشیان‌های که رژیم صهیونیستی انجام داد، این حرکت بیرحمان‌های که انجام داد، نه فقط آبروی خود رژیم صهیونیستی را برد، آبروی امریکا را هم برد؛ آبروی امریکا را برد، آبروی تعدادی از این کشور‌های معروف اروپایی را برد، بلکه آبروی تمدن و فرهنگ غرب را برد.

فرهنگ غرب و تمدن غرب همان تمدنی است که وقتی با بمب فسفری می‌زنند و 5 هزار کودک را شهید می‌کنند، رئیس فلان کشور میایستد می‌گوید که اسرائیل دارد از خودش دفاع می‌کند! این دفاع از خود است؟ فرهنگ غرب این است؛ در این قضیه فرهنگ غرب بی‌آبرو شد

تمام جهان رویارویی دو تفکر و دو تمدن را می‌بینند. نه ما ادعا داریم و نه حماس و جهاد فلسطین مدعی این هستند که نسخه کاملی از پیاده‌سازی اسلام هستند. در همین حدی که از اسلام یاد گرفته چه شکوهی را به نمایش گذاشته است و در طرف مقابل اسرائیل که غربی‌ها و دنباله‌های داخلی آن‌ها همیشه گفته‌اند و می‌گویند برجسته‌ترین الگوی دموکراسی لیبرال در منطقه است چه افتضاح و رسوایی را به بار آورده است.

به خواست خدا پرده‌ها کنار‌زده شده، یک صفحه نمایشگر -به وسعت مشاهده همه جهان- گشوده شده تا جهانیان همه ماهیت واقعی این دو تفکر را به چشم خود ببینند.

این بیان ولایت یک حقیقت انکارناپذیر است که غزه گورستان لیبرال دموکراسی شد و غزه، پرونده تفکر غرب را برای همیشه بست. همه مردم دنیا دو جبهه و ماهیت دوطرف را می‌بینند و مقایسه می‌کنند.

در یک طرف سعه‌صدر، بردباری و حلم و در طرف مقابل حقد و کینه و تنگ‌نظری؛ همه دیدند رزمندگان مجاهد فلسطینی بعد از 75 سال که از اشغال سرزمینشان می‌گذشت به تعداد زیادی از شهرک‌های اشغالی و غصب شده مسلط شدند. آتش زدن و انهدام کل خانه‌های این شهرک‌ها کار ساده‌ای بود. یک کبریت و یک بطری بنزین می‌خواست، ولی رزمنده‌ای که بعد از 75 سال از اشغال سرزمینش تسلط پیدا می‌کند. حلیم است و سعه‌صدر دارد، ولی دشمن او چطور؟ از امریکا بمب‌های ضد پناهگاه را که برای انهدام استحکامات زیرزمینی ساخته شده می‌گیرد، ساختمان‌های مسکونی را می‌کوبد و 45 هزار خانه مسکونی را با خاک یکسان می‌کند.

آن سو جبهه بخل و خساست است که از آب هم مضایقه می‌کند. به روی زنان و بچه‌ها و مردم عادی آب و غذا و سوخت را می‌بندند. در طرف مقابل مجاهدان فلسطینی‌ که خودشان در محاصره و تحریم هستند و آب و غذا به روی آن‌ها و خانواده‌شان بسته شده است، اوج سخاوت و دست و دلبازی را از خود نشان می‌دهند و در اوج نداری به بهترین نحو از اسرای خودشان پذیرایی می‌کنند.

اسیر اسرائیلی که آزاد می‌شود بعد از 50 روز سرحال‌تر و شاداب‌تر از روز اول اسارت همراه سگ خودش آزاد می‌شود، در حالی که دشمن به فلسطینی‌ها گرسنگی می‌دهد. فلسطینی‌ها حتی سگ متعلق به اسیرشان را هم گرسنه نگه نداشته‌اند، غذای آن را هم تأمین کرده‌اند. این‌ها همه را دارند می‌بینند و مقایسه می‌کنند. کدام تفکر صلاحیت اداره جهان را دارد. آن کس که آب به روی مردم می‌بندد یا محاصره شده‌ای که از سگ اسیرش هم پذیرایی می‌کند؟

همه دارند عملکرد تربیت‌شدگان مکتب لیبرال دموکراسی غرب را با عملکرد مجاهدان مسلمان مقایسه می‌کنند؛ کدام یک از این دو تفکر لیاقت اداره جهان را دارد، کدام یک از این دو تفکر به انسانیت احترام می‌گذارد.

غزه نمایشگاه بزرگ رسوایی لیبرال دموکراسی و تمدن غرب است و اینجا کار آن‌ها تمام شد. غربی‌ها از اول تسلط بر عالم کارشان همین بوده است. جنایات غزه تازگی ندارد؛ فقط این روز‌ها رسانه‌ها زیاد هستند، همه می‌بینیم و دنیا می‌بیند. اروپایی‌ها در برابر تصرف امریکا با سرخپوست‌ها و بومیان امریکا همین کار را کردند. همین طور کشتار کردند.

در افریقا همین طور جنایت کردند وآن را به استعمار در آوردند؛ در شرق آسیا، ویتنام و کامبوج، فیلیپین نیز چنین بوده است. خود فلسطین همین طور و با همین کشتار‌های وحشیانه اشغال شد و این پایان راه این تمدن وحشی غرب است.

پایان پیام/غ

 

https://www.farsnews.ir/news/14020913000395/

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

یادداشت

۱۴:۴۹ ۱۴۰۲-۷-۲۷

هم سکوتتان رسواگر نیاتتان است و هم فریادتان!

از همه همکاران عزیزم بویژه همکاران جوانم می خواهم دست به سلاح تبیین موقعیت شوند و به هرزبان که آشنا هستند سهم خود را در این دفاع مقدس به میدان بیاورند.

 

خبرگزاری فارس؛ معصومه اسمعیلی رییس انجمن مشاوره ایران در یادداشتی نوشت: اینک کجایند آن خوش سخنان و فعالان اجتماعی که اهل آزادی کودکان و زنان و انسان های مظلوم هستند و صاحبان قدرتی  که می خواستند افغانستان را بسازند! می خواستند لیبی را بسازند! می خواستند اتیوپی را بسازند! می خواهند مرا در سرزمین خودم هدایت کنند تا آزاد باشم در اینجا مصرف کننده کور بازارهایشان بشوم و برده بی جیره و مواجب  و حمّال افکار مزورانه باصطلاح دموکراتیک شان؟

از شما  دلسوزان حیات وحش می پرسم که برای دفاع  از حقوق بچه پلنگ معصومی کارزار راه می اندازید و برای فرهنگ سازی زندانی کردن سگ ها و گربه ها میلیاردها هزینه دریافت می کنید و درمان روان انسان را با زندانی سازی و سوء استفاده و ظلم به حیوانات و دور کردن آنها از محیط طبیعی زندگیشان  تجویز می کنید. اینک به میدان بیایید بگویید برای سلامت روان و امنیت کودکان فلسطین چه در چنته دارید؟

شما که مرگهای اتفاقی را کالای بازار گفتمان سازی خود می سازید، بیایید بیایید به غزه سرزمین حق طلبی مظلومان. اینجا بازار مرگهایی است که دلهای مرده را زنده می کند. شما که  به نام سمی ناهارهای  علمی با شکوه زمینی و زیر زمینی و پستویی درمانی  و تحلیل های سفسطه آمیز جامعه شناسانه  برای  حمایت از جنبش حق ستیزی (ضد حفظ حریم خانواده) راه می اندازید و ایجاد نا امیدی و شکاف در جامعه  را در دستور کار خود دارید . موافقید به نام علم به میدان دفاع از حقوق زنانی که آب بر آنها بسته شده و کودکانی که با خونشان خیابانهای غزه رنگ زیبای شهادت گرفته و جلوی چشم دوستان بهت زده شان روی دست  والدینشان  حمل می شوند حرفی بزنید؟

حاضرید درباره لب های کودکانی که به مدد بمبهای تجارت جهانی در بیمارستان المعمدانی شکفته شده سخن برانید؟ بازهم از انسانیت سخن می گویید آیا ؟ یا باز اعمال دموکراتیک های مزور و دروغ پرداز را در خونخورای کودکان ،غصب سرزمینهای مادری ،تخریب خانه ها، تجاوز به زنان در مقابل همسرانشان و بستن آب و دارو و غذا و ریختن آتش روی سرشان پس از اعتراض و حق خواهی یشان، در صفحات به اصطلاح علمی تان وارونه سازی می کنید؟

 توجیهات صفحات تبلیغی تان آنقدر مستهجن است که حال هر انسان آزاده ای را بهم می زند می گویید اسرائیلی ها هم آدم هستند؟ کودک دارند، آری مسئول خون آنها هم ارباب های فراموسونرشان است. آنها که اینان را برای راندن فلسطیینیان از خانه هایشان اجیر کردند. فرمانبری ظالم و نان ظالم را خوردن انسان را در جبهه ظلم می نشاند. این گونه توجیهات فقط برای خود فریبی مناسب است.پس چرا در بیاناتتان صاحبان دستکشهای مخملین را معرفی نمی کنید؟

استکبار جهانی با روحیه ی تهاجم، زیاده خواه ؛ قانون گریزی، حریم ستیزی و تبلیغات سفسطه آمیز در کاخهای زیر زمینی فراموسون ها و تا جران جهانخوار در  پی برده سازی بشریت به نفع اقلیتی قلدر در جهان است .کشتی که ما در آن قرار داریم سوراخش فقط گروهی از ما را در بر نمی گیرد باید برای سوزاندن ریشه  های جهل مقبول، افشای فریب لاکچری ، شکار جادوگر پیر کلبه شیرینی قصه هانسل و گرتر به میدان آمد.

باید به میدان بیاییم . میدان مبارزه با جهل تبلیغات وحشی و بینهایت سری که به سراغ خانه های ما آمده و در حال غصب سلولهای خاکستری و گرانبهای ماهستند؛ لطفا زنده و بیدار بمانیم. لطفا ماهیت انسانی مان را حفظ کنیم.

سخنی با همکارانم. روان شناس و مشاورگرامی که می دانی چگونه جادوگران واقعی سرزمین داستان هری پاترها  و هانسل و گرتل ها می خواهند ما را به بردگی بگیرند .شما مسئول بیداری و بیدار ماندن ذهن ها هستید . ما باید به افشای لایه های پنهان و آشکار ظلم به انسانها بپردازیم وگرنه علم ما شمشیر ظالمین خواهد بود. ما باید بدانیم نمی توانیم در اتاق خود بنشینیم و بدون درک بافتی که راه جلوی ما در حال تجربه آن است به کار خود مشغول باشیم و از دنیای حرفه ای خود دفاع کنیم. از آنجا که رشته زیبا و یاریگر مشاوره و روان شناسی در خط مقدم دفاع از آرامش و امنیت پایه انسان قرار دارد از همه ی همکاران عزیزم بویژه همکاران جوانم می خواهم دست به سلاح تبیین موقعیت شوند و به هرزبان که آشنا هستند سهم خود را در این دفاع مقدس به میدان بیاورند.

پایان پیام

منبع:

خبرگزاری فارس

https://www.farsnews.ir/news/14020727000512/

 

  • اکبر فیجانی