اندیشه ها و نکاتی برای ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

هدف از ایجاد این وبلاگ نشر راهکار ها و اندیشه هایی است برای افزایش آگاهی و بصیرت سیاسی و ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

اندیشه ها و نکاتی برای ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

هدف از ایجاد این وبلاگ نشر راهکار ها و اندیشه هایی است برای افزایش آگاهی و بصیرت سیاسی و ایجاد عدالت و صلح و ثبات در جهان

۴ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

 

بنام خدا

 

راه اصلاحات و توسعه از پل انتخابات می گذرد: کلامی با  دولتمردان و متولیان انتخابات، نامزدهای انتخاباتی  و دیگر هموطنان گرامی

 

 اصلاح و رفع کاستی های یک کشور و به طور کلی رشد و توسعه فراگیر، مستلزم وجود نمایندگان و دولتمردان شایسته در راس امور می باشد. این مهم ممکن نمی شود مگر با مشارکت آگاهانه و مسئولانه عموم مردم در انتخابات و نظارت کافی و دقیق بر سلامت آن توسط متولیان و کلیه اقشار ملت و بدنبال آن انتصاب افراد متعهد و متخصص در جایگاه های مختلف. تغییر سیاست های نادرست و اتخاذ روش و راهبردهای کارآمد در حوزه های داخلی و بین الملل، اغلب با جایگزین کردن افراد شایسته در جایگاه های پر اهمیت از طریق انتخابات سالم و مشارکت حداکثری و پویا امکان پذیر است. همانطور که قبلا در جای دیگر تاکید کرده ام (پست 34 همین وبلاگ)، راه اصلاحات و توسعه از پل انتخابات می گذرد. 

 

از طرف دیگر، میزان مشارکت مردم، کیفیت انتخاب آنها و نحوه واکنششان به نتایج انتخابات، پیامی پرمعنی به دوستان و بدخواهان خارجی در خصوص اقتدار ملی و مشروعیت بین المللی بوده و در نگرش و تعامل آنها با ما، نقشی تعیین کننده دارد که به نوبه خود بر امنیت و پیشرفت کشورمان تاثیر بسیار زیاد می گذارد. نگاهی به تاریخ و حوادث ایران از پیروزی انقلاب تاکنون بیانگر تاثیر زیاد  کیفیت و نتایج هر یک از انتخابات گذشته بر وجهه و جایگاه بین المللی کشور و موضع گیری و رفتار دولت های مختلف با ما می باشد. به عنوان نمونه، افزایش تهدید، تحریم و فشار ایالات متحده علیه ما بعد از انتخابات 1388 گواه این مدعا می باشد. بعد از مشخص شدن ناکارآمدی پروژه های گوناگون براندازی ( بویژه نظامی و اقتصادی)، اندیشکده ها و دولتمردان آمریکا بارها از کنترل افکار عمومی و همراه کردن مردم ایران با خود و کاستن پشتوانه مردمی جمهوری اسلامی، به عنوان راهی موثر و بعضا تنها راه برای تغییر نظام یا تضعیف کشورمان، و به اصطلاح مهار ایران، نام برده اند.

 

از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که مشارکت پایین یا ناآگاهانه در انتخابات تنها به تحقق اهداف دشمنان کمک می کند و هیچ سودی برای مردم ایران ندارد. در شرایط فعلی که خاورمیانه درگیر جنگ و بحرانی پیچیده است و نظمی جدید در منطقه در حال شکل گیری است، و نظام سلطه بیش از پیش بر جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از بازیگران قدرتمند تعیین کننده این نظم، تمرکز دارد، یقینا اهمیت انتخابات دوچندان می باشد.

 

از اینرو، ضرورت دارد که در کنار ملاحظات دیگر، نکات زیر همواره مد نظر دولتمردان، متولیان انتخابات، نامزدهای انتخاباتی و دیگر هموطنان گرامی قرار گیرد:

 

با استفاده از روش های علمی موثر، سلامت کلیه انتخابات به حداکثر ممکن رسانده شود. برای این منظور، در فرایند انتخابات، با روش های مدرن و موثر، بر عملکرد دستگاه ها و افراد نظارت دقیق و کافی شود (تکنولوژی و کمک دستگاه های اطلاعاتی در این خصوص می تواند بسیار مفید واقع شود). قوانینی وضع گردد و تدابیری اندیشیده شود  که هر متولی یا مسئولی حتی تا سالها پس از تغییر جایگاه یا بازنشستگی، در قبال عملکرد خود در رابطه با انتخابات پاسخگو باشد. همچنین برای موارد ترک فعل، تنبیه یا مجازات بازدارنده تعیین و با جدیت اجرا شود. همزمان امکان شکایت و پیگیری آن برای تمام مردم فراهم و فرایند شکایت و پیگیری تسهیل گردد و به شکایات با جدیت و در اسرع وقت رسیدگی شود. پیچیدگی و زمان بر بودن شکایت رسمی و عدم اطمینان مردم از رسیدگی و حصول نتیجه مطلوب، دو عامل مهم عدم تمایل عموم به گزارش یا پیگیری تخلفات انتخاباتی و غیره می باشد.

 

ضمن به رسمیت شناختن وجود اختلاف نظر و سلیقه و تحمل اندیشه های متفاوت یا مخالف، اصل وحدت که شرط اساسی رشد و توسعه می باشد، رعایت شود؛ و نخبگان احزاب و فراکسیون های مختلف، ضمن هم اندیشی و هم افزایی، با رقابت سالم و سازنده به حل مشکلات و رشد و توسعه کمک کنند. کاندیداها و مسئولین از تخریب مدیران پیشین، رقیبان و منتقدانشان خودداری کنند؛ بجای تخریب مدیران پیشین یا وابسته به احزاب رقیب، با آنها مشورت شود و از تجارب و دانش آنها استفاده شود، از بالاترین سطح گرفته تا مدیران رده میانی و پایینی. در عین حال انتقاد پذیری و تمایل به ارائه نقد منصفانه و خیرخواهانه، ترویج و تشویق شود و یکی از معیارهای انتخاب و انتصاب باشد.

 

کاندیداها یا مسئولین از دادن وعده‌های غیر قابل تحقق پرهیز کنند و در باره عدم تحقق وعده‌هایشان رسما پاسخگو باشند. همچنین رقیبان و مخالفان حزب حاکم از تبلیغ غیرممکن و ایجاد نارضایتی خودداری کنند. تجربه نشان داده که گفتار و عملکرد نامزدها در حین انتخابات و بعد از آن، بر نگرش مردم به پدیده انتخابات و حکومت، و میزان و کیفیت مشارکت آنها در انتخابات آتی، تاثیر غیر قابل انکار دارد.  

 

برای ایجاد و توسعه کرسی‌های آزاداندیشی برنامه ریزی و تلاش مضاعف شود. کرسی‌های آزاداندیشی فضایی مناسب برای بیان نامحدود و بی دغدغه ایده ها و انتقادات سازنده فراهم می کند و به انتخابات سالم و پویا و در نتیجه توسعه فراگیر کمک شایان توجه می کند.

 

شایسته سالاری رعایت شود. ضمن بررسی و تحقیق کافی در باره کلیه نامزدهای هر حوزه، ملاک اصلی تایید یا انتخاب افراد، تخصص و تعهد باشد. معیارهای ارزیابی به سابقه و مدرک یا جایگاه محدود نشود؛ ضرورت دارد وجدان کاری، عملکرد، و میزان بازدهی و ارزش کار نامزدها، در انتخاب آنها لحاظ شود.

 

بسیار مهم است که همه اقشار مردم درباره فواید شرکت و پیامدهای عدم شرکت در انتخابات، آگاهی کافی داشته باشند و همدیگر را به مشارکت در ساختن آینده کشور خود ترغیب و تشویق کنند و از تبعات انتخاب ناآگاهانه یا نادیده گرفتن منافع ملی و لحاظ منافع شخصی و حزبی در انتخابات مطلع گردانند. همه باید باور کنیم که عدالت اجتماعی و رشد و توسعه همه جانبه زمانی میسر می شود که مردم و دولتمردان منافع ملی را بر منافع شخصی، حزبی و محلی مقدم بدارند.

 

در نتیجه، تلاش کنیم با مشارکت محققانه و حداکثری به بدخواهان میهن عزیزمان ایران پیام دهیم که علیرغم کاستی ها و نارضایتی ها‌ از وضع موجود، در دفاع از وطنمان در مقابل هر طمعکار خارجی ذره ای تردید نداریم و بدین طریق توطئه‌هایشان را خنثی کرده و مانع تحقق اهداف ضد بشری آنها شویم. 

اکبر فیجانی

30  اسفند  1402

 

 

  • اکبر فیجانی

آمریکا و متحدانش حدود 8 سال است که به تخریب و تضعیف یمن مشغولند.

اکبر فیجانی | دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۱۹ ق.ظ

 

 

بنام خدا

آمریکا و متحدانش حدود 8 سال است که به تخریب و تضعیف یمن مشغولند.

ایالات متحده آمریکا در واقع از فروردین 2015 که ائتلافی به رهبری عربستان به یمن حمله کرد، در حال جنگ با یمن بوده است. تجاوز عربستان به یمن با چراغ سبز و  طبق برنامه از پیش تعیین شده آمریکا و متحدانش آغاز شد وحدود 8 سال ادامه یافت که ویرانی گسترده، قحطی بی سابقه، و تلفات انسانی بسیار زیادی بدنبال داشته است.

با توجه به اینکه کشور یمن از نظر ژئوپولیتیکی در نقطه ای بسیار حساس قرار دارد و در صد زیادی از جمعیت آن کشور شیعه و یکی از اضلاع مهم محور مقاومت است و به طور بالقوه یک اهرم قدرت برای افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه می باشد، غرب از طریق تشکیل ائتلاف عربستان و تجاوز و تخریب زیرساخت های یمن، تلاش کرد مانع به قدرت رسیدن حوثی ها و به طور کلی پیشرفت این کشور شود.

اکنون نیز آمریکا و متحدانش به بهانه جلوگیری از اخلال در کشتیرانی، با تجاوز به یمن به تخریب و تضعیف بیشتر این کشور ادامه می دهند. این درحالی است که یمنی ها با هدف حمایت از مردم مظلوم غزه و توقف جنایات رژیم صهیونیستی، تنها به کشتی های اسرائیلی یا کشتی هایی که مقصدشان اسرائیل بود حمله می کردند و هیچگونه آسیبی به کشتی های سایر کشورها وارد نمی کردند. و تنها بعد از اینکه آمریکا و انگلیس حمله به یمن را آغاز کردند، یمنی ها نیز براساس حق طبیعی خود به آنها پاسخ داده اند.

دولت هایی که تاکنون در این جنایات آمریکا و انگلیس را همراهی کرده اند بهتر است این خطای استراتژیک را ادامه ندهند و منافع ملت خود را قربانی خودکامگی آمریکا نکنند و بدانند که آمریکا و انگلیس به هیچ دوستی وفادار نیستند.      

  • اکبر فیجانی

 

 

 

یک بمب عظیم در خاورمیانه در شرف انفجار است. اما بایدن نباید با حمله به ایران فیوز آن را روشن کند.

سیمون تیسدال

دوشنبه 29 ژانویه 2024

 

رئیس‌جمهور آمریکا تحت فشار شدیدی است تا به شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران پاسخ دهد، اما مسلما این یک فاجعه خواهد بود.

حملات بی‌سابقه حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، یک چاشنی انفجار را در سراسر خاورمیانه روشن کرد. اکنون، آن بمب غول پیکرمجازی ترسناک که در نهایت چاشنی شعله ور مذکور به آن وصل می شود - یعنی درگیری مستقیم بین ایالات متحده و ایران - ممکن است در شرف منفجر شدن باشد که عواقبی ویرانگر خواهد داشت.

با هر روز تداوم بمباران غیرقانونی غزه توسط اسرائیل، و با هر برآورد جدید از ده‌ها هزار کشته فلسطینی، احتمال انفجاری عظیم بیشتر می‌شود. از دریای سرخ گرفته تا عراق، سوریه و لبنان، چهار ماه است که به‌طور اجتناب‌ناپذیر خشونتی فزاینده شکل گرفته است، که عمدتاً با شبه‌نظامیان طرفدار فلسطین و تحت حمایت ایران مرتبط می باشد (و با هدف مجبور کردن اسرائیل به توقف حمله به غزه صورت می گیرد).

آیا اکنون، پس از آخرین حمله شبه‌نظامیان در روز یکشنبه – یعنی حمله به یک پایگاه آمریکایی در اردن که منجر به کشته شدن سه سرباز آمریکایی و زخمی شدن تعداد زیادی دیگر شد و رئیس‌جمهور جو بایدن به طور خاص ایران را مقصر دانست - به نقطه بدون بازگشت رسیده‌ایم؟ آیا چیزی که  پیش بینی می کردیم دارد اتفاق می افتد؟ آیا بمب مذکور در شرف انفجار است؟

ایران اصرار دارد که مسئولیتی در این مورد ندارد. اما با توجه به سابقه طولانی این کشور در حمایت،  آموزش، و تسلیح شبه نظامیان نیابتی - سیاستی که توسط ژنرال قاسم سلیمانی از نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران آغاز شد، تا زمانی که ایالات متحده او را در ژانویه 2020 ترور کرد - تعداد کمی در واشنگتن چنین اظهاراتی را باور می کنند.

 

هدف راهبردی دیرینه ایران بیرون راندن نیروهای آمریکایی از پایگاه های خود در عراق، سوریه و خلیج فارس و در نهایت پایان دادن به حضور آمریکا در منطقه ای است که تهران به دنبال تسلط بر آن می باشد. حمله هولناک 7 اکتبر و واکنش دافعه آمیز اسرائیل با حمایت ایالات متحده، فرصتی مغتنم برای پیشبرد این هدف برای ایران فراهم کرده است.

اما هنوز مشخص نیست که آیا حمله در اردن تشدید عمدی اقدامات تحریک آمیز از سوی ایران و متحد محلی آن، یعنی شبه نظامیان مقاومت اسلامی عراق، بوده است یا خیر. ممکن است این صرفاً یک حمله تصادفی و فرصت طلبانه دیگر با هواپیماهای بدون سرنشین باشد که بر خلاف بسیاری از عملیات های مشابه، به طور غیرمنتظره ای "موفقیت آمیز" بود.

به عبارت دیگر، این امکان وجود دارد که ایران یا متحدانش اشتباه محاسباتی کرده باشند – که سهواً آن گام سرنوشت‌ساز و ترسناک را بیش از حد برداشته‌اند. این بسیار مهم است، زیرا مقیاس و دامنه پاسخی را که بایدن قول داده در هر لحظه ارائه دهد، تعیین می کند.

اگر آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که شانس با شبه‌نظامیان همراه بوده، و آنطور که گزارش شده عمل نکردن سپر ضد موشکی دفاعی پایگاه به آنها کمک کرده، ممکن است حملات انتقام‌جویانه صرفا به  پایگاه‌های شبه‌نظامیان که مبدا حمله بوده اند محدود شود.

اما اگر آمریکایی ها (با فرض اینکه اطلاعات موثق و کافی داشته باشند، که البته یک فرض بزرگ است) به این نتیجه برسند که این حادثه عمداً با هدف تشدید و گسترش بحران موجود اتفاق افتاده است، پاسخ آنها ممکن است به طور گسترده‌تری تنبیهی باشد و به طور بالقوه دارایی‌ها و سرزمین ایران را هدف قرار دهد.

همانطور که هدایت جنگ غزه توسط ائتلاف راست افراطی اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو نشان داده است، محاسبات سیاسی حداقل به اندازه الزامات نظامی در این تصمیم نقش دارند. بایدن برای ضربه زدن مستقیم به تهران تحت فشار زیادی است.

خشمی قابل درک به این فشار دامن می زند. اما به همین مقدار فشار از ناحیه ادعاهای دیرینه جمهوری خواهان وارد می شود، که توسط رقیب احتمالی رئیس جمهور در انتخابات نوامبر، دونالد ترامپ، منعکس شده، مبنی بر اینکه بایدن در واکنش به حملات قبلی ضعیف عمل کرده و از طریق گفتگوهای مرتبط با مسئله هسته ای و مبادله اخیر زندانیان، بیشتر تلاش کرده ایران را راضی کند.

سناتور جمهوری خواه تام کاتن بعنوان نماینده تعداد زیادی از اعضا جناح راست می گوید: "او (ترامپ) سربازان ما را بی دفاع و آسیب پذیر رها کرده است. تنها پاسخ ... باید انتقام نظامی ویرانگر علیه نیروهای تروریستی ایران، چه در ایران و چه در سراسر خاورمیانه باشد."

 

بایدن در آستانه یک نبرد انتخاباتی مجدد که در حال حاضر محکوم به شکست است، ممکن است نتواند در برابر چنین فشاری مقاومت کند، هرچند که بدون شک بیشتر آن ناعادلانه است.

مشاوران بایدن تاکنون استدلال کرده‌اند که ایران، علی‌رغم لفاظی‌های خصمانه‌اش، به دنبال جنگ با ایالات متحده نیست - جنگی که می‌داند برایش گران تمام می‌شود. این منطقی است. از برخی جهات، نتانیاهو و دوستان افراطی او، با برگرداندن دولت‌های عربی میانه‌روتر و افکار عمومی بر علیه آمریکا  و در عین حال شرمنده کردن متحدان اروپایی آن مانند بریتانیا، در حال انجام این کاربنفع  تهران می باشند.  

بایدن با ارائه حمایت بی قید و شرط ایالات متحده به اسرائیل بلافاصله پس از 7 اکتبر، مرتکب اشتباه محاسباتی شد. او، حداقل در انظار عموم، به نتانیاهو چک سفید داد. حالا ممکن است مجددا اشتباه محاسباتی کند، اما با پیامدهای بسیار وحشتناک تر.

تلافی مستقیم نظامی آمریکا علیه ایران خود یک فاجعه خواهد بود: درگیری غزه را طولانی تر خواهد کرد؛ به احتمال بسیار زیاد باعث حمله همه جانبه حزب الله به اسرائیل خواهد شد؛ و می‌تواند درگیری های پراکنده فعلی را به جهنمی‌ سوزان در عراق و سوریه تبدیل کند و رژیم‌های دوست در مصر، اردن و خلیج‌فارس را بی‌ثبات سازد.

حکم مهم دیوان بین‌المللی دادگستری ممکن است توسط اسرائیل نادیده گرفته شود - اما ایالات متحده و بریتانیا نمی توانند آن را نادیده بگیرند.

رویارویی ایالات متحده و ایران با پایان نامشخص، احتمالا به طور دائمی، باعث تفرقه بین دموکراسی های غربی خواهد شد. یعنی  دموکراسی هایی مانند بریتانیا که از واشنگتن حمایت می کنند و کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و ایتالیا که ممکن است به طور معقولی اولویتشان برقراری ارتباط دیپلماتیک مجدد با تهران باشد را از هم جدا خواهد کرد. این اتفاق به چین در پیشبرد جاه طلبی های ژئوپلیتیکی ضد دموکراتیک خود و به روسیه در توجیه تجاوزات خود در اوکراین کمک خواهد کرد.

فراتر از آن، این هدیه ای به نتانیاهو خواهد بود، که مدتهاست خواستار اقدام نظامی تنبیهی علیه ایران بوده و سیاست او پس از اکتبر، گزینه جنگ دائمی است.

اگر همه این دلایل کافی نیست، یک دلیل دیگر و حتی اساسی‌تر وجود دارد که ایجاب می کند بایدن تا حد امکان خویشتنداری کند. حمله به ایران منجر به دستیابی به اهداف دوگانه اساسی حفاظت از امنیت غرب و تغییر رفتار آخوندها نخواهد شد. این اقدام یقینا جواب نمی دهد. در حقیقت، با شتاب دادن به چرخه اقدامات تحریک آمیز،  نتیجه معکوس خواهد داد.

اقدام ایمن‌تر و عاقلانه‌تر توسط بایدن، که باعث تشکر جهان و بسیاری از رأی‌دهندگان آمریکایی از او خواهد شد، این است که او بدون تأخیر بیشتر به علل اصلی بحران خاورمیانه رسیدگی کند. او باید خواستار توقف بمباران غزه توسط اسرائیل شود، آتش‌بسی را اعمال کند که به آزادی گروگان‌های اسرائیلی منجر شود، و یک کارزار معتبر بین‌المللی را برای پیشبرد راه‌حل دو کشوری در فلسطین رهبری کند.

در آخر، یک چیز مسلم است: منفجر شدن آن بمب بزرگ خاورمیانه به نفع هیچ کس نیست.

 

سیمون تیسدال مفسر امور خارجه می باشد. او یک نویسنده مطرح مسائل خارجی، سردبیر بخش خارجی و سردبیر واحد آمریکایی گاردین بوده است.

 

منبع: گاردین

لینک:

https://www.theguardian.com/commentisfree/2024/jan/29/mega-bomb-middle-east-biden-iran

  • اکبر فیجانی

نظم بین المللی مبتنی بر قواعد

اکبر فیجانی | دوشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۲، ۱۱:۵۳ ق.ظ

 

 

بنام خدا

 

منافع " نظم بین المللی مبتنی بر قواعد" مورد نظر آمریکا برای بشریت!!!

 

چرا ایالات متحده آمریکا و بعضی کشورهای قدرتمند غرب " نظم بین المللی مبتنی بر قوانین" را

 به "حقوق بین الملل" ترجیح می دهند و سرسختانه از آن حمایت می کنند؟

 

مطلب زیر تا حد زیادی به این سوال پاسخ می دهد؟

 

نظم بین المللی مبتنی بر قوانین

اگر «نظم بین‌المللی مبتنی بر قواعد» این است که مشاهده می کنیم، آیا بدون آن وضعیت بهتر نبود؟

نوشته کیتلین جانستون

منبع: تحقیقات جهانی، 19 ژانویه 2024

مترجم: اکبر فیجانی

 

«نظم بین المللی مبتنی بر قوانین» اجازه داده است که غزه را به آتش بکشند و نیروهای یمنی را که برای متوقف کردن آن تلاش می کنند، بمباران کتند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» این امکان را فراهم کرد که عربستان تحت حمایت غرب با بی رحمی صدها هزار نفر را در یمن قتل عام کند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به کشورهای قدرتمند عضو ناتو مجوز داد که آگاهانه یک جنگ نیابتی در اوکراین راه اندازند که تهدیدی برای جهان است.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به قدرت‌های غربی و شرکای منطقه‌ای آن‌ها اجازه داد که با روانه کردن گروه ‌های افراطی فاشیستی سر تا پا مسلح به سوریه، این کشور را درگیر یک جنگ داخلی وحشتناک کنند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به ایالات متحده اجازه داده است تا برای کنترل منابع طبیعی سوریه و جلوگیری از بازسازی آن، به بخش وسیعی از خاک این کشور حمله کرده و آن را اشغال کند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین » باعث شد پس از کشتن شدن قذافی توسط نیروهای تحت حمایت غرب به دنبال عملیات تغییر رژیم در لیبی که آرزوی دیرینه غربیان بود و با پوشش «مداخله بشردوستانه» انجام شد، این کشور به یک منظره جهنمی آشفته تبدیل شود.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» مجوز حمله به عراق را داد که باعث بی ثباتی کل منطقه و مرگ میلیون‌ها نفر در پی کمپین دروغ‌های عمدی و تبلیغاتی شد.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» اجازه تهاجم به افغانستان و اشغال چند دهه‌ای آن را داد که با دروغ و فساد تداوم یافت.

«نظم بین المللی مبتنی بر قوانین»اجازه داد که جولیان آسانژ به دلیل فعالیت های روزنامه نگاری و افشای جنایات جنگی ایالات متحده زندانی شود.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» اجازه داده است که سیاره زمین توسط صدها پایگاه نظامی ایالات متحده محاصره شود، از جمله در مکان‌هایی که مردمی که در آنجا زندگی می‌کنند به شدت با حضور آنها مخالفت می‌کنند، مانند اوکیناوا، عراق و سوریه.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به ایالات متحده و متحدانش اجازه داده است که در کشورهایی مانند یمن، عراق و ونزوئلا، تعداد زیادی از غیرنظامیان را با تاکتیک‌های جنگ محاصره‌ای بکشند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» به ایالات متحده اجازه داده است که به میل خود در بسیاری از انتخابات در سراسر جهان مداخله کند و هر زمان که بخواهد دولت‌های ناخوشایند را با توسل به زور سرنگون کند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» این امکان را فراهم کرده است که چین با تعداد فزاینده‌ای از پایگاه‌های نظامی و ماشین‌آلات جنگی ایالات متحده احاطه شود تا برای یک درگیری وحشتناک در آینده آماده باشند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین » به ایالات متحده اجازه داده است که با دنبال کردن سیاست تنش زای فزاینده علیه روسیه و چین مجهز به سلاح هسته‌ای، جهان را وارد یک جنگ سرد جدید کند.

نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» این امکان را فراهم کرده است که تمدن ما توسط قدرتمندترین سیستم تبلیغاتی که تا به حال ابداع شده است، کنترل شود و یک ویران‌شهر مملو از برده های کنترل‌شده ذهنی ایجاد شود که با فریب باور کرده اند که آزاد هستند.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» اجازه داده است که حجم بسیار زیادی از تخلفات و فساد دولتی در پشت دیوار غیرشفاف اسرار دولتی پنهان شود.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» اجازه داده است که منافع انسان‌های عادی قربانی منافع شرکت‌های میلیاردرها و سازمان‌های دولتی جامعه ستیز و ضد بشر شود.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» امکان تخریب اکوسیستم ما را برای افزایش ثروت متوملان و اشرافیان قدرتمند فراهم کرده است.

«نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» باعث شده جنایت‌ و تباهی بی سابقه بر سیاره ما حاکم شود که نتیجه آن خونریزی بی‌وقفه و استبداد فزاینده است.

اگر همه این مشکلات با وجود و مجوز «نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین » اتفاق افتاده، دقیقاً از چه نوع «قوانینی» صحبت می‌کنیم؟ و چه "نظمی" برقراراست؟

در آخر اگر «نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین » این است که مشاهده می کنیم، آیا بدون آن وضعیت بهتر نبود؟

 

لینک منبع:

https://www.globalresearch.ca/rules-based-international-order/5846804

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • اکبر فیجانی