اگر کنترل ذهنتان را بدست نگیرید، دیگران آن را تسخیر کرده و شما را کنترل می کنند
بنام خدا
اگر کنترل ذهنتان را بدست نگیرید، دیگران آن را تسخیر کرده و شما را کنترل می کنند.
افراد حقیقتجو و دوستدار بشر، همواره تلاش می کنند بر سطح آگاهی و بصیرت خود بیافزایند و همزمان در این راه بدون هیچ چشمداشتی به همنوعان کمک کنند.
اما حقیقتجویان با تجربه واقفند که کشف حقیقت و درک واقعیات در جهان امروزی، مستلزم تلاش در مطالعه و بررسی منابع گوناگون و تفکر منتقدانه و هوشیاری زیاد است و تا احساس نیاز و انگیزه کافی وجود نداشته باشد و خود فرد همت نکند، تغییر مثبت صورت نمی گیرد.
همانطور که می دانید، امروزه با بکارگیری شیوه های پیشرفته علمی، نفوذ نامحسوس در ذهن مردم و متقاعد ساختن آنان به پذیرش اندیشه ای یا انجام کاری خاص، امری رایج شده است. یعنی با استفاده از رسانه های متنوع و به طرق گوناگون، اخبار و اطلاعات را تحریف کرده و دروغهایی را بجای حقیقت در ذهن مردم تثبیت می کنند.
بنابراین کسانی که در راه کشف و درک مسایل جهان قدمی بر نمی دارند و با اراده خود منابع کسب اطلاعات را انتخاب نمی کنند، و بهره ای از خواندن و تفکر منتقدانه ندارند، ناخواسته کنترل ذهنشان و فرمان زندگیشان را به دست رندان سودجو و دولتها می دهند.
روشن است که دغدغه و تلاش اکثریت مردم در جهت تغییر وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب می باشد. اما برای تحقق بهتر آرمان و آرزوها، لازم است این کار با مطالعه کافی و به روش مناسب و با پرهیز از تحقیر و تخریب دیگران انجام شود. از آنجا که هدف رسانه های متداول غالبا تاثیر گذاری بر افکار عمومی و کنترل مردم در راستای منافع دولتها و سرمایه داران می باشد، و چندان قابل اعتماد نیستند، برای کشف واقعیات و در اختیار داشتن کنترل ذهنمان، باید متناسب با نوع اطلاعات مورد نیاز، از مجموعه ای از منابع و روش های گوناگون و تا حد امکان مطمئن استفاده کنیم.
یک روش نسبتا راحت، مراجعه به رسانه های گوناگون با روشها و دیدگاهای متفاوت و ترجیحا مخالف و مقایسه و تحلیل حوادث و مسایل می باشد (منظور رسانه های متداولی مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون و پایگا های های اینترنتی می باشد).
راه بهتر، در صورت امکان، بررسی توصیه یا گزارش اتاق های فکر به دولتها و مجالس (مثل کنگره آمریکا) است.
راه سوم و شاید معتبرتر از دو مورد قبل، بررسی کتب و مقالات منتشر شده در ژورنالهای علمی می باشد.
روش چهارم، و اغلب مطمئن ترین روش، مراجعه به آرا و دیدگاه های نویسندگان و دانشمندان مستقل و دوستدار بشر است (البته شناسایی چنین افراد و گروه هایی کاری آسان نیست؛ زیرا بسیاری از افراد یا سایت هایی مدعی صلح طلبی و دفاع از حقوق بشر، در عمل خادم دولت ها و قدرتمندان ضد بشر هستند).
در کنار موارد فوق، در صورت دسترسی و موضوعیت، بررسی گزارشات سفرا و افسران سازمان های اطلاعاتی اهمیت ویژه دارد. از نظر اینجانب، این روش قابل اعتماد تر از سه مورد اول می باشد؛ زیرا این دو گروه معمولا مجبورند رویکردی توصیفی و نسبتا بی طرفانه داشته باشند و گزارشات آنها کمتر از سایرین تحت تاثیر تمایلات و اعتقادات اشخاص یا گروها قرار می گیرد. البته این روش محدودیت زیاد دارد و بیشتر در مورد کشف واقعیات گذشته ( بعنوان مثال، خدمات و فساد رژیم پهلوی) کاربرد دارد (بعضی گزارشات محرمانه را بعد از چند دهه آزاد و منتشر می کنند).
یادآوری می شود که در همه موارد باید با شک و احتیاط به اطلاعات ارائه شده نگاه کنیم و هیچ چیز را صد در صد باورنکنیم.
در رابطه با ضرورت تلاش برای کشف حقیقت، نقل سخنان نوام چامسکی، دانشمند و منتقد بسیار برجسته معاصر را که در مصاحبه با یک سایت منتقد ایراد شده، بجا می بینم و قسمتی از آن مصاحبه را ترجمه کرده و در اختیار علاقمندان می گذارم.
توجه: این یک مصاحبه بوده و آن را تقریبا به همان سبک گفتاری ترجمه کرده ام.
چامسکی: من سعی نمی کنم مردم را متقاعد کنم؛ حداقل اینکار را آگاهانه نمی کنم. امکان دارد گاهی ناخوداگاه انجام بدهم. که اگر چنین باشد، کاری اشتباه است.
راه درست این نیست که سعی کنید مردم را متقاعد کنید که حق با شماست؛ بلکه آنها را به چالش بکشید تا خودشان به آن فکر کنند (و متوجه آن شوند).
در امور انسانی، در باره هیچ چیز نمی توانیم با اطمینان بسیار زیاد صحبت کنیم، حتی در علوم طبیعی.....
معمولا واکنش مخاطبین به صحبت هایم (چامسکی) این است: "نمی توانم هر چیزی را که می گویید باور کنم؛ زیرا کاملاً با چیزهایی که آموختهام و همیشه به آن اعتقاد داشتهام در تضاد است، و من فرصتی برای جستجوی همه منابع و پاورقیهای شما را ندارم. من از کجا بفهمم آنچه شما می گویید درست است؟"
از نظر من (چامسکی) این یک واکنش قابل قبول است. و به مردم نیز می گویم که این واکنشی درست است. الزاما شما نباید باور کنید که آنچه من می گویم درست است. توضیحات و پاورقی هایی وجود دارند، و شما می توانید ببینید که آیا آنان را می پسندید یا نه، اما اگر نمی خواهید زحمت این کار را به خود بدهید، برایتان هیچ کاری نمی توان کرد. هیچ کس قرارنیست حقیقت را وارد مغز شما کند. حقیقت را باید خودتان کشف کنید.
اکبر فیجانی
30 خرداد 1401
منبع:
Chomsk.info
Propaganda and Indoctrination
Noam Chomsky interviewed by ZNet, December 10, 2000
https://chomsky.info/20001210/