اندیشه ها و نکاتی برای ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

هدف از ایجاد این وبلاگ نشر راهکار ها و اندیشه هایی است برای افزایش آگاهی و بصیرت سیاسی و ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

اندیشه ها و نکاتی برای ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

هدف از ایجاد این وبلاگ نشر راهکار ها و اندیشه هایی است برای افزایش آگاهی و بصیرت سیاسی و ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

 

بنام خدا

عاملان اصلی شروع  و ادامه جنگ اوکراین ایران را به ارسال موشک به روسیه متهم می کنند

تعداد بسیار زیادی از رسانه های غربی اخیرا بطور هماهنگ در باره ارسال تسلیحات نظامی به روسیه توسط ایران تیتر زده و به نقل و تحلیل اتهامات مقامات غربی علیه ایران پرداخته اند در حالیکه بندرت به انبوه کمک های نظامی، سیاسی و اطلاعاتی کشورهایشان به اوکراین اشاره یا اعتراض می کنند و  این واقعیت را نادیده می گیرند که ناتوعامل اصلی حدوث و طولانی شدن جنگ در اوکراین می باشد.

علاوه بر آن این رسانه ها با اتخاذ سیاست دوگانه بندرت به کمک همه جانبه آمریکا و همپیمانانش به اسرائیل و ارسال انواع سلاح های مرگبار به این رژیم جنایتکار اعتراض می کنند. (برای اطلاعات بیشتر به منابع معرفی شده در زیر مراجعه کنید.)

بنظر می رسد دشمنان ایران با اینکار چند هدف را دنبال می کنند. فریب و آماده کردن افکار عمومی برای اقدامات سخت علیه ایران، انحراف توجه از مسئله فلسطین و جنایات اسرائیل، توجیه افزایش تحریمات، و از همه مهمتر وادار کردن سازمان ملل به اعمال تحریمات جدید علیه ایران از جمله اهداف پشت این  پروپوگاندا و هیاهوی رسانه ای می باشد.

اکبر فیجانی

بیستم شهریور 1403

 

 

 

   

U.S. Security Cooperation with Ukraine

Fact Sheet

Bureau of Political-Military Affairs

September 6, 2024

https://www.state.gov/u-s-security-cooperation-with-ukraine/

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

Iran denies supplying missiles to Russia, asks US and allies to stop arming Ukraine

Iranians have termed the repeated allegations of weapons supply to Russia without providing any evidence a form of psychological warfare waged by the US and the EU

September 10, 2024 by Abdul Rahman

https://peoplesdispatch.org/2024/09/10/iran-denies-supplying-missiles-to-russia-asks-us-and-allies-to-stop-arming-ukraine/#:~:text=According%20to%20reports%2C%20the%20US,weapons%20in%20the%20same%20period.

 

Xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

West keeps arming Israel despite calls to end complicity in Gaza genocide

Friday, 05 July 2024 6:56 AM  [ Last Update: Friday, 05 July 2024 6:59 AM ]

https://www.presstv.ir/Detail/2024/07/05/728735/West-US-Germany-arming-Israel-complicity-Gaza-genocide

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

UN experts warn arms firms may be ‘complicit’ in Israeli crimes

Friday, 21 June 2024 6:40 AM  [ Last Update: Friday, 21 June 2024 7:05 AM ]

https://www.presstv.ir/Detail/2024/06/21/727858/Arms-firms-complicit-Israel-rights-abuse-UN

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

Who are Israel's main weapons suppliers and who has halted exports?

The US is by far the largest arms supplier to its closest Middle East ally, followed by Germany - whose strong support for Israel reflects in part atonement for the Nazi Holocaust - and Italy.

https://www.tbsnews.net/hamas-israel-war/who-are-israels-main-weapons-suppliers-and-who-has-halted-exports-847611

  • اکبر فیجانی

 

 

 مقاومت و قدرت ایران در برابر امپریالیسم و صهیونیسم جهانی-نتایج و پیامدها-پست 2

گزیده مقالات

توجه: برای اطلاعات بیشتر به پست شماره 39 در این وبلاگ و  بلاگفا مراجعه کنید.

 

 

 

 

 

http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2029464/

 

حمایتی که دفاع از هویت عربی نیست

ما و مساله فلسطین

 ۲۹ آبان ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۹۴۶۴ اخبار اصلی خاورمیانه

حسین حاجی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: حمایت جمهوری اسلامی ایران از فلسطین، نه دفاع از هویت عربی است و نه صرفاً حمایت از قدس شریف، بلکه حمایت از پارادایمی است که به آزادی قدس منجر می شود. این پارادایم در قالب یک بسته ترکیبی قابل تعریف است و هیچ کدامشان منهای هم نمی توانند منشا اثر باشند؛ بسته ای از مجموعه مولفه هایی چون دفاع از مظلومیت، دفاع از انسانیت، دفاع از حریت، دفاع از مکتب، دفاع از قدس والبته غایت مهم این بسته دفاع از امنیت ملی و موجودیت جمهوری اسلامی است. به همین سبب راهبردهای دفاعی جمهوری اسلامی فراتر از مرزها و مکتب ها تعریف شده است.

ما و مساله فلسطین

نویسنده: حسین حاجی، دکتری روابط بین ‌الملل

 

دیپلماسی ایرانی: اگرجمهوری اسلامی ایران دست از حمایت فلسطین بردارد آیا مناقشه ایران – اسرائیل حل خواهد شد؟ سئوالی که ممکن است برخی ها گمان کنند مناقشه و دعوای طرفین حاصل حمایت های جمهوری اسلامی ایران از فلسطین است. اما واقعیت ها حکایت از مسائل دیگری نیز دارد که به بعضی از آنها اشاره می شود.

 

حمایت جمهوری اسلامی ایران از فلسطین، نه دفاع از هویت عربی است و نه صرفاً حمایت از قدس شریف، بلکه حمایت از پارادایمی است که به آزادی قدس منجر می شود. این پارادایم در قالب یک بسته ترکیبی قابل تعریف است و هیچ کدامشان منهای هم نمی توانند منشا اثر باشند؛ بسته ای از مجموعه مولفه هایی چون دفاع از مظلومیت، دفاع از انسانیت، دفاع از حریت، دفاع از مکتب، دفاع از قدس والبته غایت مهم این بسته دفاع از امنیت ملی و موجودیت جمهوری اسلامی است. به همین سبب راهبردهای دفاعی جمهوری اسلامی فراتر از مرزها و مکتب ها تعریف شده است.

 

در جنگ‌های چهارگانه اعراب و اسرائیل که نتیجه آن شکست اعراب را در پی داشت، ایران عصر پهلوی نیز در کنار اسرائیل ماند و شرط ماندگاری رژیم خود را در حمایت از سیاست‌های آمریکا و اسرائیل تعریف کرد، اما این سیاست به پایداری رژیم نیانجامید و دلیل انقلاب اسلامی در شعاع درک و فهم و تعهد انسانی و اسلامی مردم ایران در دفاع از حق و غلبه بر باطل بود، و این بزرگترین امتیاز و فاخرترین حرکت ارزشمندانه مردمی بود، چیزی که ملت‌های عرب متاسفانه هنوز جامانده از آنند و به همین سبب به تغییر مسیر دولت‌هایشان موفق نشده اند و اگر این گونه بودند امروز نباید نظاره گر خنثی در نسل کشی هم نژاد خودشان در غزه و لبنان می شدند!

 

چیزی که نگاه راهبردی و آینده نگری رهبران جمهوری اسلامی ایران را با کشورهای عرب متمایز می‌کند، آن حکایت از نگاه عمیق و پیشدستانه و عالمانه رهبران جمهوری اسلامی ایران از خطر «جهان – مکتب‌ستیزی و جهان – محور گشایی صهیونیسم یهود» دارد.

 

جهان گشایی و مکتب ستیزی صهیونیست ها نه شعار امروز رهبران این رژیم، بلکه در افکار پدر معنوی صهیون‌ها ریشه دارد. این همان نسخه پدرمعنوی و پایه گذار صهیونیست تئودر هرتزل در أواخر قرن نوزدهم است، همانی که نتانیاهو در سازمان ملل متحد نقشه خاورمیانه جدید را ارائه داد: «از بحر تا نهر – از نیل مصر و تنگه باب المندب در یمن تا بین النهرین عراق» که بخش هایی از مصر و تمامی لبنان، سوریه، اردن، عربستان، بخش های شرقی ترکیه، تمامی عراق و نهایتاً بخش های بزرگی از جمهوری اسلامی ایران را شامل می شود!

 

عملیات طوفان الاقصی را باید در تفاوت درک رهبران جمهوری اسلامی ایران از خطر فزاینده اسرائیل جست‌وجو کرد و اگر نبود عملیات طوفان الاقصی، عادی سازی اعراب و اسرائیل سقط جنین نمی‌شد. نتیجه صلح اعراب و اسرائیل به اجرای کریدور اسرائیلی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی "Indian_Arab_Med Corridor" می انجامید؛ «بخوانید کریدور دور زدن ِجمهوری اسلامی ایران.» این کریدور ازامتداد هندوستان شروع و با عبور از حاشیه کشورهای عربی و نهایتا به بنادر اسرائیل وصل می‌شد و عملا کریدور فعلی اقتصادی ایران با کشورهای منطقه و با جهان را تحت تاثیر شکننده خود قرار می‌داد وموقعیت های همه جانبه جمهوری اسلامی را در مضیقه خطر و تنگنای راهبردی قرار می‌داد. این سرآغاز عادی سازی با اعراب و منطقه گشایی اسرائیل بود که می توانست آرزوی نیل تا فرات صهیون ها را برآورده کند و با هدف گیری چندمنظوره امنیت ملی، اقتصادی، سیاسی، تمامیت ارضی و موجودیت جمهوری اسلامی ایران را با خطر جدی مواجه ‌کند.

 

نتیجه سخن این که مبارزه جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل که متاسفانه برخی از جریان ها در افکار عمومی به غلط و از روی غرض آن را به دفاع ازهویت عربی تقلیل داده اند، باید گفت این دفاع نه تنها دفاع از هویت عربی نیست بلکه صرفاً ایدئولوژی محور نیز نیست، هرچند حرمت قدس شریف عامل محرک زای اصلی‌ست و اگر قدس همچنان توسط صهیونها قدس زدایی معنوی بشود و جای آن رامعابد یهود بگیرد، نه از آرمان قدس نشانی خواهد ماند و نه از دولت‌های عرب و نه از حیات حامیان واقعی قدس همچون جبهه مقاومت!

 

مبارزه جمهوری اسلامی با اسرائیل مناقشه برای موجودیت وحیات و ممات است، چه این که جنگ حزب الله، فلسطین و جبهه مقاومت با اسرائیل را حیثیتی و تنازع برای بقای طرفین می‌دانم. در هدف گیری این جنگ، موقعیت خطر برای جمهوری اسلامی ایران نه در میانه است و نه در قاعده بلکه در توجه به راس و در راس توجه اسرائیل – آمریکا قرار دارد. از همین رو اگر اسرائیل به فوریت در پشت مرزهای لبنان متوقف نشود و فرصت و توان شبیه سازی ویرانی غزه در بیروت و دمشق را داشته باشد که به نظر می رسد در آغازینِ راه است، گام های بعدی، بعد از عبور عراق می تواند متوجه ایران باشد. بنابراین جمهوری اسلامی باید در افق های غایت و با حفظ و تقویت سنگرها و بازوانش در غزه، لبنان، سوریه و پهنای جبهه مقاومت در پی افزایش ضریب امنیت همه جانبه خود باشد و با تداوم راهبری خود مراتب آزادی قدس و دفع شر اسرائیل از سر ملت های منطقه، ایران و فلسطین را فراهم کند.

لینک منبع:  

 

http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2029464/

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

تحلیلی بر مقاله فرید ذکریا در واشنگتن پست/ شکست آمریکا در برابر ایران قدرتمند

فرید ذکریا از یک واقعیت مطلق در حوزه سیاست خارجی آمریکا پرده برداشته است: فقدان راهبرد در قبال ایران. به عبارتی گویاتر، فشار حداکثری و مهار حداکثری ایران حتی بر اساس منطق رئالیستی در سیاست خارجی آمریکا نیز قابل توجیه نیست.

پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ فخرالدین اسدی

مهار حداکثری ایران، گزاره ایست که دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا به صورت مستمر بر روی آن تاکید داشته و آن را به مثابه یک استراتژی کلان در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی خود قلمداد می کنند. البته این گزاره در ابتدا، "مهار همه جانبه ایران"بود که به دلیل ناتوانی واشنگتن و شبکه متحدانش در مواجهه با تهران، تبدیل به راهبرد مهار حداکثری شده است. به عبارت بهتر، آمریکا ناچار شده (علی رغم میل و اراده، راهبردها و ثوابت سیاست خارجی خود) از تقابل مطلق با تهران فاصله بگیرد.

 

جمله معنادار فرید ذکریا

 

اخیرا فرید ذکریا، تحلیلگر و مجری سرشناس آمریکایی با انتشار مقاله ای در واشنگتن پست، با اشاره به افزایش تنش‌ها در منطقه (غرب آسیا) می نویسد:

 

"واقعیت جدید و خطرناکی که منطقه با آن روبرو شده است، بیش از هر نتیجه‌ای، ریشه در فروپاشی سیاست آمریکا در قبال ایران دارد. ایران به فشارهای خارجی از طریق نزدیک‌کردن روابط با جنبش‌هایی مانند حزب‌الله در لبنان، حماس در غزه، انصارالله در یمن و «گروه‌های مسلح» در عراق و سوریه پاسخ داده است. در یک دهه اخیر، رویکرد واشنگتن در قبال ایران مخالفت سرسختانه و فشار بوده نه یک راهبرد ."

 

فرید ذکریا از یک واقعیت مطلق در حوزه سیاست خارجی آمریکا برداشته است: فقدان راهبرد در قبال ایران. به عبارتی گویاتر، فشار حداکثری و مهار حداکثری ایران حتی بر اساس منطق رئالیستی در سیاست خارجی آمریکا نیز قابل توجیه نیست. زبگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر قبل از مرگ خود، چندین بار به مقامات کاخ سفید ، اعم از دموکرات و جمهوریخواه، در خصوص عواقب و تبعات به کارگیری روشها و استراتژی های نادرست در قبال ایران هشدار داد. این هشدارهای از سوی استراتژیستی خطاب به دو حزب سنتی آمریکا مخابره شد که سابقه صدور دستور حمله به ایران با هدف آزادی دیپلماتهای آمریکایی در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی را در کارنامه خود داشت! برژینسکی بر اساس سنجش نسبت هزینه -فایده در حوزه سیاست خارجی آمریکا، به این نتیجه رسیده بود که واشنگتن چاره ای جز به رسمیت شناختن "ایران قدرتمند" ندارد و در صورت به کارگیری روشهای دیگر، ناچار به پرداخت هزینه های کلان و جبران ناپذیر خواهد شد.

 

تکرار هشدار برژینسکی توسط ذکریا

 

اکنون فرید ذکریا، هشدار برژینسکی را با ادبیاتی دیگر و البته در سال 2024 میلادی تکرار کرده است. مهار حداکثری ایران را می توان به جای راهبرد، به یک ادعا یا همان گزاره در حوزه سیاست خارجی آمریکا تشبیه کرد که مصادیق آن با مبانی و مفاهیم طراحی شده در بطن آن تفاوتی عمیق و فاحش دارد.

 

ترامپ خروجی سیاست خارجی خود در تقابل با ایران را در شکست فشار حداکثری مشاهده کرد.جوبایدن نیز نهایت اقدامات ممکن را در راستای بازتعریف داعش ، بازآفرینی بحرانهای مزمن امنیتی در غرب آسیا، مهار پیرامونی -منطقه ای ایران و ....صورت داد اما در مواجهه با ایران به بن بست رسید. جنس این بن بست نه تاکتیکی و نه رفتاری است! آمریکا با بن بستی راهبردی در حوزه سیاست خارجی خود در تقابل با تهران مواجه شده که تنها راه خروج آن ، همان نسخه برژینسکی است: پذیرش قدرت ذاتی و اکتسابی ایران.

 

ایران قدرتمند در یک نگاه

 

دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر از توافق با ایران ( لزوم مذاکره با تهران ) سخت می گوید! فارغ از اینکه در ماورای رفتار پارادوکسیکال سالهای مقامات آمریکایی چه رویکرد و هدفی نهفته است، در این جا کلید واژه ای وجود دارد که نمی توان در تحلیل مناسبات 45 ساله اخیر ایران و آمریکا از کنار آن گذشت:" ایران قدرتمند»

 

«ایران قدرتمند» نه یک مفهوم انتزاعی، بلکه خروجی و محصول یک محاسبه رئالیستی تمام عیار از سوی اکثر استراتژیست‌های آمریکایی محسوب می شود. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که پارادوکس رفتاری کارتر، ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما ، ترامپ ، بایدن و دیگر مقامات آمریکایی در قبال ایران،معلول سردرگمی آنها در مواجهه با «ایران قدرتمند» می باشد. به عبارت بهتر، مقامات آمریکایی از یک سو بر تقابل مطلق با جمهوری اسلامی ایران اصرار وریزده و از سوی دیگر، نسبت به عواقب و تبعات این مواجهه به شدت نگران است بازخوانی دقیق جمله برژینسکی در خصوص ایران قدرتمند، می تواند در درک این مفهوم و مصادیق آن مفید باشد:

 

«ایران همواره در این منطقه وجود خواهد داشت و چه خوش‌مان بیاید، چه نیاید در منطقه مهم خواهد بود. این به نفع ماست که در درجه اول از هرگونه درگیری اجتناب ورزیم؛ زیرا درگیری ایران و آمریکا چه تعمدی باشد، چه تصادفی، آمریکا را درگیر کشمکشی می‌کند که هم ایران و هم عراق را در بر می‌گیرد. من نمی‌خواهم آمریکا خواهان نزاع با ایران باشد؛ چرا که به نظر من آمریکا بدون جنگ با ایران حال و روز بهتری خواهد داشت. »

 

عواقب بازی خطرناک آمریکا

 

هم اکنون در سال 2024 میلادی به سر می بریم. بدون شک تعلل آمریکایی ها در شناسایی و تسلیم در برابر مفهوم «ایران قدرتمند» هزینه های راهبردی سختی را متوجه ایالات متحده آمریکا در منطقه و نظام بین الملل ساخته و در آینده نیز خواهد ساخت. بی دلیل نیست که حتی برخی از جمهوری‌خواهان سنتی نسبت به تقابل ترامپ با تهران هشدار داده و خروج وی از توافق هسته ای را به صلاح نمی دانند. «ایران قدرتمند» همان بازیگری است که نقشه های شوم ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا را بر هم زده و شکستهای تاکتیکی واشنگتن در نظام بین الملل را به شکست استراتژیک تبدیل کرده است.ایران قدرتمند، همان بازیگری است که مانع از پیشبرد طرح «خاورمیانه جدید» از سوی دولت‌های قبلی و فعلی آمریکا شد. هم اکنون مفهوم «ایران قدرتمند» بیش از هر زمان دیگری برای مقامات آمریکایی قابل درک است! با این حال عناد دولتمردان آمریکایی در درک این مفهوم عمیق و عینی، مترادف با پشیمانی سختی خواهد بود که در آینده ای نزدیک انتظار کاخ سفید( فارغ از اینکه چه کسی در مسند قدرت نشسته باشد) و سیاستمداران داخل آن را می کشد! پارادوکس رفتاری مقامات آمریکایی در قبال ایران، بیش از آنکه ناشی از یک بازی هدایت شده در آن سوی آتلانتیک باشد، معلول سردرگمی راهبردی آنها در قبال قدرت ایران و نحوه مواجهه با کشورمان است. این سردرگمی راهبردی صرفا معطوف به دوران ریاست جمهوری ترامپ و بایدن نبوده و هر یک از روسای جمهور و دولتهای آمریکایی آن را تجربه می کنند.

منبع: سایت بصیرت

تاریخ انتشار : ۰۲ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۰  ، کد خبر : ۳۶۴۲۳۰

https://basirat.ir/fa/news/364230/

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

مقاومت و غرب آسیا

وضعیت منطقه غرب آسیا برای آمریکایی‌ها نابسامان است و این در حالی است که تا همین چند سال پیش همه‌چیز در منطقه به خواست آمریکا پیش می‌رفت.

پایگاه بصیرت / گروه بین الملل

 

ثمرات الگوی مقاومت در منطقه غرب آسیا که از ابتدای انقلاب اسلامی، حیاتی تازه یافت و به شکلی فعال رو به گسترش نهاد از حدود دو دهه قبل به شکلی آشکار نمایان شد و ورق در این منطقه برای آمریکا و رژیم‌صهیونیستی برگشت.

 

آمریکایی‌ها و رژیم جعلی صهیونیستی تا پیش از این هرچه می‌خواستند در منطقه غرب آسیا انجام می‌دادند و با ایجاد افسانه‌ای از شکست‌ناپذیری برای خود و ارعاب کشورها از حمله نظامی به کشورهای منطقه و قتل و آدم‌کشی در این مناطق، هراسی نداشتند.  اما در سال‌های ابتدایی قرن جدید با دو شکست بزرگ اسرائیل مقابل حزب‌ا... لبنان و شکست‌ آمریکا در عراق که با شکست در افغانستان در سال‌های اخیر تکمیل شد،واشنگتن و تل‌آویو دریافتند که شرایط تغییر کرده و دیگر قادر نیستند همچون گذشته، برنامه‌های خود را در غرب آسیا پیش ببرند.

تغییر شرایط به نفع مقاومت

تا پیش از این نظم منطقه، مطابق میل آمریکایی‌ها تنظیم شده بود اما شکست‌های اسرائیل در مقابل حزب‌ا... لبنان که با وجود حمایت همه‌جانبه غرب از تل‌آویو اتفاق افتاد شرایط جدیدی را ترسیم کرد و نشان داد که آمریکا دیگر تنها تعیین‌کننده مناسبات منطقه نیست تا جایی که امروز می‌توان ادعا کرد هیچ رویدادی در غرب آسیا بدون در‌نظر گرفتن خواسته‌های شبکه مقاومت رخ نمی‌دهد.

 

البته آمریکایی‌ها برای جلوگیری از این روند بیکار نبودند و هر‌چه در توان داشتند به کار بستند اما هیچ‌یک از برنامه‌های آنها کارساز نبوده است. یکی از آخرین برنامه‌های آمریکا که با محوریت رژیم‌صهیونیستی در جریان بود و از دوره ترامپ آغاز شد، برنامه‌ای به‌عنوان «پیمان ابراهیم» و برنامه عادی‌سازی روابط کشورهای منطقه با رژیم‌صهیونیستی است که پیامدهای غیرقابل‌جبرانی برای منطقه داشت. توافق‌های مربوط به صلح ابراهیم، شکاف عظیمی در میان امت اسلام و کشورهای اسلامی ایجاد کرده که تا‌کنون نظیر نداشته است. امارات و بحرین در ۱۵‌سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۲) با واسطه‌گری دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری وقت آمریکا توافق‌نامه موسوم به ابراهیم را برای عادی‌سازی روابط با رژیم‌صهیونیستی امضا کردند. سودان نیز که تحت فشار آمریکا قرار گرفته بود در ششم ژانویه ۲۰۲۱ (۱۷ دی ۱۳۹۹) چنین توافقی را با رژیم‌صهیونیستی امضا و وامی به ارزش ۵/۱ میلیارد دلار از واشنگتن دریافت کرد و از فهرست کشورهای تروریستی خارج شد.

 

طوفان‌الاقصی؛ خنثی‌کننده توطئه‌های آمریکا

قرار بود این سلسله‌توافق‌ها به‌طور دومینو‌وار در سراسر جهان اسلام دنبال شود. برنامه گسترده‌ای طراحی شده بود تا مسأله فلسطین در جوامع اسلامی به حاشیه برود که با وقوع عملیات طوفان‌الاقصی این مسأله غیرممکن شد.

 

در حالی‌که قرار بود در منطقه غرب آسیا نیز فلسطین فراموش شود امروز شاهدیم در کشورهای اروپایی نیز فلسطین به رسمیت شناخته‌شده و در واقع مسأله فلسطین به دغدغه جهانی مبدل شده است. قرار بود از طریق تسلط اسرائیل بر منطقه غرب آسیا، بار دیگر با قدرت خارجی کنترل شود که با وقوع طوفان‌الاقصی این نقشه با اخلال مواجه شد. اثرات این عملیات در تثبیت قدرت شبکه مقاومت و به درازای آن افزایش قدرت امت اسلامی در مقابل قدرت‌های خارجی تا مدت‌ها قابل‌بررسی خواهد بود. سلسله‌اتفاقات غرب ‌آسیا نشان‌دهنده شروع دوران جدیدی در غرب آسیاست؛ دورانی که در آن آمریکا و نماینده آن در غرب آسیا یعنی رژیم‌صهیونیستی از قدرت مانور برخوردار نیستند و نظم منطقه با خواسته محور مقاومت و امت اسلام تنظیم می‌شود. باید گفت ظهور شبکه‌ جدیدی در منطقه موسوم به محور مقاومت به رهبری ایران، این موقعیت را برای منطقه فراهم کرد که از کنترل غیربومی خارج شود؛ کنترلی که سال‌ها از سوی قدرت‌های فرامنطقه‌ای بر غرب آسیا اعمال می‌شد. رفته‌ رفته، قدرت شبکه‌ مقاومت افزایش یافت، به‌طوری‌که امروزه می‌توان به صراحت ادعا کرد هیچ رویدادی در غرب آسیا بدون در‌نظر‌گرفتن خواسته‌های شبکه مقاومت رخ نمی‌دهد.

 

سربازان آمریکایی

چنین شرایطی در منطقه غرب آسیا باعث شده، آمریکایی‌ها که زمانی قدرت قاهره در غرب آسیا بودند اکنون به اهدافی برای محور مقاومت تبدیل شوند و با وجود هزینه‌های هنگفت برای حفاظت از نیروها و پایگاه‌های خود، هر چند وقت یک‌بار شاهد خسارات و تلفات در منطقه باشند؛ موضوعی که نتیجه سیاست‌های اشتباه دولت‌های مختلف در آمریکا و همدستی با جنایات اسرائیل در منطقه است. همین مسأله انتقادهای زیادی را در آمریکا به دنبال داشته است.

 

 هریس هومان، سرگرد سابق ارتش آمریکا که به‌شدت از حمایت‌های کشورش از نتانیاهو ناراضی است در این‌باره می‌گوید: "این سربازان آمریکایی هستند که همچنان در این جنگ‌ها کشته و مجروح خواهند شد. می‌توان گفت آنها در دفاع از رژیم‌صهیونیستی جنگیدند و کشته شدند. شجاع‌ترین آمریکایی‌ها قربانی هوی‌و هوس یک سیاستمدار خارجی خواهند شد، زیرا رهبران آمریکایی، شجاعت ایستادگی در برابر او را نداشتند.» چنانچه او می‌گوید وضعیت منطقه غرب آسیا برای آمریکایی‌ها نابسامان است و این در حالی است که تا همین چند سال پیش همه‌چیز در منطقه به خواست آمریکا پیش می‌رفت.

منبع: سایت بصیرت

تاریخ انتشار : ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۳  ، کد خبر : ۳۶۴۶۹۱

 

https://basirat.ir/fa/news/364691/

 

  • اکبر فیجانی

قتل عام فلسطینیان در کرانه باختری توسط رژیم سفاک صهیونیستی

اکبر فیجانی | يكشنبه, ۱۱ شهریور ۱۴۰۳، ۰۸:۴۶ ق.ظ

 

بنام خدا

 

قتل عام فلسطینیان در کرانه باختری توسط رژیم سفاک صهیونیستی

 

رژیم صهیونیستی از چهار روز پیش عملیاتی نظامی را در مناطق شمالی کرانه باختری رود اردن، از جمله دو اردوگاه جنین و طولکرم، آغاز کرده است. در سایه سکوت اکثر سران کشورهای منطقه و اطمینان از حمایت آمریکا و انگلیس، ارتش اسرائیل با پشتیبانی تانک های مرکاوا وارد کوچه‌های این مناطق شده و با تکرار جنایات در غزه به قتل عام فلسطینیان در کرانه باختری مشغول است.

این جنایات ارتش اسرائیل در راستای اهداف از پیش تعیین شده و تکمیل طرح گسترش اشغال و تشکیل حکومت صهیونیستی در تمام مناطق فلسطین با قتل عام یا آواره کردن تمام فلسطینیان می باشد و بیانگر این واقعیت است که رژیم اشغاگر قدس هرگز به اجرای طرح دو دولتی و تشکیل کشور مستقل فلسطینی رضایت نخواهد داد. همچنین ادامه جنایات مبین این واقعیت است که دولت آمریکا عملا و در خفا جنایات صهیونیست ها را تائید و حتی هدایت می کند، گرچه در ظاهر با بعضی اقدامات ابراز مخالفت می کند.

 

  • اکبر فیجانی

احتمال حمله نظامی مستقیم اسرائیل و حامیانش به ایران بسیار کم است

اکبر فیجانی | يكشنبه, ۴ شهریور ۱۴۰۳، ۰۱:۲۲ ب.ظ

 

 

بنام خدا

 

احتمال حمله نظامی مستقیم اسرائیل و حامیانش به ایران بسیار کم است. تهدیدات صرفا جنبه تبلیغاتی دارد.

 

جنایات ارتش اسرائیل در غزه و حوادث مرتبط با آن در منطقه باعث ویرانی گسترده، قتل عام دهها هزار نفر، آسیب جسمی و روانی صدها هزار نفر یا آوارگی نزدیک به دو میلیون فلسطینی شده است. از طرف دیگر، واکنش گروه های مقاومت به وحشیگری های رژیم صهیونیستی، بویژه تشدید درگیری بین اسرائیل و حزب الله لبنان، باعث افزایش نگرانی در باره گسترش تنش و آغاز جنگ تمام عیار بین محور مقاومت و اسرائیل و حامیانش شده است. ازاینرو عده ای نگران حمله نظامی اسرائیل و بدنبال آن آمریکا و همپیمانانش به ایران هستند.

 

گرچه احتمال از کنترل خارج شدن جنگ جاری بین محور مقاومت و  نظام سلطه دور از ذهن نیست، و دشمنان با هدف تضعیف کشورمان از سالها قبل یک جنگ ترکیبی علیه ما آغاز کرده اند، و با ایجاد و تشدید تنش و اختلافات محلی، قومیتی، و مذهبی در صدد تجزیه و تضعیف دیگر کشورهای خاورمیانه بوده اند، اما آنها کاملا از پیامد های خطرناک حمله نظامی مستقیم به ایران و گسترش جنگ غزه و آغاز یک جنگ تمام عیار با محور مقاومت آگاه هستند.

 

شواهد و تحلیل های کارشناسان بین المللی، اعم از کارشناسان صهیونیستی، غربی و سایر تحلیلگران در سطح جهان نشان می دهد، با اینکه احتمال هرگونه اقدام جنون آمیز از جانب رژیم جنایتکار صهیونیستی وجود دارد، اسرائیل توان گسترش تنش و جنگ همزمان با ایران و سایر عناصر محور مقاومت را ندارد و حامیان این رژیم جعلی نیز چنین جنگی را در تضاد با منافعشان می دانند و قطعا خواهان آن نیستند. آمریکا و متحدانش صرفا خواستار ادامه جنگی محدود و درگیری های قومی مذهبی در منطقه هستند تا در سایه آن آسان تر به اهداف نامشروعشان دست یابند.

 

بدیهی است که تهدیدات مقامات اسرائیلی و بعضی از مقامات کشورهای حامی رژیم صهیونیستی صرفا جنبه تبلیغاتی دارد و بیشتر با هدف افزایش روحیه نظامیان و مردم اسرائیل و از طرف دیگر تضعیف روحیه و توان جبهه مقاومت انجام می شود.

 

علاوه برآن، ایران به هیچ وجه به دنبال افزایش تنش و گسترش جنگ نیست و متحدان قدرتمند ایران یعنی روسیه و چین نیز با گسترش جنگ مخالفند. و شواهدی مبنی بر اینکه دیگر کشور های منطقه خواهان جنگ گسترده باشند نیز وجود ندارد.

 

 به طور خلاصه جنگی گسترده که منطقه را به آتش بکشد با منافع طرف های درگیر و سایر بازیگران منافات دارد و تا حد امکان از آن جلوگیری خواهند کرد.

 

بنابراین ضرورت دارد که مردم تحت تاثیر تبلیغات رسانه ها مرعوب تهدیدات توخالی دشمنان نشوند و با اظهار نظر غیر کارشناسانه باعث نگرانی و وحشت دیگران و احیانا اقدام خلاف منافع ملی نگردند.

 

اکبر فیجانی

چهارم شهریور  1403

 

برای اطلاعات بیشتر به منابع زیر مراجعه کنید:

 

۴ عامل وحشت اسرائیل از جهنم جنگ چندجبهه‌ای با محورمقاومت

۰۳ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۱ اخبار بین الملل اخبار آسیای غربی

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/06/03/3147250/4-

 

 

XXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXX

 

خلاصه بحران راهبردی و آینده تاریک اسرائیل در ۱۷ نکته

۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۵ اخبار بین الملل اخبار آسیای غربی

یک مقام سابق امنیتی رژیم صهیونیستی با تأکید بر اینکه ایران در موقعیت بسیار خوبی قرار دارد و قدرت این کشور و متحدان آن بسیار بیشتر از اسرائیل است، به ۱۷ نکته که بیانگر بحران عمیق این رژیم است اشاره کرد و درباره عواقب جنگ منطقه‌ای برای آن هشدار داد.

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/05/13/3133044/

 

 

XXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXXX

 

 

رونمایی حزب‌الله از سکوی پرتاب موشک زیر زمینی

۲۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۰ اخبار بین الملل اخبار آسیای غربی

 

          https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/05/26/3142647/

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

Despite Washington’s confidence, US war with Iran would be disastrous

by Jordan Cohen, opinion contributor - 12/03/23 4:00 PM ET

https://thehill.com/opinion/congress-blog/4339670-despite-washingtons-confidence-us-war-with-iran-would-be-disastrous/

Jordan Cohen is a policy analyst in Defense and Foreign Policy at the Cato Institute and holds a PhD in political science from George Mason University.

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

Iran and Israel: everything short of war

Both sides have powerful militaries, but differences in their respective structures and strategic objectives impose limits on escalation.

Authors:  John Raine, Fabian Hinz, Nick Childs, and  Julia Voo

https://www.iiss.org/en/online-analysis/online-analysis/2024/05/iran-and-israel-everything-short-of-war/

John Raine is a Senior Adviser for Geopolitical Due Diligence

John Raine CMG OBE is researching current and emergent themes that cross geographic boundaries, namely the use of proxies, the use of non-kinetic force as a means of projecting power, and the potential of alternative approaches to conflict resolution. In addition, he is looking at how an understanding of these themes can help governments, armed forces and multinational businesses to mitigate risk.

 

Xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

Why bombing Iran is (still) a bad idea

By Bruce Riedel and Annelle R. Sheline

December 14, 2021

https://www.brookings.edu/people/bruce-riedel/

Bruce Riedel is a senior expert on the Middle East

 

Xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

Don’t Attack Iran

Those who advocate strikes against nuclear sites are underestimating the risks and overestimating the benefit.

By Charles V. Peña

senior fellow, Defense Priorities

December 22, 2021

https://www.defenseone.com/ideas/2021/12/dont-attack-iran/360061/

Charles V. Peña is a senior fellow with Defense Priorities. He has more than 25 years of experience as a policy and program analyst and senior manager, supporting both the Departments of Defense and Homeland Security. Peña is the former director of defense policy studies at the Cato Institute and author of Winning the Un—War: A New Strategy for the War on Terrorism.

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

Column: Twenty reasons not to attack Iran

By Hossein Mousavian

August 24, 201212:51 AM GMT+4:30Updated 12 years ago

https://www.reuters.com/article/world/china/column-twenty-reasons-not-to-attack-iran-idUSBRE87M10M/

Hossein Mousavian is a research scholar at Princeton University's Woodrow Wilson School of Public and International Affairs. From 1997 to 2005, he was the head of the Foreign Relations Committee of Iran's National Security Council; from 2003 to 2005, he served as spokesman for Iran in its nuclear negotiations with the European Union.

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

Why Russia Doesn’t Want War Between Israel and Iran

While Russia would prefer the West distracted from Ukraine, a direct Israel-Iran conflict would expose its vulnerabilities in the Middle East.

by Michelle Grisé

April 11, 2024  Topic: Security  Region: Middle East 

https://nationalinterest.org/feature/why-russia-doesn%E2%80%99t-want-war-between-israel-and-iran-210522

Michelle Grisé is a senior policy researcher at RAND, a nonprofit, nonpartisan research institute. Her research focuses on Iran, South Asia, Russian foreign policy and military strategy, and international law.

 

  • اکبر فیجانی

2-war and peace: selected articles

اکبر فیجانی | شنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۳، ۰۷:۰۷ ق.ظ

 

 

 

توجه: مقالات زیر و مقالات معرفی شده در پست 41 در همین وبلاگ اطلاعات مفید و اغلب مستند در رابطه با جنگ و صلح ارائه می دهند. 

 

Note: I strongly recommend reading the following articles as well as those on post 41 in this weblog in relation to war and peace.

 

America’s Perpetual War: Six Questions

Who are the Beneficiaries of American wars?

By Prof. Joseph H. Chung

Global Research, August 14, 2024

Region: USA

Theme: Global Economy, History, Intelligence, Media Disinformation, Militarization and WMD, Poverty & Social, Inequality, US NATO War Agenda

 

https://www.globalresearch.ca/americas-perpetual-war-six-questions/5822008?pdf=5822008

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

The U.S. Has Killed More Than 20 Million People in 37 “Victim Nations” Since World War II

By James A. Lucas

Global Research, August 17, 2024

Popular Resistance and Global Research 27 November 2015

Region: USA

Theme: Crimes against Humanity

https://www.globalresearch.ca/us-has-killed-more-than-20-million-people-in-37-victim-nations-since-world-war-ii/5492051

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

Power and Primacy: A History of Western Intervention in the Asia-Pacific

A Book Review

By Prof. Joseph H. Chung

Global Research, February 24, 2023

Region: Asia, Oceania, USA

Theme: History

https://www.globalresearch.ca/power-primacy-history-western-intervention-asia-pacific/5809782

 

 

توجه: برای مشاهده لیستی طولانی از مقالات برگزیده در باره ریشه های جنگ از طریق لینک زیر به پست 41 در همین وبلاگ مراجعه کنید.

 

Note:

You can access a longer list of selected articles on roots of war on post 41 in this weblog using the following link:  

https://blog.ir/panel/akbarfijani/post_edit/41

 

 

  • اکبر فیجانی

گزیده مقالات در باره فلسطین و اسرائیل-شماره 2

اکبر فیجانی | پنجشنبه, ۲۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۳۷ ق.ظ

 

 

 

نقش انگلیس و آمریکا در شکل‌گیری رژیم غاصب اسرائیل

مرکز بررسی اسناد تاریخی

تاریخ انتشار: 10 آبان 1402

https://historydocuments.ir/?page=post&id=1403

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

همواره رنج «دیگری» اهمیت ناچیزی دارد

از نازیسم هایدگری تا صهیونیسم هابرماسی

 ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۲۷۷۴۵ اخبار اصلی اروپا خاورمیانه

حمید دباشی می نویسد: برای اوباشان جنگی ‌ایالات‌متحده، اروپا، استرالیا و کانادا که تماما حامیان اسراییل هستند، ما مردمان ‌بی‌پناه ‌جهان، درست مانند فلسطینیان، به‌‌ حساب ‌نمی‌آییم ‌و به‌رسمیت شناخته ‌نمی‌شویم.

از نازیسم هایدگری تا صهیونیسم هابرماسی

نویسنده: حمید دباشی, استاد دانشگاه کلمبیا

منبع:

http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2027745/

 

منبع اصلی:

 

https://www.middleeasteye.net/opinion/war-gaza-european-philosophy-ethically-bankrupt-exposed

 

Thanks to Gaza, European philosophy has been exposed as ethically bankrupt

Hamid Dabashi

18 January 2024 09:17 GMT | Last update: 7 months 4 days ago

From Heidegger's Nazism to Habermas's Zionism, the suffering of the 'Other' is of little consequence

 

 

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2027690/

 

معضل صهیونیستی

آیا مشکل واقعا بنیامین نتانیاهو است؟

 ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۲۷۶۹۰ اخبار اصلی خاورمیانه

نویسنده خبر: علی مفتح

بخشی از مقاله:

دیپلماسی ایرانی: مدت هاست که در برخی از تحلیل ها در عرصه بین المللی شاهد عرضه واقعیت به شکلی هستیم که گویی جامعه صهیونیستی با جنگ مخالف است و بنیامین نتانیاهو بخاطر اجتناب از دادگاه و دستگیری به دنبال کشتار فلسطینیان است. این تحلیل اولا در صورتی می تواند درست باشد که شاهد تغییر در سیاست های اشغالگرانه رژیم صهیونیستی در طول ۷۶ سال تا به امروز بوده باشیم. بعلاوه، تنها در صورتی می توان تحلیل هایی که بر روی بنیامین نتانیاهو تمرکز می کنند را قبول کرد که جامعه صهیونیستی، به شهادت آمار، مخالفت خود را حداقل با نسل کشی اخیر (و در شرایط مطلوب با نسل کشی، اشغالگری و ترور به عنوان سیاست صهیونیستی) که به یک سالگی خود نزدیک می شود اعلام کند.

 

هدف این مقاله یادآوری این نکته است که ترسیم واقعیت با تاکید بر روی نقش بنیامین نتانیاهو به عنوان نقش بد داستان یا از روی بی توجهی و یا از روی عدم آگاهی صورت می گیرد. احتمال سومی هم به ویژه در میان بسیاری از کارشناسان و رسانه های غربی وجود دارد و آن تلاش برای تطهیر رژیم صهیونیستی در آینده و پس از پایان این دوره از نسل کشی است.

 

نظر اینجانب:

 

این مقاله تحلیلی عالی بر تبلیغات و تحلیل های مربوط به سیاست و ماهیت رژیم صهیونیستی می باشد و به درستی تاکید می کند که سبعیت و بی رحمی منحصر به نتانیاهو یا چند مقام دیگر اسرائیلی نمی شود، بلکه جنایت و نسل کشی و خصومت با ایران و مسلمانان، ویژگی ذاتی و سیاست ثابت صهیونیست ها می باشد.

آقای مفتح در باره هدف پنهانی یا نادرست تبلیغات و تحلیل هایی که با تخریب ظاهری نتانیاهو و معرفی او به عنوان عامل و مقصر اصلی جنایات و نسل کشی در غزه در صدد تطهیر جامعه صهیونیستی می باشند، هشدار داده و بسیار خوب روشنگری می کند.

 

 

 

Xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/05/13/3133044/

 

خلاصه بحران راهبردی و آینده تاریک اسرائیل در ۱۷ نکته

۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۵ اخبار بین الملل اخبار آسیای غربی

یک مقام سابق امنیتی رژیم صهیونیستی با تأکید بر اینکه ایران در موقعیت بسیار خوبی قرار دارد و قدرت این کشور و متحدان آن بسیار بیشتر از اسرائیل است، به ۱۷ نکته که بیانگر بحران عمیق این رژیم است اشاره کرد و درباره عواقب جنگ منطقه‌ای برای آن هشدار داد.

 

 

Xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

 

 

https://www.globalresearch.ca/hamas-won-hezbollah-won/5864848?pdf=5864848

 

Has Hamas Won? Has Hezbollah Won? “The Campaign to Vanquish Iran”

Speaking from Tehran, Prof. Mohammad Marandi Explains the Position of the Iranian Government as It Prepares to Exact Punishment on Israel for Its Assaults on the Islamic Republic

By Prof. Anthony J. Hall

Global Research, August 11, 2024

Region: Middle East & North Africa

Theme: Intelligence, US NATO War Agenda

In-depth Report: IRAN: THE NEXT WAR?

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.globalresearch.ca/zionist-project-over-applied-zionism-demonstrates-its-radical-extremism/5840124

 

Is the Zionist Project Over? Applied Zionism Demonstrates Its Radical Extremism

By Prof. Anthony J. Hall Global Research, November 15, 2023

Region: Europe, Middle East & North Africa Theme: Intelligence In-depth Report: PALESTINE

 

 

 

Xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

https://www.globalresearch.ca/growing-menace-zionism-christian-zionism/5838552?pdf=5838552

 

The Growing Menace of Zionism and Christian

Zionism

It's Time to Face the Reality

By Prof. Anthony J. Hall

Global Research, November 03, 2023

Region: Europe, Middle East & North Africa

Theme: History, Law and Justice

In-depth Report: PALESTINE

 

Xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.presstv.ir/Detail/2024/08/01/730496/assassination-hamas-leader-ismail-haniyeh-act-zionist-terrorism

 

By Iqbal Jassat

 

If terrorism is to be defined as accurately and precisely as possible, look no further than the horrific conduct of the rogue, genocidal, settler-colonial Israeli regime.

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.globalresearch.ca/israeli-war-crimes-surgical-strikes-against-palestinian-children/5312787

History of Israeli War Crimes, “The Killing of Children has been Persistent”: “Surgical Strikes” against Palestinian Children in 2008-2009. Felicity Arbuthnot

The “International Community” Also Lies Buried

By Felicity Arbuthnot

Global Research, August 08, 2024

Global Research 24 November 2012

Region: Middle East & North Africa

Theme: Crimes against Humanity

In-depth Report: PALESTINE

 

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

https://www.aljazeera.com/news/longform/2024/11/20/an-a-z-of-the-children-israel-killed-in-gaza

A to Z of children Israel killed in Gaza

By Mohammed Haddad and Alia Chughtai

Published On 20 Nov 2024

20 Nov 2024

The Gaza Strip is a graveyard for thousands of children, the United Nations has said.

 

Since October 7, 2023, Israel has killed at least 17,400 children in Gaza, according to Palestinian officials.

 

That is one child killed every 30 minutes.

 

Thousands more are missing under the rubble, most of them presumed dead.

 

The surviving children, many of whom have endured the traumatic impact of multiple wars, have spent their lives under the shadow of an Israeli blockade, influencing every aspect of their existence from birth.

 

Among the documented children killed, there are at least:

 

710 babies below the age of one

1,793 toddlers (1-3 years old)

1,205 preschoolers (4-5 years old)

4,205 primary school children (6-12 years old)

3,442 high school children (13-17 years old)

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

 

 

 

 

نقش انگلیس و آمریکا در شکل‌گیری رژیم غاصب اسرائیل

 

چکیده:

 

مطالعه و بررسی تاریخ تحولات و روابط بین‌المللی بالاخص در منطقه خاورمیانه، به طور مشخص بیانگر کارکرد وسیع دولت‌های استکباری در این ناحیه است. زخم دیرین اشغال فلسطین گواه صادقی بر این مدعاست که استعمارگران منافع خود را در نا آرامی این منطقه مهم و استراتژیک می‌دانند و حمایت از دولت جعلی اسرائیل بهره وافر کارترهای بزرگ جهانی را به همراه داشته است و نا امنی در این حوزه بسیار برای آنها سود آور بوده و رژیم غاصب اسرائیل مدار این توطئه‌ها و نقطه ثقل این منافع است. آشنائی با چگونگی شروع این نقشه زیرکانه ولی به غایت ظالمانه هدفی است که مقاله نسبتا مختصر زیر در صدد آن است.

 

******

 

 

 

مختصری از تاریخ اشغال فلسطین و نقش انگلیس و آمریکا

 

پس از انقلاب صنعتی، چهرۀ اروپا  به سرعت دگرگون ‌شد و اروپاییان در رشته‌های مختلف علوم و فنون بر مسلمین پیشی گرفتند. در این زمان شرق به خواب طولانی فرو رفته بود ولی اروپا با پیدایش صنایع و تولید انبوه و اشباع بازار داخلی خود نیاز به بازار خارجی برای صدور مازاد تولید و نیز تهیه مواد خام پیدا کرده بود و دوران استعماری و دست‌اندازی به سرزمین‌های دیگر را آغاز نموده بود.

 

اواخر قرن نوزدهم شورش‌هایی در فلسطین برپا شد و انگلستان که در این سال‌ها مدافع عثمانی بود، ناگهان تغییر روش داد و در برابر عثمانی قرار گرفت و از شورشیان حمایت کرد. زیرا در این زمان هندوستان مهمترین مستعمره انگلیس و منبع قدرت و ثروت آن بود و برای حفظ هندوستان ناگزیر از تسلط بر ممالک آسیا و جلوگیری از خطر تهاجم روسیه و فرانسه (دو رقیب مقتدر اروپایی) به هند بود و باید بر کانال سوئز که دست عثمانی بود مسلط می‌شد. دولت انگلیس اعراب را در شورش علیه ترک‌های عثمانی تحریک می‌کرد. از جمله «حسین، امیر مکه» را که نماینده عثمانی در حجاز و مردی جاه‌طلب بود تحریک کرد که با حمایت انگلیس از عثمانی، جدا شود.

 

در 1916 (1334ه‌‌ ق) قرارداد «سایکس-پیکو» و «سازونوف» میان روسیه، فرانسه و بریتانیا، سه قدرت اصلی اروپا به امضا رسید که سرزمین‌های تجزیه شده از عثمانی را میان خویش تقسیم کنند اما انگلستان که چندی بعد آن پیمان را مغایر با سلطه خود بر کانال سوئز دید در 1917 (1335ه‌ ق) با استفاده از ضعف روسیه و انقلابی که در آن کشور به وقوع پیوست، از پیمان سرباز زد و فلسطین را تحت قیمومیت خویش درآورد. این اقدامات در شرایطی رخ داد که تقویت و ترویج اندیشه ناسیونالیسم به عنوان راهی برای تجزیه و تضعیف دولت عثمانی به شدت از جانب امپراطوری انگلیس پیگیری می‌شد.

 

اندیشه ناسیونالیسم که به تدریج در بسیاری از کشورهای مسلمان جایگزین هویت اسلامی گردید به عنوان اصلی‌ترین حربه استعمار قرار گرفت و نتیجه آن رشد گرایش‌های قومی و نژادی و دامن زدن به حرکت‌های تفرقه‌انگیز و تجزیه‌طلبانه در سرزمین‌های اسلامی به ویژه قلمرو دولت عثمانی بود. در همین راستا بود که ادعای موهوم وحدت نژادی یهودیان عالم که به لحاظ واقعیت‌های تاریخی به شدت مخدوش و مردود است در انگلیس مطرح و دامن زده شد و عده‌ای از یهودیان، اندیشه ملت واحد یهود را مطرح و جهت تشکیل کشوری مستقل برای استقرار آن ملت، اقداماتی را شروع کردند که مورد تشویق و حمایت جدی دولت انگلیس قرار گرفت. این عده گرفتن کمک‌های مالی از یهودیان ثروتمند را آغاز نموده و برای پیشبرد مقاصد خود حزبی را تشکیل دادند و نام صهیون را که نام کوهی در فلسطین است (و آرامگاه حضرت داود و حضرت سلیمان و عده‌ای از انبیای بنی‌ اسرائیل در بالای آن قرار دارد) بر خود نهادند. اواخر قرن نوزدهم (1882-1898) اقداماتی توسط یهودیان ناسیونالیست برای مهاجرت و اسکان یهودیان به فلسطین انجام شد اما چون عده‌ای از روحانیون یهود از اهداف سیاسی آن و ارتباط این اقدام با برنامه‌های استعمارگران آگاه شدند و مخالفت کردند این اقدام نهضت صهیونی شکست خورد، اما در اوایل قرن بیستم با استفاده از سلطه انگلیس بر فلسطین، راه‌ حل تشکیل یک کشور یهودی را در برابر ضدیت با یهودیان جهان و آزار آنان مطرح کرد زیرا رؤیای ایجاد کشور باستانی اسرائیل آرمان صهیونیزم است.

 

انگلستان نیز در این زمان به پایگاهی برای تداوم سلطه خود در این منطقه نیاز داشت. حزب صهیونی اگرچه با مخالفت سازمان‌های یهودی دیگر با این طرح روبرو شده بود اما شاخه‌هایی در ممالک اروپایی تأسیس کرده بود و تضمین نموده بود پس از خاتمه جنگ در صورتی که دولت عثمانی متحد آلمان، شکست خورد فلسطین تبدیل به مملکت یهود گردد چون تا پیش از جنگ جهانی اول بیت‌المقدس رسماً دست عثمانی‌ها بود. کوشش صهیونیست‌ها نتیجه‌بخش بود و توانست نظر «لرد بالفور» وزیر خارجه انگلیس را جلب کند و در آمریکا هم موفق به جلب نظر رجال این کشور شد. سرانجام در نوامبر 1917 اعلامیه بالفور در مورد تصویب طرح تأسیس «کانون ملی یهود» در سرزمین فلسطین، در کابینه انگلیس منتشر شد. شریف حسین، امیر مکه خود متحد انگلیس‌ها بود، از دولت انگلیس توضیح خواست و دولت مزبور پاسخ داد که تصمیم کمک به مراجعت یهود به فلسطین منافاتی با مالکیت اعراب بر فلسیطن ندارد. در این پاسخ از تشکیل دولت اسرائیل هیچ سخنی به میان نیامده بود. اواخر جنگ، قسمتی از فلسطین توسط لشکر یهود وابسته به سازمان صهیونیستی اشغال گردید که بازتاب نامطلوبی در اعراب داشت. از قبل هم گروههای کوچک یهودی به عنوان مستعمره‌نشین در فلسطین اسکان داده شده بودند که اراضی عرب‌های محلی را می‌خریدند و مزارع یهودی ایجاد می‌کردند. در 25 آوریل 1920 متفقین و جامعه ملل، قیمومیت فلسطین را رسماً به دولت انگلیس واگذار کردند و آن را موظف نمودند که با تأسیس کانون ملی یهود، در اجرای اعلامیه بالفور کمک کند. در این زمان فقط 50 هزار یهودی در فلسطین وجود داشت اما به وسیله حکومت جدید که از سوی انگلیس به یک یهودی واگذار شده بود، باب مهاجرت یهودیان گشوده شد و جمعیت آنان فزونی گرفت که این امر شورش و مخالفت اعراب را موجب گردید. چرچیل وزیر مستعمرات انگلیس در واکنشی طی یک اعلامیه اظهار داشت که قصد ندارند سراسر خاک فلسطین را به یک کشور یهودی تبدیل کنند و مهاجرت فقط در حد تأسیس کانون ملی یهود و آن‌قدر که استطاعت اقتصادی فلسطین اجازه دهد دنبال خواهد شد.

 

سازمان‌های خودمختار تجاری، اقتصادی و اجتماعی و حتی تروریستی یهود در فلسطین به سرعت تشکیل می‌شد که ثروتمندان یهود از سراسر دنیا به آنها کمک مالی می‌کردند. در این هنگام، اعراب ناهماهنگ و دچار تفرقه بودند و جز در شعار کمک دیگری به فلسطینی‌ها نمی‌کردند. اعراب فلسطینی و مسیحیان اختلافات خویش را کنار نهاده و در برابر دشمن مشترک متحد شدند. در تابستان 1929 نخستین برخورد خونین میان اعراب فلسطینی و صهیونیست‌های مهاجر درگرفت و صهیونیست‌ها و سربازان انگلیسی با آتش گشودن به فلسطینی‌ها حدود 351 تن را شهید، عده‌ای را مجروح یا دستگیر و عده‌ای را محکوم به حبس‌ مادام‌العمر و یا اعدام کردند.

 

در اواخر دهه 1920 تا 1936 قیام مسلحانه شیخ عزالدین قسام به وقوع پیوست و او با نیروهای انگلیسی و صهیونیستی به جنگ پرداخت که سرانجام خود و یارانش به شهادت رسیده و عده‌ای دستگیر شدند. در 1937 عبدالقادر حسینی رهبری مبارزات را در دست گرفت که او نیز پس از جنگ‌های زیادی همراه با یارانش به شهادت رسید. در 1944 حسین سلامه فرماندهی جنگ با نیروهای مشترک انگلیسی و صهیونیستی را به عهده گرفت که او نیز به شهادت رسید.

 

از دهه چهل مسئله عربی شد و در رأس مسایل بین‌المللی قرار گرفت. دولت انگلیس در برابر این مبارزات و واکنش‌های سیاسی اعراب، سرانجام مهاجرت بی‌رویه یهودیان را محدود کرد اما با مخالفت سرسختانه صهیونیست‌ها و حتی اقدامات تروریستی آنها مواجه شد. در طول جنگ جهانی دوم آرامش نسبی بر فلسطین حکم‌فرما بود اما پس از این که دولت انگلیس در 14 مه 1948 (1367ه‌ ق) به قیمومیت خود خاتمه داد و قشونش را از فلسطین خارج کرد در همان روز شورای ملی یهود در تل‌آویو تشکیل شد و موجودیت دولت اسرائیل را اعلام کرد. طبق هماهنگی‌های قبلی چند ساعت بعد ترومن رئیس‌جمهور وقت آمریکا دولت جدید اسرائیل را به رسمیت شناخت و انگلیسی‌ها هم در هنگام خروج، تجهیزات خویش را در اختیار آنان گذاشتند. از آن پس دخالت‌های سازمان ملل در مورد فلسطین و پیشگیری از حملات صهیونیست‌ها به فلسطینی‌ها بی‌اثر گردید و صهیونیست‌های غاصب شروع به تصرف شهرها و روستاها و اخراج فلسطینی‌ها از خانه و کاشانه‌شان کردند و چون با مقاومت مردم فقیر و مظلوم مواجه گردیدند. جنایاتی مانند کشتار دهکده دیریاسین و کفر قاسم را در آوریل 1948 به راه انداختند که موجب گسترش وحشت فلسطینی‌های بی‌پناه گردید و آنان هم به اردن می‌گریختند. ارتش‌های عربی برای دفاع از فلسطینی‌ها وارد عمل شدند اما اسرائیلی‌ها با حمایت اروپا و آمریکا و ارسال سیل هواپیما و اسلحه به مقابله با اعراب پرداختند و در این نبرد، بیش از یک میلیون فلسطینی‌ عرب آواره شدند.

 

دولت اسرائیل به طرح‌های سازمان ملل برای تقسیم فلسطین به دو منطقه عرب و یهود که اورشلیم به هیچ یک از آنها تعلق نداشته باشد و تحت سرپرستی سازمان ملل، به صورت بین‌المللی اداره شود و ... اعتنا نمی‌کرد. از آن سو گروهها و سازمان‌های مختلف چریکی از فلسطینیان تشکیل می‌شد تا از حق طبیعی و مسلم خویش دفاع کنند. در 28 ماه مه 1964 کنگره فلسطین در شهر قدس تشکیل شد و تأسیس «سازمان آزادیبخش فلسطین» را اعلام نمود و ارتش آزادیبخش فلسطین تشکیل گردید که در نتیجه آن مبارزات شکل جدیدی به خود گرفت و از این پس هزاران شهید تقدیم آزادی فلسطین شدند. لازم به تذکر است که در این زمان جمعیت یهودیان علی‌رغم مهاجرت‌های بی‌وقفه و .... هنوز در مقایسه با اعراب و مسلمانان در اقلیت بودند. در پنجم ژوئن 1967 (1387ه‌ ق) اسرائیل با یک حمله غافل‌گیرانه به فرودگاههای کشورهای عربی مصر، سوریه و اردن وارد جنگ شد و کناره غربی رود اردن و نوار غزه در اردن، بلندیهای جولان در مرز سوریه و صحرای سینا در مصر را اشغال کرد که به جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل مشهور شد.

 

درس مستقیم شکست اعراب این بود که اسرائیل با جنگ کلاسیک رژیم‌های عربی، از بین نمی‌رود به ویژه که متکی به مدرن‌ترین سلاح‌های آمریکا و اروپاست و باید با تقویت گروههای چریکی با آن مبارزه کرد. سازمان ملل طی قطعنامه‌ای اسرائیل را ملزم به عقب‌نشینی از اراضی اشغالی نمود اما اسرائیل خودداری کرد. پس از آن شهر بیت‌المقدس را که تحت حاکمیت اردن بود و بیت‌اللحم و 27 دهکده دیگر را طبق مصوبه‌ای که دولت اسرائیل صادر کرد، ضمیمه خاک خود نمود و کوشید اقلیت 3 هزار نفری یهودی را در بیت‌المقدس به اکثریت تبدیل کند که این تعداد را به 190 هزار تن رساند. در 11 آگوست 1969 مسجدالاقصی را به آتش کشیدند و علت آن را اتصال سیم‌های برق جلوه دادند. احداث شهرک‌های یهودی‌نشین در مناطق اشغالی با سرعت انجام می‌شد و دولت اسرائیل می‌کوشید چهره اسلامی شهرهایی مانند بیت‌المقدس را تبدیل به شهری یهودی‌نشین سازد. دولت غاصب به عنوان یافتن الواح و کتیبه‌ها و یادبودهای انبیاء و اقوام گذشته دست به حفاری‌های زیادی در اطراف مسجد صخره و مسجدالاقصی و حرم بیت‌المقدس زد تا بدین‌وسیله علاوه بر آواره کردن عده‌ای دیگر از اعراب، زمینه ویران‌سازی و تجدید بنای این اماکن را فراهم نماید.

 

اسرائیل با حمایت آمریکا، انگلیس و اروپا با قدرت پیش رفت و پس از مدت‌ها تلاش و علی‌رغم مخالفت‌های زیاد اعراب و حتی مخالفت سازمان ملل سرانجام دولت اسرائیل پایتخت خود را از تل‌آویو به اورشلیم (بیت‌المقدس) انتقال داد.

 

پس از جنگ شش روزه در ژوئن 1967 که موجب تحقیر اعراب شد، سازمان‌های مقاومت فلسطینی که در اردوگاههایی در اردن، سوریه و لبنان تعلیم می‌دیدند و استقرار داشتند بر شدت عملیات خود افزودند. شهر کرامه در 25 کیلومتری غرب امان (پایتخت اردن) در درۀ اردن واقع شده است که عده‌ای از آوارگان فلسطینی را در خود جای داده بود. در اثر جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائیل، کرامه در 4 کیلومتری خط جدید آتش‌بس صهیونیست‌ها و در تیررس آنها قرار گرفت و جمعیت آوارگان ساکن کرامه از 25000 نفر به دو برابر افزایش یافت. سازمان فتح با توجه به نزدیکی کرامه به مواضع صهیونیست‌ها آن‌جا را پایگاه خود ساخت. وزیر دفاع رژیم صهیونیستی اعلام کرد کرامه به پایگاه اساسی مقاومت فلسطین تبدیل شده است و فلسطینی‌ها در مقابل تهدیدات اسرائیل تصمیم به مقابله تا آخرین نفس گرفتند. یکی از توجیهات آنان این بود که با ایستادگی در کرامه به رژیم اردن تفهیم خواهند کرد که ریختن خون فلسطینی‌ها بر سرزمین کرامه به آنان حق ماندن در این سرزمین و گسترش عملیات مسلحانه از دره اردن را خواهد داد. با یورش نیروهای زمینی و زرهی و کاملاً مجهز اسرائیلی به شهر کرامه و جنگ تن به تن با 300 چریک فلسطینی عدۀ زیادی از صهیونیست‌ها کشته شده و سربازان اسرائیلی عقب‌نشینی کردند. این مقاومت راه و رمز جدیدی را برای پیروزی ملت فلسطین ترسیم کرد و از آن پس عده زیادی داوطلب پیوستن به سازمان چریکی فتح شدند. در نبرد کرامه وسیع‌ترین حمایت‌های توده‌ای و حمایت‌های دولت‌های عرب نثار مقاومت فلسطین شد که از جمله همکاری ارتش اردن با چریک‌ها بود. اما این همکاری موقت بود و تهدیدات بعدی اسرائیل و رشد مقاومت فلسطین، منازعات چریکها با دولت اردن را تشدید می‌کرد که منجر به حوادث خونین سپتامبر سیاه در سال 1970 و درگیری رژیم اردن با چریکها شد. ارتش مصر در اکتبر 1973 (1393 ه‌.ق) به طور ناگهانی و با شعار الله اکبر از کانال سوئز گذشت و با شکستن خط دفاعی بارلیو که در آن زمان به عنوان خط دفاعی تسخیرناپذیر معروف بود و حمایت‌ نیروی هوایی به صحرای سینا و داخل خاک اسرائیل هجوم برد و از طرف شرق نیز به طور هم‌زمان نیروی هوایی سوریه تهاجم علیه اسرائیل را آغاز نمود ودر همان روزهای اول دهها هواپیمای اسرائیل نابود شد و هزاران اسرائیلی کشته یا اسیر شدند و افسانه شکست‌ناپذیری آن باطل شد. اما با حمایت‌ سریع نظامی آمریکا و غرب در روزهای بعد وضع جنگ تغییر کرد و در حالی‌ که اعراب دیگر از کمک به مصر و سوریه دریغ ورزیدند ارتش اسرائیل با هلی‌برد نیروها توانست در غرب کانال سوئز منطقه محدودی را به تصرف خویش درآورد. سرانجام در کیلومتر 601 قاهره گفتگو برای پایان دادن به جنگ آغاز گردید که با انعقاد قرارداد صلح، جنگ پایان یافت. پس از جنگ رمضان، انورسادات که به جای جمال عبدالناصر رهبر ملی مصر به ریاست جمهوری رسیده بود، خط سازش با آمریکا و غرب را پیش گرفت.

 

پس از سرکوبی مقاومت فلسطین توسط رژیم اردن در سپتامبر 1970، بار دیگر ارودگاه آوارگان فلسطینی در لبنان مورد حمله فالانژیست‌ها و راست‌گرایان لبنان که از سوی اسرائیل حمایت می‌شدند قرار گرفت. نخست در ماه مه 1975 فالانژهای حزب کتائب (مسیحی مذهب) در عین‌الرمانه اتوبوس‌ حامل چریک‌ها و مردم غیر نظامی فلسطینی را به گلوله بسته و دهها تن را شهید و مجروح ساختند که این درگیری به سایر نقاط لبنان گسترش یافت و اوج آن محاصره اردوگاه تل‌زعتر و به توپ بستن آن بود که به علاوه کمبود غذا و دارو هزاران تن کشته و مجروح شدند و از آن پس در لبنان جنگ‌های داخلی ادامه یافت و ساختار سیاسی جامعه و حکومت لبنان را نیز تحت‌تأثیر خود قرار داد.

 

از مهم‌ترین حوادثی که در تاریخ انقلاب فلسطین روی داد و نقطه عطفی در روابط اعراب و اسرائیل بود،  پیمان کمپ دیوید در سال 1978 (1398 ه‌.ق) می‌باشد. مصر پس از جمال عبدالناصر از اوایل دهه هفتاد به ویژه پس از جنگ رمضان خط سازش را آغاز کرده بود. سادات در 1972 مستشاران نظامی شوروی را از مصر اخراج کرده بود. در سال 1975 نیز قرارداد سینا را با اسرائیل منعقد ساخت و سرانجام در 1978 در محل کمپ دیوید،‌ با مناخیم بگین نخست‌وزیر اسرائیل و جیمی کارتر رئیس‌جمهور آمریکا پیمان صلح با اسرائیل را منعقد ساخت و رژیم غاصب را به رسمیت شناخت و شکافی در اعراب به وجود آورد. این واقعه در آستانه پیروزی انقلاب ایران روی داد. اگرچه حوادث قبلی و خیانت کمپ دیوید آثار یأُس و انفعال گسترده‌ای در اعراب و مسلمانان به وجود آورده بود اما پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال 1979 (1399ه‌.ق / 1357ه‌.ش) و سرنگونی مقتدرترین ژاندارم غرب در منطقه و بزرگترین حامی اسرائیل یعنی رژیم شاه، روح دوباره‌ای به کالبد مبارزات ضد صهیونیستی دمید و نشاط غریبی در لبنان و فلسطین به پا خاست به ویژه که شعار « امروز ایران فردا فلسطین» سرلوحه شعارهای انقلاب اسلامی ایران بود.

 

 

 

کمک آمریکا به اسرائیل

 

تلاش دولت‌ هاری ترومن، رئیس جمهور آمریکا در تصویب طرح تقسیم سرزمین فلسطین در سازمان ملل متحد در 29 نوامبر 1947. م سرانجام به پایان قیمومیت انگلستان بر این سرزمین در 14 مه 1948 و تأسیس رژیم اسرائیل منجر شد. هنوز از اعلام تأسیس اسرائیل دقایقی نگذشته بود که ترومن این دولت را به رسمیت شناخت. این اقدام ترومن اسرائیل را به گونه‌ای استوار بر نقشه سیاسی جهان قرار داد. عموم مورخان به نقش حیاتی آمریکا در تأسیس اسرائیل اذعان می‌کنند. سه نخست‌وزیر ابتدایی اسرائیل، دیویدبن گوریون، موشه شارت و لوی اشکول که در فعالیت‌های دیپلماتیک، نظامی و مالی تأسیس اسرائیل شرکت داشتند، از حمایت آمریکا ستایش کردند.

 

    پس از جنگ جهانی دوم و تأسیس رژیم صهیونیستی، روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد مرحله جدیدی شد. تا این زمان، ایالات متحده آمریکا که مناقع خاصی در خاورمیانه نداشت اکنون بر این منطقه متمرکز شد و روابط ویژه‌ای با اسرائیل برقرار کرد. از زمان ریاست جمهوری ترومن تا عصر حاضر، هر رئیس جمهوری که در آمریکا به قدرت رسید خشتی بر خشت‌های روابط متقابل دو دولت آمریکا ـ اسرائیل افزوده که در نتیجه آن، روابط دو دولت در ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی شکل اتحاد پیدا کرده است.

 

آرچیبالد وابسته نظامی ارشد آمریکا در اسرائیل، در 14 ژانویه 1949، در یک سند محرمانه به پنتاگون گزارش می‌دهد:

 

    «باید با تمام توان برای جلب دوستی اسرائیل تلاش کنیم. به نظر می‌رسد این ملت کوچک دارای امکانات بزرگی است. اسرائیل مسلماً مهم‌ترین کشور خاورمیانه خواهد شد. در این منطقه، اسرائیل همان کشوری است که باید از آن حمایت کنیم

 

براساس اسناد و مدارک موجود، ایالات متحده در مهیا کردن زمینه مساعد برای تأسیس رژیم اسرائیل و برقراری روابط حسنه با آن پیش قدم بود. براساس سند شماره 2373 / 1(28 ژانویه 19444)، رای کنگره آمریکا، از دولت این کشور می‌خواهد:

 

    «تمام تلاش‌ها خیرخواهانه خود را جهت گشایش روند مهاجرت یهودیان به فلسطین به کار گیرد تا مهاجران یهودی حق استعمار و آبادانی این سرزمین و تأسیس دولت یهود آزاد و دموکراتیک را در آن داشته باشند

 

    در سند دیگری آمده است:

 

    «ایالات متحده آمریکا در اسرائیل، دوستی ثابت و قوی می‌بیند و آن دوست از نظر سیاسی و فرهنگ به غرب، وابستگی دارد. ایالات متحده آمریکا به این دوست خود کمک کرده است، همچنین اسرائیل ثابت کرد که دوستی هوادار آمریکاست و قادر است طرح‌های سیاسی آمریکا را در منطقه اجرا کند

 

    دیویدبن گوریون شاید از این مطلب آگاه بود که رژیم صهیونیستی نمی‌تواند به‌طور کامل خودکفا باشد و از همین‌رو مسئله‌ای طرح کرد که بعدها دکترین امنیت ملی اسرائیل براساس آن استوار شد و آن این‌گونه: «همواره لازم است اسرائیل حمایت حداقل یک قدرت بزرگ جهان را پشت‌سر خود داشته باشد

 

    وی براساس تحلیلی معتقد بود: «یک دولت کوچک با منافع محدود نمی‌تواند خود را در زمان جنگ، از جامعه جهانی دور نگه دارد.» به زعم وی، برای حفاطت از امنیت ملی اسرائیل، پشتیبانی دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی یک قدرت بزرگ، ترجیحاً ایالات متحده، امری حیاتی و اجتناب‌ناپذیر است. براساس این‌گونه تفکرات، جهت‌گیری روابط دو دولت آمریکا و اسرائیل به تدریج به سوی وابستگی متقابل پیش رفت.

 

    در سال 1950 روابط آمریکا و اسرائیل وارد مرحله تازه‌ای شد. در ژوئن 1950 دولت اسرائیل تصمیم گرفت به حمایت قاطع از موضع آمریکا در مسئله کره در سازمان ملل متحد بپردازد. از این حادثه، غالباً به عنوان یک نقطه عطف در سیاست خارجی اسرائیل یاد می‌شود که پس از آن، همین سیر با شدت و حدت ادامه داشته است. در اواخر ژوئیه 1950 بن گوریون به «مک دونالد» سفیر دولت وقت آمریکا می‌گوید:

 

«اسرائیل برای همراهی غرب آماده است. وی همچنین خواستار تجهیز یک نیروی نظامی برای حمایت از آمریکا در مقابل حمله احتمالی شوروی شد. وی به‌طور صریح و شفاف، خواستار پیوستن اسرائیل به طرح دفاع ـ امنیتی غرب در خاورمیانه شد

 

در خلال دهه 1950 و نیمه دهه 1960 روابط رسمی میان آمریکا و اسرائیل معمولاً دوستانه ولی محتاطانه بود. گرچه بن‌گوریون دائماً قصد اتحاد با یکی از قدرت‌های بزرگ به ویژه ایالات متحده را داشت. اما تا پیش از دولت جانسون هیچ یکی از روسای جمهور آمریکا با نخست‌وزیر اسرائیل به‌ طور حضوری ملاقات نکرده بودند. در این مقطع (دهه 1950 . م و اوایل دهه 1960) روابط اسرائیل با آمریکا حسنه بود؛ اما فرانسه مهم‌ترین تأمین کننده تسلیحات و شریک استراتژیک اسرائیل به شمار می‌رفت. این وضعیت تا زمان شارل دوگل، رئیس جمهور فرانسه ادامه داشت. دوگل در اوایل سال 1967 پس از عقب‌نشینی نیروهای فرانسوی از الجزایر، دیگر به همکاری اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل علیه شورشیان الجزایری نیازی نداشت، ناگهان با اسرائیل قطع رابطه کرد. اما پیروزی اسرائیل در جنگ معروف به شش روزه اعراب و اسرائیل در ژوئن 1967. م این اطمینان را برای دولتمردان آمریکایی به وجود آورد که دولت اسرائیل با توجه به سابقه درخشان آن در حمایت از فرانسه در منطقه و نیز توانایی آن در شکست دولت‌های عربی می‌تواند نقش یک سکوی مناسب را در حمایت از منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه ایفا کند.

 

از سال 1967 تا 1977 با روی کار آمدن دولت جانسون (1969 ـ 1963) به ویژه دولت نیکسون (74 ـ 1969) و فورد (77ـ 1974)، سنگ بنای رابطه استراتژیک آمریکا و اسرائیل نهاده شد. دیپلماسی رفت و برگشت و فعال هنری کسینجر، وزیر امور خارجه آمریکا در قبال منازعه اعراب و اسرائیل پس از جنگ شوک‌آور اعراب و اسرائیل در اکتبر 1973. م معروف به جنگ یوم کیپور ناگزیر دو دولت را از نظر دیپلماتیک به هم نزدیک‌تر کرد. برای نخستین‌بار بود که ایالات متحده به طور کتبی به اسرائیل تضمین می‌داد از امنیت این دولت در منازعه با اعراب متخاصم دفاع می‌کند و در عوض اسرائیل در مذاکرات آتی بر سر عقب‌نشینی از شبه‌ جزیره سینا انعطاف‌پذیری نشان دهد. بنابراین در این دوره شاهد تحول دیدگاه دولتمردان و مردم آمریکا نسبت به اسرائیل بودیم. ایالات متحده در این دوره به‌ طور مکرر و صریح تضمین کرد که امنیت و موجودیت اسرائیل حفظ شود. سیاستمداران آمریکا به هیچ‌وجه منازعه اعراب و اسرائیل را به صورت مقوله‌ای مجزا و جداگانه ارزیابی نمی‌کردند بلکه آن را در متن و چارچوبه‌ گسترده‌تری تحت عنوان رقابت جهانی آمریکا و شوروی مرتبط می‌دانستند.

 

روابط آمریکا و اسرائیل در دوره جیمی کارتر (1977 ـ 1981) با رویکرد میانجیگرانه صلح میان اعراب و اسرائیل همراه بود که به صلح کمپ دیوید منجر شد. رونالد ریگان (1989 ـ 1981) اسرائیل را علاوه بر دریچه راهبردی جنگ سرد، به عنوان یک متحد وفادار، دوست و دموکراتیک ارزیابی کرد. در اوایل دهه 1980 دو دولت به علت ترس از توسعه‌طلبی و نفوذ اتحاد جماهیر شوروی به یکدیگر نزدیک‌تر شدند و در 30 نوامبر 1981 قرارداد همکاری استراتژیک امضاء کردند. در دوره جورج بوش (1993 ـ 1989) دیدگاه آمریکا نسبت به اسرائیل تعهد و تضمین امنیت غایی اسرائیل و ارج نهادن به همکاری نظامی گسترده‌تر بوده است. پس از نمایش پیروزمندانه ایالات متحده در جنگ خلیج فارس در سال 1991 و نیز فروپاشی اتحاد شوروی، پایه‌های روابط دو دولت مستحکم‌تر و و از لحاظ دیپلماتیک صحنه برای برداشتن یک گام بلندتر به جلو مهیا شد. در دوره کلینتون (2000 ـ 1993) اسرائیل به عنوان یک شریک دیپلماتیک مطلوب مطرح گردید. در این دوره آمریکایی‌ها این احساس را در بین مردم اسرائیل تقویت نمودند که ایالات متحده در سخت‌ترین و ناخوشایندترین شرایط رابطه دوستانه و همیشگی با اسرائیل خواهد داشت. در این دوره رابطه استراتژیک امنیتی اسرائیل و آمریکا حتی مستحکم‌تر از گذشته شد و همکاری مشترک برای توسعه سپر دفاعی کارآمد ضد موشکی بالستیک تقویت بیشتری یافته است. با روی کار آمدن جورج دبلیو بوش و حادثه 11 سپتامبر 2001، گستره روابط دو دولت فزونی یافت. تقویت موضوعاتی نظیر مبارزه با سلاح‌های کشتار جمعی در منطقه خاورمیانه براساس منافع استراتژیک مشترک دو دولت تعریف شده است و سرفصل تازه‌ای از همکاری، در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی بین دو دولت بوجود آمد. از سال 2002 تا عصر حاضر دولت اوباما بیش از هر دولتی در آمریکا جهت حمایت تمام عیار از رژیم اشغالگر قدس به صحنه آمد و در مدت ریاست جمهوری خود تا به حال از هیچ کوششی جهت حمایت، تقویت و حفاظت از اسرائیل دریغ نکرده است. چشم‌پوشی از جنایت اسرائیل در دو جنگی که در سال‌های اخیر به فلسطینیان در غزوه تحمیل گردید و قتل هزاران زن و مرد و کودک بی‌گناه تنها گوشه‌ای از کمک‌های آمریکا به اسرائیل است.[1]

 

بررسی آمار و ارقام در رابطه با کمک‌های مادی و معنوی دولت ایالات متحده به رژیم صهیونیستی گویای مطالب جالبی است، مجموع کمک مستقیم آمریکا به اسرائیل تا سال 2003 بالغ بر 140 میلیارد دلار می‌باشد. این مبلغ جدای از کمک‌های نظامی است.

 

علاوه بر آن واشنگتن، اسرائیل را در مورد حمایت‌های دیپلماتیک مستمر خود قرار می‌دهد. از سال 1982 تاکنون، ایالات متحده، 32 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحده را که موضوع آن انتقاد از اسرائیل بوده وتو کرده است، که این تعداد از مجموع موارد استفاده از وتو توسط دیگر اعضای شورای امنیت بیشتر بوده است. آمریکا همچنین تلاش‌های کشورهای اسلامی برای قراردادن موضوع زرادخانه هسته‌ای اسرائیل در برنامه کار آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای را تاکنون عقیم گذاشته است. [2]اما روابط پنهان و کمک‌های ناشناخته‌ که در تاریخ ثبت نشده شاید بیش از موارد ذکر شده باشد.

 

روابط منفعت‌طلبانه دوجانبه برای دوطرف سود داشته است زیرا بسیاری از روسای جمهور آمریکا با کمک تبلیغی و مالی لابی صهیونیستی به کاخ سفید راه یافته‌اند و از این جهت خود را وامدار صهیونیسم دانسته و حمایت بی‌چون و چرا از اسرائیل و دولت غاصب صهیونیستی را وظیفه ذاتی خود تعریف می‌کنند. [3]در ادامه چند سند از کمک‌های آمریکا به رژیم صهیونیستی تقدیم خوانندگان می‌گردد.[4]

 

منبع:

مرکز بررسی اسناد تاریخی

تاریخ انتشار: 10 آبان 1402

 

https://historydocuments.ir/?page=post&id=1403

 

 

 

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

https://www.palestinechronicle.com/western-media-whitewashing-israeli-genocide-and-manufacturing-consent/

 

Western Media: Whitewashing Israeli Genocide and Manufacturing Consent

November 19, 2024 Articles, Commentary

By Jamal Kanj

 

The systematic dissemination of misinformation position Western media as a key instrument in manufacturing consent for Israel’s wars of genocide.

A UN Special Committee has characterized Israel’s war in Gaza as genocide, while Western “free” media has abandoned its ethical responsibility to cover and or report objectively on the conduct of Israel’s wars in Gaza and Lebanon.

 

Western corporate media outlets, without exception, acquiesced to Israeli directives barring reporters from entering Gaza. Journalists embedded with the Israeli army report only what Israel permits them to observe, creating one sided heavily filtered narrative.

 

The programmed absence has deprived Western public of critical information to show what UNICEF describes as the most dangerous place in the world for children. Disregarding these realities, corporate Western media outlets often dehumanize Palestinians, dismissing their grievance while overtly empathizing with the Israelis.

 

Case in point, they extensively cover the relocation of hundreds of Israeli families, while offering little to no coverage on the Scholasticide of the 625,000 Palestinian children who are unable to attend school for a second year because Israel has damaged or destroyed 85% of Gaza’s schools.

 

Similarly, they disregard UN documented Israel’s use of “starvation as a weapon of war . . . destroying vital water, sanitation and food systems,” and neglect the plight of 90% of Gaza’s internally displaced population, many of whom have been forced to relocate nine or ten times. In addition, the media’s intentional omission of the destruction of the entire higher education system, with 100% of Gaza’s 12 universities demolished, leaving 88,000 students unable to continue their studies.

 

Just as with the systematic destruction of Gaza’s educational system, the “free” media has failed to critically report on Israel’s deliberate strategy to dismantle Gaza’s healthcare system. According to former UN High Commissioner for Human Rights Navi Pillay, this strategy involved “relentless and intentional attacks on medical personnel and facilities,” including the killing, detention, and torture of medical staff as part of a “concerted policy to destroy Gaza’s healthcare system.”

 

By the end of July 2024, the World Health Organization reported that Israel had conducted 498 raids on healthcare facilities. Out of Gaza’s 36 hospitals, less than 16 are partially operational, leading to the near-total collapse of the healthcare system.

 

The managed “free” media deploys countless reporters in Tel Aviv to cover the effectiveness of Israel’s Iron Dome missile system, yet no one on the ground investigates the starvation in northern Gaza or even show the face of one of the approximately 16,800 murdered children or the anguish of over 17,000 children who have lost one or both parents.

 

At the same time, the programmed media floods screens with images of a broken glass window in a “Jewish only” colony, but no cameras are allowed to capture the devastated 163,778, plus residential units in Gaza.

 

The so-called “free” Western media does not question or fact-check Israeli disinformation, hasbara, when American made jets target schools or demolish residential towers under the pretext of “command centers” inside these facilities. Worse yet, the media propagates a false narrative, portraying Israel’s malevolent policies as acts of benevolence because they issue a warning ahead of bombing homes to smithereens, and then murder civilians as they evacuate under the same orders.

 

Journalists ignore Palestinian voices pointing out that the wide scale destruction of homes, “safe shelters,” and critical infrastructure is part of a calculated Israeli strategy to render Gaza uninhabitable and forcibly displace its residents. Their reporting from afar, normalize Israeli violence and ethnic cleansing as they parrot Israeli Newspeak without scrutiny.

 

A glaring example of the media abdicating its objectivity is the case of Al-Shifa Hospital, where Israeli military officials showcased an elaborate 3D model purportedly depicting a command center beneath the hospital. The Israeli disinformation was echoed by US President Joe Biden and the White House, further amplifying the false Israeli narratives to an unsuspected public.

 

In November 2023, Al-Shifa Hospital was occupied by the Israeli army. Doctors were arrested, several tortured to deathin Israeli custody, and the hospital was forced out of service. Western journalists, embedded with the Israeli military, joined the Israeli army to show the world what was claimed to be a military command center beneath the hospital. However, to uncover that the only underground edifices in the hospital’s vast complex were originally designed by Israeli architects Gershon Zippor and Benjamin Idelson, and commissioned by the occupying Israeli Public Works Department in 1983.

 

The embedded Israeli propaganda tool, aka Western media, accompanied Israel’s chief disinformation officer on a tour of Al-Shifa Hospital but left empty-handed, unable to find the flaunted “command control center” or any military facilities under the hospital. Human Rights Watch later concluded that the military raid at the hospital constituted a war crime after failing to provide evidence “to justify revoking the hospital’s status as protected by the laws of war.”

 

Rather than holding Israel accountable for destroying a major health facility, the embedded media continued to market Israeli lies to excuse violations of international law. The lack of critical reporting and fact-checking is a betrayal of the journalistic responsibilities, effectively serving as implicit approval or, at the very least, normalization of the Israeli war crimes.

 

Another case on how the media facilitates violence and aggression is the adoption of Israeli-nuanced jargons that desensitizes readers, and redirects focus. For instance, by framing Israel’s wars against Palestinians in Gaza and the people of Lebanon as a war against “Hamas” or “Hezbollah,” the media employs euphemisms that deflect Israeli responsibility for the broader impact of the war on innocent civilians.

 

This framing whitewashes Israeli culpability for the destruction of 80% of homes, 60% of the hospitals, 85% of the schools, 100% of the universities, the displacement of 90% of the population, the razing of villages, and the starvation of children, portraying these atrocities as mere “collateral damage,” or unintended victims in a crossfire.

 

Furthermore, Western media’s dereliction in contextualizing Israeli violations of the international humanitarian law, the findings of the International Court of Justice and International Criminal Court, leaves readers unaware of the legal ramifications and obscures accountability. In doing so, Western media becomes, wittingly or unwittingly, a complicit platform in Israeli hasbara.

 

Western media has even abandoned fellow local journalists who remained in Gaza and were purposely targeted by the Israeli army. Israel’s assault on the truth, including attacks on journalists and their families, is unprecedented in war zones. According to the Committee to Protect Journalists (CPJ), Israel has murdered 137 journalists and media workers, making it the deadliest since CPJ began collecting data in 1992.

 

Zionist hasbara, bolstered by a powerful media plutocracy and influential special interest groups in the West, has normalized Israeli lies and bias against Palestinians for over 76 years. This media-constructed narrative distorts public understanding, manipulates public discourse and shapes policy debates.

 

Inevitably, the systematic dissemination of misinformation shapes a one-dimensional view of the conflict, suppresses dissent, and position Western media as a key instrument in manufacturing consent for Israel’s wars of genocide.

 

 

– Jamal Kanj is the author of “Children of Catastrophe,” Journey from a Palestinian Refugee Camp to America, and other books. He writes frequently on Arab world issues for various national and international commentaries. He contributed this article to The Palestine Chronicle

  • اکبر فیجانی

اگر ایران به مکزیک حمله می کرد چه می شد؟ نویسنده نوام چامسکی

اکبر فیجانی | دوشنبه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۴۷ ق.ظ

 

 

اگر ایران به مکزیک حمله می کرد چه می شد؟

نویسنده نوام چامسکی،  نابغه و دانشمند بزرگ معاصر

بخشی از مقاله

 

اگر ایران به کانادا و مکزیک حمله کرده و آن کشورها را اشغال کرده بود و نمایندگان دولت آمریکا در آنجا را، به این دلیل که در برابر اشغال ایران مقاومت می کنند، دستگیر می کرد، واکنش ما چه بود و چه اقدام عملی می کردیم؟ همچنین تصور کنید که ایران نیروهای دریایی عظیمی را در دریای کارائیب مستقر می کرد و تهدیدات مهم و جدی برای راه اندازی موجی از حملات علیه طیف گسترده ای از سایت ها - هسته ای و غیره - در ایالات متحده صادر می کرد. فرض کنید همه اینها پس از سرنگونی دولت ایالات متحده توسط ایران و نصب یک ظالم شرور و مستبد اتفاق می افتاد (همانطور که ایالات متحده در سال 1953 با کودتا و برکناری دکتر مصدق با ایران این کار را کرد)، و علاوه بر آن از حمله روسیه به ایالات متحده حمایت می کرد که میلیون ها نفر را بکشد (درست مانند ایالات متحده که از حمله صدام حسین به ایران در سال 1980 حمایت کرد و صدها هزار ایرانی را کشت، رقمی که با میلیون ها آمریکایی قابل مقایسه است. آیا ما بی سر و صدا و بدون هیچ اقدامی تماشا می کردیم؟

لینک منبع:

https://chomsky.info

 and

https://www.commondreams.org/views/2007/04/06/what-if-iran-had-invaded-mexico-putting-iran-crisis-context

 

 

  • اکبر فیجانی

What If Iran Had Invaded Mexico? by Noam Chomsky

اکبر فیجانی | شنبه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۰۲ ق.ظ

 

 

 

What If Iran Had Invaded Mexico? Putting the Iran Crisis in Context
By Noam Chomsky

source: 

https://chomsky.info

 and

https://www.commondreams.org/views/2007/04/06/what-if-iran-had-invaded-mexico-putting-iran-crisis-context

 

Excerpts

 

The results of an attack on Iran could be horrendous. After all, according to a recent study of "the Iraq effect" by terrorism specialists Peter Bergen and Paul Cruickshank, using government and Rand Corporation data, the Iraq invasion has already led to a seven-fold increase in terror. The "Iran effect" would probably be far more severe and long-lasting.

British military historian Corelli Barnett speaks for many when he warns that "an attack on Iran would effectively launch World War III."

 

The most effective barrier to a White House decision to launch a war is the kind of organized popular opposition that frightened the political-military leadership enough in 1968 that they were reluctant to send more troops to Vietnam -- fearing, we learned from the Pentagon Papers, that they might need them for civil-disorder control.

 

How we would act if Iran had invaded and occupied Canada and Mexico and was arresting U.S. government representatives there on the grounds that they were resisting the Iranian occupation (called "liberation," of course).

Imagine as well that Iran was deploying massive naval forces in the Caribbean and issuing credible threats to launch a wave of attacks against a vast range of sites -- nuclear and otherwise -- in the United States, if the U.S. government did not immediately terminate all its nuclear energy programs (and, naturally, dismantle all its nuclear weapons).

Suppose that all of this happened after Iran had overthrown the government of the U.S. and installed a vicious tyrant (as the US did to Iran in 1953), then later supported a Russian invasion of the U.S. that killed millions of people (just as the U.S. supported Saddam Hussein's invasion of Iran in 1980, killing hundreds of thousands of Iranians, a figure comparable to millions of Americans).

Would we watch quietly?

  • اکبر فیجانی

 

 

بنام خدا

تخریب شخصیت مبارزان استعمار ستیز، فعالان حقوق بشر و دیگر انسان های بزرگ یکی از حربه های ثابت دشمنان بشریت است.

 

شهادت مجاهد شجاع و صلح طلب آگاه دکتر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس، ضربه ای بزرگ به  شایعه پراکنان و رسانه هایی می باشد که همواره سعی کرده اند تصویری دروغین از وی بسازند. پیش از ترور اسماعیل هنیه، شایعه بود که او در هتل‌های لوکس خارج از فلسطین دور از خطرات جنگ به زندگی عادی ادامه می دهد و مردمش را در معرض ماشین های جنگی اسرائیل رها کرده است؛ اما واقعیت این است که برخلاف مقامات سیاسی نظامی رژیم صهیونیستی و حامیانش که معمولا در پناهگاه های استثنایی مخفی شده و متحمل هیچگونه هزینه ای نمی شوند، اسماعیل هنیه مانند سایر فرمانده هان مقاومت هزینه زیادی برای مکتب مقاومت و آرمان فلسطین داده است.

 

از اولین روز نبرد طوفان الاقصی، اسماعیل هنیه بی وقفه به حمایت همه جانبه از نیروهای مقاومت، مردم غزه و دیگر فلسطینیان پرداخت. از آغاز حمله اسرائیل به غزه، او همراه با دیگر اعضای دفتر سیاسی حماس با رایزنی های مداوم با مقامات کشورهای مختلف و اقدامات عملی زیاد در راه رفع محاصره و رساندن کمک‌ به مردم غزه و به طور کلی حمایت از نیروهای مقاومت فلسطین، به تلاش و اقدامات شبانه روزی ادامه داد.

 

دکتر هنیه قبل از شهادتش تعداد زیادی از اعضا خانواده و اقوامش را در راه مقاومت از دست داد، از جمله خواهر، سه فرزند و چهار تا از نوه هایش که همه در حملات ددمنشانه اسرائیل جنایتکار شهید شدند.

اسماعیل هنیه پس از شنیدن خبر شهادت فرزندان و نوه هایش گفت: خون فرزندان و نوه های شهیدم گرانبهاتر از خون فرزندان مردم فلسطین نیست.

 

دکتر هنیه در سخنرانی خود در سال ۲۰۱۴ در پاسخ به محاصره مداوم نوار غزه گفت: ما مردمی هستیم که شهادت را دوست داریم همانطور که دشمنان ما زندگی دنیوی را دوست دارند.

 

اکبر فیجانی

یازدهم مرداد  1403  

  • اکبر فیجانی

 

 

 

بنام خدا

 

افزایش بصیرت سیاسی و اتحاد موثرترین راه جلوگیری از جنایات دشمنان بشریت می باشد.

 

 ترور دکتر اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، یک قتل سیاسی هدفمند با انگیزه تشدید تنش و به بن بست رساندن تلاش ها برای توقف جنگ و بحران در خاورمیانه می باشد که در چارچوب  برنامه های ضدبشری نظام سلطه انجام شده و قطعا آخرین اقدام رژیم صهیونیستی و حامیان آن نخواهد بود.

  

اکنون روشن است که حوادث خاورمیانه، بویژه اقدامات جنایتکارانه اسرائیل، عموما با هدف درگیر کردن بیشتر ایران در جنگی طولانی و فرسایشی می باشد که عملا از سالها پیش شروع شده است و طبق برنامه ریزی بلند مدت و هماهنگ نظام سلطه انجام می شود.

 

عملکرد چندسال اخیر آمریکا، انگلیس و دیگر کشورهای دنباله رو ایالات متحده، اظهارات اخیر رئیس ستاد مشترک ارتش انگلیس و مقامات سایرکشورها، و اشاره ضمنی یا مستقیم رسانه های مهم جهان نشان می دهد که آمریکا و متحدانش نه تنها خواهان کاهش تنش نیستند بلکه آشکار و پنهان به تشدید و ادامه جنگ کمک می کنند.

 

بحران های اخیر خاورمیانه و سایر نقاط جهان ریشه در سیاست های جنگ طلبانه قدرت طلبان و سرمایه داران بزرگی دارد که بیش از نیمی از ثروت جهان را در اختیار دارند وبا نفوذ و تسلط بر اکثر دولت ها و سازمان های بین المللی و تشدید جنگ و بحران آن را حفظ کرده و افزایش می دهند.

 

در حقیقت، تعداد زیادی از مقامات عالی رتبه سیاسی و نظامی کشورهای قدرتمند سهامدار شرکت های تولید و توزیع تسلیحات نظامی هستند یا بنحوی در میزان و نحوه فعالیت آنها نقش داشته و ذینفع می باشند. این سرمایه داران و نخبگان سیاسی نظامی به طور مستقیم یا غیر مستقیم عامل حدوث یا تشدید اکثر جنگ های معاصر هستند.

 

بعنوان مثال، از شروع جنگ اوکراین و روسیه قردادهای نظامی زیادی بین کشور اوکراین و شرکت های بزرگ انگلیس منعقد شده و فروش تسلیحات و سود آن شرکت ها بسیار افزایش یافته است. همین قاعده در مورد سایر ناآرامی ها، بویژه جنگ های اخیر خاورمیانه، صادق است.

 

واقعیت این است که بقای نظام سرمایه داری به جنگ  و بحران گره خورده و صلح و آرامش با منافع شرکت های بزرگ چند ملیتی و سرمایه داران بزرگ و بسیاری از نخبگان سیاسی نظامی منافات دارد.

 

نظام سرمایه داری و نئولیبرالیسم که اکنون بر جهان بیش از هر نظام دیگری سلطه دارد پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسیار مخرب برای بشریت دارد. افزایش فقر و بی عدالتی و نزول ارزش های انسانی تا حد زیادی در نتیجه سلطه نظام سرمایه‌داری می باشد.

 

وظیفه صلح دوستان و نوع دوستان چیست؟

 

موثرترین راه جلوگیری از جنایات بیشتر قدرت طلبان و جنگ طلبان دشمن بشریت،  کاهش بی تفاوتی نسبت به مسائل و معضلات جهان، افزایش بصیرت سیاسی و اجتماعی، پرهیز از اقدامات احساسی، اتخاذ تصمیمات خردمندانه، اتخاذ رویکرد عملگرایانه، و نهایتا گسترش، اتحاد و هم افزایی گروه های مقاومت در سطح جهان صرف نظر از ملیت و مذهبشان می باشد.

اکبر فیجانی

دهم مرداد 1403

  • اکبر فیجانی

 

 

بنام خدا

اظهارات فرمانده کل نیروهای مسلح بریتانیا در خصوص ضرورت افزایش توان نظامی انگلیس و آماده شدن برای یک جنگ تمام عیار با روسیه و احتمالا چین، ایران و کره شمالی ظرف سال سه سال آینده، ریشه در سیاست های جنگ طلبانه بریتانیا و شرکت ها و سرمایه داران بزرگی دارد که بیش از نیمی از ثروت جهان را در اختیار دارند و از طریق جنگ و بحران آن را حفظ کرده و افزایش می دهند.

تعداد زیادی از مقامات عالی رتبه سیاسی و نظامی کشورهای عضو ناتو سهامدار شرکت های تولید و توزیع تسلیحات نظامی هستند یا بنحوی در میزان و نحوه فعالیت آنها نقش داشته و ذینفع می باشند.

 این سرمایه داران و نخبگان سیاسی نظامی به طور مستقیم یا غیر مستقیم عامل حدوث یا تشدید اکثر جنگ های معاصر هستند. 

بعنوان مثال از شروع جنگ اوکراین و روسیه نیروهای ویژه  انگلیس مستقیما در این جنگ درگیر بوده اند، قردادهای نظامی زیادی بین شرکت های انگلیس و کشور اوکراین منعقد شده و فروش تسلیحات و سود شرکت های مهم انگلیسی بسیار افزایش یافته است.

واقعیت این است که بقای نظام سرمایه داری به جنگ  و بحران گره خورده و صلح و آرامش با منافع شرکت های بزرگ چند ملیتی و سرمایه داران بزرگ منافات دارد.

نظام سرمایه داری و نئولیبرالیسم که اکنون بر جهان بیش از هر نظام دیگری سلطه دارد پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسیار مخرب برای بشریت دارد. افزایش فقر و بی عدالتی و نزول ارزش های انسانی تا حد زیادی نتیجه سلطه نظام سرمایه‌داری می باشد.

 

اکبر فیجانی

سوم مرداد 1403

 

 

  • اکبر فیجانی

Response To The Leader’s Letter by the European young people

اکبر فیجانی | چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۳، ۰۱:۰۵ ق.ظ

 

https://www.letter4leader.com/en/response-to-the-leaders-letter/

Response To The Leader’s Letter

In the name of God

Dear Leader,

We express our deep gratitude to you for your letter full of wisdom and reflection.. Your words resonoated deep within us, the youth of Europe and North America, and we applaud your valiance in addressing these pivotal matters with candor and conviction.

Your enlightened analysis of the perception of Islam in our societies has served as a beacon of enlightenment. You have illuminated the imperative for us to embark on a personal exploration of this faith, emancipating ourselves from the shackles of prejudice and the distortions propagated by the media.

We are profoundly moved by your impassioned plea for justice, for the relentless pursuit of truth, as well as your unwavering commitment to the Palestinian cause and the oppressed across the globe. Your recent resolute rebuttal to the criminal aggression by Israel and the ongoing genocide unfolding in Gaza stands as an admirable example of courage and determination.

We also observe daily pro-Palestinian protests across the world. In these days, the movement of European and American students to support Palestine is gaining momentum, and several campuses are involved in the United States and Europe. This testifies to the new awareness of Western youth in the face of all these injustices in the world.

Today’s world need your enlightened wisdom and moral leadership more than ever before. Your tireless endeavors to foster mutual understanding, champion justice and solidarity are of paramount significance in addressing the complex challenges confronting us.

We are resolved to delve deeper into our understanding of Islam and to steadfastly repudiate the rhetoric of hatred and violence that sows discord and fosters ignorance. Our aspiration is to contribute to build a world where respect, tolerance, justice and peaceful coexistence are established as fundamental values.

Your commitment to forging bonds and nurturing mutual understanding across cultures, faiths, and peoples serves as an inspiration to us all. We offer our heartfelt gratitude for your unwavering dedication, and we entreat the Divine to grant you longevity, that you may continue to champion this noble cause.

We are grateful to you for your sincere and inspiring letter, and we look forward to continuing this fruitful exchange in a spirit of dialogue and constructive collaboration.

 

With our sincere greetings,

Brussels, April 28, 2024
The youth of Europe and North America

 
  • اکبر فیجانی

 

بنام خدا

 

ضرورت همکاری احزاب مختلف بعد از انتخاب رئیس جمهور برای تحقق توسعه همه جانبه

 

قبل از انتخابات، رقابت کاندیداها و ارائه دیدگاه ها و برنامه ها ونقد مستدل و غیرمغرضانه، امری لازم برای شناسایی و انتخاب اصلح می باشد. اما بعد از انتخابات، ضمن ادامه انتقادات منصفانه و خیرخواهانه و رعایت اصل وحدت، باید بر ارائه پیشنهادات سازنده و همکاری تمرکز شود و از هرگونه تخریب دولت یا کارشکنی و مانع تراشی بر سر راه تصویب و اجرای برنامه هایی که مطابق با منافع ملی می باشد پرهیز شود، هرچند آن طرح و برنامه ها  برای بعضی از احزاب و فعالان ناهمسو با دولت خوشایند نباشد. تمام کسانی که خواهان رفع کاستی ها و پیشرفت و اعتلای ایران می باشند، اعم از دولتمردان و شهروندان عادی، باید در حد توان عملا یا با ارائه پیشنهادات سازنده با دولت همکاری کنند.

  

از طرف دیگر، موفقیت دولت فعلی در تحقق توسعه همه جانبه کشور مستلزم این است که مسئولین در تمام سطوح از تجربه و دانش دولتمردان سابق و کارشناسان خارج از حاکمیت، صرف نظر از گرایش حزبی و سیاسی آنها، استفاده کنند. مسئولین باید بجای تخریب مدیران پیشین یا وابسته به احزاب رقیب، با آنها مشورت کرده و از تجارب و دانش آنها تا حد امکان استفاده کنند، از مدیران ارشد گرفته تا مدیران رده میانی و پایینی. در عین حال انتقاد پذیری و تمایل به ارائه نقد منصفانه و خیرخواهانه ترویج و تشویق شود و یکی از معیارهای انتخاب و انتصاب مدیران  و کارمندان باشد.

 

در همه موارد ضرورت دارد که منافع ملی بر منافع شخصی، حزبی، و محلی مقدم شمرده شود. در این صورت است که تضاد منافع که مانعی بزرگ بر سر راه رشد و توسعه می باشد اتفاق نمی افتد. تضاد منافع مسئولین و دیگر افراد قدرتمند و ذی نفوذ مانع تصویب و اجرای پروژه ها و طرح های مفید یا توقف طرح ها و عملیات مضر و مخرب می شود.

 

اکبر فیجانی

27   اردیبهشت  1403

  • اکبر فیجانی

The pragmatism of Yemenis in defense of Palestinians should be set as an example for other nations

اکبر فیجانی | سه شنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ۰۴:۲۰ ب.ظ

 

 

The pragmatism of Yemenis in solidarity with Palestinians should be set as an example for other nations.

 

The governmental officials and ordinary people in the world who have remained silent on the ongoing horrible crimes by the Zionist regime in Gaza should learn the meaning of humanity and awakened conscience from Yemenis. In defense of the oppressed Palestinians, the Yemenis have humiliated the imposing military power of the United States, Britain and Israel by numerous military operations practically paralyzing them in the Gulf of Aden and the Red Sea. They have even repeatedly targeted adversary ships in the Arabian Sea and have also attacked significant targets in the occupied territories. According to official reports, Yemeni operations have greatly affected Israel's security and economy.

 

And the interesting thing is that the Yemeni people, despite years of the destructive war imposed by the colonial west and the ensuing famine and poverty, have constantly supported the Palestinians through huge demonstrations and strongly approved of the military actions of Ansar Allah to defend the Palestinian people. They have continuously shown that the Palestinian issue should not be normalized or forgotten with the passage of time.

 

 

  • اکبر فیجانی

Silence on state crimes leads to further human rights violations

اکبر فیجانی | سه شنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۳۶ ق.ظ

 

 

Silence on state crimes leads to further human rights violations

To intensify the ongoing atrocities against Palestinians, the Zionist regime has recently massacred hundreds of civilians in Gaza. The majority of governments in the world, however, have remained silent on Israel’s appalling crimes against innocent Palestinians. This is a disgrace. Inaction in the face of the genocide in Palestine and the situation of other oppressed communities in the world is not only against human principles, but it is also a dangerous issue for humanity at large. It is often silence in the face of the oppression of fellow human beings that emboldens the oppressors and paves the way for further oppression and injustice in the world.

Akbar Fijani

 

 

 

  • اکبر فیجانی

 

بنام خدا

 

قتل عامی دیگر از سری جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان در سکوت شرم آور دولت های جهان

 

 رژیم کودک کش اسرائیل در ادامه نسل کشی و جنایات طولانی خود، اخیرا در جلو چشمان مجامع بین المللی و در سایه سکوت مرگبار و شرم آور اکثر دولت های قوی و ضعیف جهان، در جنایتی جدید در غزه بیش از صد نفر از زنان و کودکان و دیگر فلسطینیان بیگناه را با حمایت های همه جانبه آمریکا و متحدانش قتل عام و بیش از سیصد نفر را مجروح کرد.

 

رژیم صهیونیستی جنایات خود را معمولا با پوشش حق دفاع از خود و خلع سلاح یا نابود کردن گروه های مبارز فلسطین، و اخیرا حماس، توجیه می کند. درحالی که اولا اسرائیل یک دولت اشغالگر و غیر قانونی است و طبق قوانین بین المللی، برای اشغالگر چنین حقی مترتب نیست؛ ولی حماس و دیگر گروه های فلسطینی به لحاظ قانونی دارای حق مبارزه و بازپس گیری سرزمین های اشغالی و احقاق حقوقشان هستند.

 

 ثانیا حتی اگر اسرائیل کشوری قانونی بود، این همه سبعیت و ویرانگری توجیه پذیر نبود و باید برای باصطلاح دفاع از خود قواعد جنگ را رعایت می کرد. از اولین روزهای اشغال فلسطین تاکنون، صهیونیست ها تعداد زیادی از مردم مناطق مختلف فلسطین را به طرز فجیعی کشته یا مورد آزار واذیت قرار داده اند، و منازل، زیرساخت ها و زمین های کشاورزیشان را تخریب کرده و آنها را حتی از کمترین حقوق انسانی محروم کرده اند.

 

اکنون برای اکثر مردم جهان روشن است که علیرغم ادعاهای دروغین مبنی بر دفاع از خود و نابود کردن مبارزان حماس، هدف اصلی رژیم صهیونیستی نسل کشی و آواره کردن فلسطینیان و تخریب و غیرقابل سکونت کردن غزه و به طور کلی تضعیف یا نابودی محور مقاومت می باشد. مقاومتی که هدفش احقاق حقوق مردمی است که سالیان متمادی توسط استعمارگران پایمال شده است.

 

اکبر فیجانی

بیست و چهارم  تیر  1403

 

 

 

 

  • اکبر فیجانی

 

بنام خدا

 

وجدان بیدار و عملگرایی یمنی ها در دفاع از فلسطینیان  باید الگو شود.

 

به علت بی عملی سازمان های بین المللی و سکوت اکثر دولت ها و بی اطلاعی یا بی تفاوتی بعضی از مردم جهان، اسرائیل همچنان به نسل کشی فلسطینیان و دیگر جنایات خود ادامه می دهد.

 

کجا هستند مدعیان حقوق بشر و داعیان عدالت و آزادی؟ آنهایی که تا یک قاتل جانی یا جاسوس خادم استعمارگران و خائن به ملت خود زندانی یا اعدام می شود، سروصدایشان از کانال رسانه های دشمنان  بشریت گوش ها را کر و اذهان بی خبر یا کم اطلاع را مشوش می کند؟ 

 

صرف نظر از افرادی که فریب خورده و تحت تاثیر بمباران تبلیغاتی نظام سلطه از واقعیات بی خبرند و از حقیقت دور مانده اند، آیا آن به اصطلاح فعالان حقوق بشر از جنایات هولناک اسرائیل بی اطلاع هستند یا اصلا وجدان و انسانیت در آنها چنان خفته است که با صدای انفجارهای مرگبار و ویرانگری که گوش فلک را هم کر می کند بیدار نمی شود.

 

سران و مقامات کشورهای جهان و بعضی از مردم  بی تفاوت باید معنی انسانیت و وجدان بیدار را از یمنی ها یاد بگیرند. آنها در دفاع از ملت مظلوم فلسطین با عملیات مکرر نظامی ابهت آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی را شکسته و در خلیج عدن و دریای سرخ آنها را عملا فلج کرده اند و حتی در دریای عرب بارها کشتی های دشمن را هدف قرار داده اند و به نقاطی در سرزمین های اشغالی نیزحمله کرده اند. و جالب این است که ملت یمن بعد از سال ها جنگ و در اوج فقر تحمیل شده توسط نظام سلطه، با تظاهرات میلیونی همواره از فلسطینیان حمایت کرده و اقدامات نظامی دولتشان در دفاع از آنها را تایید کرده اند.

 

مردم یمن پیوسته نشان داده اند که مسئله فلسطین نباید با گذشت زمان عادی یا فراموش شود. بعنوان مثال، همچون سایر نقاط این کشور،  برای چندمین بار استان صعده یمن  صبح روز جمعه  22/4/1403 شاهد تظاهرات میلیونی در حمایت از غزه و محکومیت جنایت‌های رژیم صهیونیستی بود.

 

طبق گزارشات رسمی، عملیات یمنی ها امنیت و اقتصاد اسرائیل را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داده است. رهبر انصارالله یمن در روز پنجشنبه   21/4/1403  اعلام کرد: در حمایت از ملت مظلوم فلسطین تاکنون 155 کشتی آمریکا، انگلیس و رژیم اسرائیل هدف قرار گرفته‌اند و این حملات باعث به صفر رسیدن تردد کشتی‌های رژیم صهیونیستی شده است. او گفت مسئله خطرناک، بی‌تفاوتی کشورها نسبت به تحولات فلسطین است.

 

همه باید باور کنیم که بی‌تفاوتی نسبت به مسئله فلسطین و مسائل سایر جوامع مظلوم  جهان نه تنها با اصول انسانی منافات دارد بلکه برای بشریت مسئله ای خطرناک می باشد. سکوت در برابر ستم به همنوعان است که باعث گسترش ظلم و بی عدالتی در سطح جهان می شود.

 

اکبر فیجانی

بیست و سوم  تیر  1403

 

 

 

  • اکبر فیجانی

نقض حقوق همنوعان و سلب آزادی مردم یه شیوه مدعیان حقوق بشر

اکبر فیجانی | دوشنبه, ۱۸ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۵۱ ق.ظ

 

 

بنام خدا

همان کسانی که ادعا می کنند فعال حقوق بشرند و با نظام جمهوری اسلامی مخالفت می کنند به بهانه ایجاد آزادی و برابری برای هموطنان، به کسانی که رای می دهند توهین می کنند و در خارج از کشور بعضی حتی به ضرب و شتم رای دهندگان نیز اقدام کرده اند.

 

 از طرف دیگر عده ای به خاطر نوع انتخابشان مورد بی مهری قرار گرفته اند که چرا به فلان کاندید رای داده یا نداده اند.

 

این مدعیان حقوق بشر و آزادی و عدالت باید به چند سوال پاسخ دهند.

 

آیا رای دادن  یک حق نیست؟

 

آیا تمام انسان ها این حق را ندارند که برای رای دادن یا رای ندادن، و در مورد انتخاب فرد مورد نظر، خودشان بدون دخالت و مزاحمت دیگران تصمیم گرفته و اقدام کنند؟

 

آیا توسل به زور و اجبار و توهین و هتاکی برای جلوگیری از رای دادن مردم، نقض حقوق بشر و سلب آزادی همنوعان نیست؟

 

اگر همین رفتار با خودشان شود، واکنش آنها چه خواهد بود؟

 

 

  • اکبر فیجانی

انتخاب رئیس جمهور مطابق با منافع ملی

اکبر فیجانی | يكشنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۵۹ ق.ظ

 

بنام خدا

انتخاب رئیس جمهور مطابق با منافع ملی

برای انتخاب فرد مناسب برای جایگاه ریاست جمهوری و بهبود وضعیت کنونی کشور، شناخت دقیق کاندیدهای ریاست جمهوری و حامیان و همراهان ارشد آنان ضروری می باشد.

یکی از راه های تشخیص کاندید برتر این است که با مطالعه اندیشه های نویسندگان دوستدار بشر و بررسی برونداد اندیشکده های مهم جهان و اظهارات دولتمردان کشورهای قدرتمند در باره ایران و منطقه خاورمیانه، برنامه ها و اهداف آن کشورها، بویژه آمریکا و متحدان نزدیک آن، را شناسایی کنیم و سپس ببینیم  گفتار و عملکرد هر کاندید و جناح او در راستای منافع ملی است یا خلاف مصالح ایران و در راستای اهداف و منافع دشمنان ایران می باشد.   

  • اکبر فیجانی

آیا تعامل با آمریکا ممکن است؟

اکبر فیجانی | شنبه, ۹ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۰۱ ق.ظ

 

بنام خدا

آیا تعامل با آمریکا ممکن است؟

یکی از مباحث مهم در انتخابات، دیدگاه کاندیدها در باره تعامل با کشورهای دیگر می باشد.

روشن است که برای پیشرفت کشورمان ضرورت دارد تا حد امکان با کشورهای دیگر تعامل داشته باشیم، هم غربی، هم شرقی. اما واقعیت این است که آمریکا و تعدادی از دیگر قدرتمندان غربی (مثل انگلیس و فرانسه)، به دلایل مختلف استقلال و پیشرفت کشورهای دیگر، بویژه کشورهای خاورمیانه، را تحمل نمی کنند. و از بیش از نیم قرن گذشته هدف آنها  تجزیه و تضعیف کشورهای این منطقه بوده است. آنها با تفرقه افکنی و جنگ افروزی و ایجاد ناامنی و روش های گوناگون دیگر بدنبال تحقق این هدف و سایر اهداف ضد بشریشان بوده اند و با هر  گروه یا کشوری که مانع تحقق اهداف استعماری و ضد بشریشان شود دشمن هستند. یعنی دشمنی نظام سلطه با ما ذاتی می باشد و برخلاف تصور عده ای حتی اگر به آنها کاری نداشته باشیم  و در عین حال خواهان استقلال و پیشرفت باشیم، از شیطنت و دشمنی آنها در امان نیستیم.

در میان کشورهای استعمارگر و سلطه جوی معاصر، آمریکا نقشی پررنگتر در بحران ها و نابسامانی های منطقه خاورمیانه دارد. آمریکا هیچگونه احترامی برای قوانین بین المللی قائل نیست، به تعهدات بین المللی پایبند نمی باشد، اصول اولیه حقوق بشر را نقض می کند و آن را در سایه منافع خودش تعریف و تفسیر می کند. آمریکا جنگ طلب بوده و با همکاری بعضی از متحدانش، گروه های تروریستی را تشکیل داده و از آنها استفاده ابزاری می کند. آمریکا آشکار و پنهان در امور کشورهای دیگر بطور غیر قانونی دخالت می کند، و مانع احقاق حق جوامع ضعیف و ستمدیده در سازمان های بین المللی می شود. طبق اسناد فاش شده، سازمان سیا در ترور شخصیت های ضد استعمار و تجارت غیر قانونی، بویژه قاچاق مواد مخدر، در سطح جهان دست دارد. و در نهایت آمریکا به هیچ دوستی وفادار نیست.  

بطور خلاصه، به دلایل فوق و دلایل عدیده دیگر، در شرایط فعلی امکان تعاملی که بنفع ایران باشد با  آمریکا وجود ندارد مگر اینکه تغییراتی در سیاست و رفتار آن کشور صورت گیرد.

بنابراین باید، ضمن پرهیز از رفتار تحریک آمیز، بسیار هوشمندانه اهداف و برنامه های بدخواهان کشورمان را شناسایی کنیم و مراقبت کنیم تصمیم های مهم و سرنوشت ساز ما و رفتار کلامی و عملیمان  تحت تاثیر تبلیغات و ادعاهای دروغین دشمنان ایران و بشریت نباشد و درتله های گوناگون آنها نیافتیم.

  • اکبر فیجانی